منبع: شکویی، ۱۳۹۱: ۳۸۱، عابدین درکوش، ۱۳۸۷: ۸۸، پاپلی یزدی و ابراهیمی، ۱۳۹۰: ۱۹۲، رحمانی به نقل از بری، ۱۳۹۲: ۱۳- ۱۲، ریچاردسون و دیگران، ۱۳۷۳: ۶۱- ۶۰، صرافی، ۱۳۸۳: ۴۰، پاپلییزدی و رجبی سناجردی، ۱۳۸۲: ۲۰۷- ۲۰۳ و ۲۱۹، محمدزاده تیتکانلو، ۱۳۸۸: ۵۷، رزاقی، ۱۳۸۹: ۵۰
جدول ۲-۳ نظریات و دیدگاههای مدافع نقش توسعهای شهرهای متوسط
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نظریه پرداز | توضیحات |
رابرت هاکنبرگ[۵] | از نظر هاکنبرگ، تقویت شهرهای متوسط موجب ایجاد پیوندهای این شهرها با شهرها و شهرکهای کوچکتر شده و در نتیجه توسعه موزون از «پایین به بالا» اتفاق میافتد؛ که این امر، مداخله دولت در ایجاد تعادل و توسعه موزون را مدنظر قرار میدهد. |
کلاس کانزمن[۶] | ضمن اشاره به نقش و عملکردهای شهرهای میانی در دستیابی به یک الگوی شهرنشینی متوازن و متعادل، توسعه هدایتشده کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شهرهای متوسط، برای شهرهای میانی چهار عملکرد تولیدی، توسعهای، تسکینی و مرزی در نظر میگیرد و معتقد است که این شهرها در تحرک ساختار اقتصادی سکونتگاههای پیرامون تأثیر مثبت دارند. |
نیل هنسن | پارادایم سیاست سرمایه گذاری منطقهای (برای دستیابی به توسعه موزون و تعادل فضایی) را به شرح زیر مطرح می کند: در کشوری با یک نخست شهر، بعید است که باقیمانده سرزمین آن از منظر توسعه یکنواخت باشد. مناطقی با گرایش صنعتی، مناطق دارای پتانسیل رشد کشاورزی و نیز مناطقی با حداقل مزیتهای توسعه وجود خواهند داشت. در مقایسه با نخستشهر، مناطق مذکور مناطق عقب مانده و نخستشهر را منطقه میانی مینامیم. |
جو. یو. آمو[۷] | جو. یو. آمو نقش شهرهای متوسط را در مهار رشد شهرهای بزرگ و مقابله با مسائل نخستشهری و توزیع عادلانه امکانات در پهنه سرزمین و تقویت یکپارچگی فضایی و رفع نابرابریها و همچنین انتقال توسعه و نوسازی به روستاها میداند. همچنین تقویت شهرهای متوسط به همراه حمایت از شهرهای کوچک می تواند یک راهبرد برای توسعه فضایی باشد. |
بکر و موریسون[۸] | بکر و موریسون با مطالعه سیاستهای عمومی و مهاجرت روستایی شهری، به انواع سیاستهای منطقهای و راهبردهای هدایت مهاجرتها و اسکان مجدد جمعیت اشاره می کنند و بر این باورند که در این سیاستها، زیرساختهای لازم در شهرهای کوچک و میانی باید ایجاد شوند، در غیر این صورت این تصمیمات تأثیر منفی بر کشاورزی منطقه خواهد داشت. |
منبع: Hackenberg, 1980: 391، زبردست، ۱۳۸۳: ۲۷ و ۳۸، زبردست به نقل از محمدزاده تیتکانلو، ۱۳۸۱: ۸۸ و ۹۷، امکچی به نقل از کانزمن، ۱۳۶۴: ۶، محمدزاده تیتکانلو، ۱۳۸۱: ۸۸، کیوانلو، ۱۳۹۲: ۶۵
۲-۲-۱-۱- نظریه سیستمها
برایان بری، جغرافیدان معروف امریکایی، شاید برای اولین بار نظریه سیستمها را در مطالعات شهری استفاده می کند. مفهوم سیستم شهری مبنی بر وجود مجموعه ای از مراکز شهری- ناحیهای است. در این نگرش، هر شهرک و هر شهر دارای منطقه نفوذی است که با هم کل زمینهای منطقه نفوذ را در بر میگیرد. کارکردهای اقتصادی میان این نواحی بر اساس ملاکهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توزیع شده است. پارهای از کارکردها در همه جا وجود دارد و حتی در پایینترین نظام سلسلهمراتب مرکزی نیز یافت می شود. پارهای دیگر تنها به مکانهای ویژه اختصاص یافته و چه بسا که فقط در بزرگترین شهر ناحیه، آن هم با هدف خاص به وجود آمده باشد. هر شهر و هر شهرک و منطقه آنها به طور مستقیم و غیرمستقیم، از جهت کالاها و خدماتی که تولید می کنند و یا تولید آن در محل امکان پذیر نیست به دیگری وابسته است و سیستم مورد بحث ما، به وسیله شبکه ای از راه ها، جریان کالا، خدمات، عقاید، سرمایهها و نیروی کار، قابلیت نظامپذیری و کلیت یافتن را داراست (پاپلییزدی و رجبی سناجردی، ۱۳۸۲: ۲۱۶).
۲-۲-۱-۱-۱- شهر به مثابه سیستم
یک شهر می تواند به عنوان یک سیستم در نظر گرفته شود. زیرا در آن، کارکردهای مختلف کاربری زمین از طریق حمل و نقل و دیگر جریانهای ارتباطی با هم در ارتباط و روابط درونی قرار میگیرند. همانگونه که برایان مک لافین در اولین مقالههایش در زمینه نگرش سیستمها به برنامه ریزی اشاره می کند؛ اجزاء سیستم ]شهری[ شامل کاربریها و مکانهایی است که از طریق شبکه های ارتباطی با هم در ارتباط قرار دارند (تایلور، ۱۳۹۳: ۷۶). سیستمهای شهری، سیستمهای باز محسوب میشوند؛ یعنی با محیطهای بیرون از محدوده خود ارتباط دائم دارند. سیستم شهری بر اساس یک مفهوم سنتی، مجموعه ای از شهرها در یک ناحیه یا یک کشور و ویژگیهای آن است و در مفهوم گسترده آن، بر مبنای کانونهای شهری که تمرکز فضایی مردم و انواع فعالیتهای داخل ناحیه یا کشور را در بر میگیرند، قرار دارد. همچنین، سیستمهای شهری، سیستمهای پویایی است که در طول زمان تغییر مییابد. اساس شکلیابی سیستمهای شهری از شرایط تولید ناحیهای نیرو میگیرد و با توجه به ویژگیهای نواحی، بین سیستمهای شهری تفاوتها و ناهمگونیهایی به وجود می آید که از شرایط متفاوت طبیعی، تاریخی و اقتصادی حاصل می شود (شکویی، ۱۳۹۱: ۳۵۶- ۳۵۵ و ۳۳۲). ظهور نگرش سیستمها به برنامه ریزی می تواند به مثابه یک واکنش منطقی به کاستیهای موجود در نگرش فیزیکی به برنامه ریزی درک شود (تایلور، ۱۳۹۳: ۷۹). اصولاً سیستمهای جغرافیایی، تمایل به تعادلبخشی، حفاظت الگوها، انطباق یا خودسازماندهی و از همه مهمتر ساختهای سلسلهمراتبی دارد. در یک سیستم فضای جغرافیایی، هر خرده سیستم (زیرسیستم فرعی) کارکرد ویژهای دارد (شکویی، ۱۳۶۴: ۱۴۷- ۱۴۶).
هنگامیکه شهر را به عنوان سیستمی با اجزاء وابسته مشاهده میکنیم که مدام عناصر آن با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، توانایی مدیریت شهر با درک بیشتر روابط علی و معلولی موجود در جهان بهبود خواهد یافت (Glomsakar, 2012: 27).
جدول۲-۴ ویژگیهای اصلی رویکرد سیستمی در برنامهریزی شهری و منطقهای
|