|
|
- General Comment No.12: The Right to Adequate Food (art.11), Twentieth session (1999) contained in document UN Doc. E/c.12/1999/5.see UN Doc. HRI/GEN/1/Rev.9(Vol.I),(2008
- General Comment No.14: The Right to Highest Attainable standard of Health (art.12), Twenty-second session (2000) , UN Doc. HRI/GEN/1/Rev.9(Vol.I),(2008)
- General Comment No.15: The Right to water (art.11 and 12 of the covenant), Tweny-ninth session (2002) , (2000) UN Doc. HRI/GEN/1/Rev.9(Vol.I),(2008)
- General Comment No.16: The Equal Right of Men and Women to the Enjoyment of all Economic,social and Cultural Rights (art.3), Thirty- Fourth session (2005) UN Doc. HRI/GEN/1/Rev.9(Vol.I),(2008
- General Comment No.17: The Right of Everyone to Benefit from the protection of the Moral and Material Interests Resulting from any Scientific, literary or Artistic production of which He or she is the Author (art.15), Thirty-fifth session (2005) , UN Doc. HRI/GEN/1/Rev.9(Vol.I),(2008)
- General Comment No.18: The Right to work (art.6), thirty-fifth session (2005) UN Doc. HRI/GEN/1/Rev.9(Vol.I),(2008)
- General Comment No.19: The Right to social security(art.9), Thirty-ninth session (2007),UN Doc. HRI/GEN/1/Rev.9(Vol.I),(2008)
- General comment on issues relating to reservations made upon ratification or accession to the Covenant or the Optional Protocols thereto, or in relation to declarations under article 41 of the Covenant, CCPR/C/21/Rev. 1/Add. 6, adopted by the Committee on 2 Nov. 1994, reproduced in (1995)2:1 Int. Human Rights Rpt.
- Human Rights Committee, General Comment 29, States of Emergency (article 4), U.N. Doc. CCPR/C/21/Rev.1/Add.11 (2001)
- International Convention on the Elimination of All Forms of Racial Discrimination, Adopted and opened for signature and ratification by General Assembly resolution 2106 (XX) of 21 December 1965 entry into force 4 January 1969,art1(1)
- International Covenant on Civil and Political Rights, art 14 ,18
- International Covenant on Civil and Political Rights, Article 4 (2)
- International Covenant on Economic, Social and Cultural Rights, art 4 and 8
- Interpretation of Peace Treaties with Bulgaria Hangars and Romania second phase, I.C.j Reports, 1950
- Johannesburg Principles on National Security, Freedom of Expression and Access to Information,
- Kyoto Protocol to the Framework Convention on Climate Change, 10 Dec. 1997, 37 ILM (1998) 22,Art.3(1)
- Legality of the threat or use of nuclear weapons.Advisory Opinion،۱۹۹۶
- North American Free Trade Agreement (NAFTA), signed 17 December 1992, entered into force 1 January 1994
- NPT Co-Depositaries Statement, reprinted in letter dated 1 April 1993 from the Representatives of the Russian Federation, the United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland, and the United States of Americaaddressed to the President of the Security Council, SCOR 48th Sess., Annex 2, Doc. S/25515 of 2 April 1993
- Peru-Bolivia BIT, art 3(5), 11(1) , 3(5)
- Protocol No. 13 to the Convention for the Protection of Human Rights and Fundamental Freedoms, concerning the abolition of the death penalty in all circumstances ,2002
- Protocol No. 6 to the Convention for the Protection of Human Rights and Fundamental Freedoms concerning the abolition of the death penalty , Strasbourg, 28.IV.1983
- Report of the International Law Commission On the work of its forty-sixth Session,2 May 22 july 1994 ,un General Assembly Official Records. Forty-ninth Session No, 10 (A/49/10)
- Reporter on State Responsibility”, UN General Assembly, International Law Commission, J. Crawford 51st Session, Geneva, 23 July 1999, A/CN.4/498/Add2
- Resolution on the Activities of National Courts and the International Relations of Their State
- Second Report on State Responsibility: Addendum, Int’l L. Comm’n, 51st Session, at 30, U.N. Doc. A/CN.4/498/Add.2 (1999).
- Thirty- seventh session (1989) General Comment No.18: Non- discrimination, in UN Doc. HRI/GEN/1/Rev.9(Vol.I
- Treaty for the Promotion and Protection of Investments, Federal Republic of Germany.-, Protocol, 2, Nov. 25, 1959
- United Nations Convention on the Law of the Sea (UNCLOS).Art. 218, 246(2)
- United Nations, Economic and Social Council, Siracusa Principles on the Limitation and Derogation Provisions in the International Covenant on Civil and Political Rights, U.N. Doc. E/CN.4/1985/4, Annex ,1985.
- United States – Trade Measures Affecting Nicaragua, L/6053, GATT Panel Report, 13 October 1986,
- US - Indian , bit , art. 18(2) , 2004
- - حسن سواری، حیدر پیری، «منافع ملی حیاتی دولتها در پرتو معاهدات خلع سلاح و کنترل تسلیحات»، فصلنامه روابط خارجی، سال چهارم، شماره سوم، پاییز۱۳۹۱،ص ۲۴۵. ↑
- - منافع ملی اشاره به هدفهای اولیه ای دارد که مردم و دولت در صدد حفظ و تحصیل آن هستند. منافع ملی در دو سطح داخلی و خارجی مطرح میگردد که به طور کلی مصادیق منافع ملی دولتها در بعد داخلی عبارتند از: حمایت از اخلاق و سلامت عمومی، منافع اقتصادی وحمایت از امنیت ملی و رفاه کشورو حمایت از حقوق و آزادیهای دیگران ↑
- - Monica Pinto , “National and International Courts - Deference or Disdain”Loyola of Los Angeles International & Comparative Law Review , ۳۰,۲۰۰۸, p.247. ↑
- -Stephan Schill , Robyn Briese ,” Self-Judging Clauses in International Dispute Settlement, Max Planck Yearbook of United Nations Law, Vol. 13, 2009, p.78. ↑
- - حسن سواری، حیدر پیری، پیشین، ص ۲۴۶. ↑
- - هیچ قاعده ای در حقوق بینالملل وجود ندارد که خروج یک کشور را از یک معاهده، منوط به تشخیص یک مرجع بین المللی یا سایر دولت های عضو معاهده نماید مگر آنکه خود دولت ها بر مبنای نوعی خودمحدودسازی ارادی چنین چیزی را بپذیرند. ↑
Veldsquez Rodrfguez v. Honduras Case, Inter-Am. Ct. H.R. Judgment of July 29, 1988, para. 167. ↑
- - هدایت اله فلسفی، «اجرای مقررات حقوق بینالملل»، مجله تحقیقات حقوقی، شماره ۱۳ و۱۴، پاییز ۱۳۷۲ تا تابستان۱۳۷۳، ص۷۳. ↑
- - کریستیان تاموشات، حقوق بشر، ترجمه حسین شریفی طراز کوهی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۶،ص ۷۴. ↑
- - بر مطالعه بیشتر در خصوص نحوه تاسیس، ساختار و صلاحیت های کنوانسیون اروپایی حقوق بشر رجوع شود به: سید قاسم زمانی، امیر ساعد وکیل، پوریا عسگری، نهادها و سازوکارهای منطقهای حمایت از حقوق بشر، تهران، انتشارات شهر دانش، سال ۱۳۸۶، ص۲۳-۱۳۰. ↑
- - Margin of Appreciation. ↑
پایایی، به توانایی آزمونی گفته می شود که نمرات حاصل از تکرار آن در زمان های مختلف، ثابت و پایدار باشند ( یعنی در هر بار اندازه گیری کمتر تغییر کنند ). محققان، پایایی یک آزمون میدانی هوازی را با محاسبه همبستگی نمرات آزمون درآزمایش اول و آزمایش دوم یا در روز اول و دوم به دست می آورند. این مقدار، ( x2,x1 r ) را با نام ضریب پایایی[۲۷] می شناسند. مقدار ضریب پایایی نمی تواند بیشتر از ۰/۱ باشد. به طور کلی، آزمون های میدانی هوازی ضریب های پایایی بالایی دارند، و نوعاً بیشتر از ۹۰/۰ می باشد( ۳۹). پایایی آزمون بر روایی آزمون تأثیر دارد. آزمون هایی که پایایی ضعیفی دارند، روایی ضعیفی هم دارند، زیرا آزمون های غیر پایا، نمی توانند نمرات آزمون ثابتی داشته باشند. با وجود این، ممکن است آزمونی پایایی عالی داشته باشد ( ۹۰/۰ = x2,x1 r )، اما روایی پایینی داشته باشد. حتی زمانی که یک آزمون، در آزمایش های مختلف یا در روزهای متفاوت، مقادیر دقیق و ثابتی دارد، ممکن است توان هوازی را با اطمینان اندازه گیری نکند ( ۳۹). ویژگی آزمون اندازه گیری و آزمون، محور بسیاری از کارهایی است که در حیطه عملکرد انسان اتفاق می افتد. امتحان گرفتن ازیک کلاس، تهیه یک آزمون علمی یا نوشتاری، انجام آزمون های آمادگی جسمانی، یا انتخاب اعضای یک تیم، همگی با این هدف برگزار می شود که بتوان تصمیم گیری درست و منطقی داشت و بر اساس نتایج این آزمون در مورد ادامه کار تصمیم متناسبی اتخاذ شود. هیچ یک از آزمون های میدانی هوازی نمی توانند به درستی توان هوازی بازیکنان فوتسال را اندازه گیری کنند، بنابراین بایستی آزمونی را که نسبت به عملکرد رقابتی در فوتسال از بیشترین ویژگی برخوردار است، به کار گرفت. یعنی اینکه، آزمون هاف [۲۸] می تواند در ارزیابی توان هوازی بازیکنان فوتبال مؤثر باشد، اما برای ورزشکاران سایر رشته ها که از نظر الگوهای حرکتی، اندام بکار گرفته شده و. . . با فوتبال شباهتی ندارند، مناسب نیست. ارتباط بین آزمون های میدانی مختلف و عملکرد بستگی به آن دارد که آزمون و فعالیت موردنظر به طور نزدیک با هم در ارتباط باشند (۱۲).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ادبیات و پیشینه تحقیق با توجه به ماهیت تحقیق که طراحی آزمون جدیدی برای برآورد توان هوازی ویژه فوتسال است، سوابق تحقیقاتی اندکی وجود دارد، لذا در این قسمت به مجموعه تحقیقاتی که در رابطه با روایی و پایایی آزمون های هوازی میدانی دیگر انجام گرفته است نیز اشاره می شود. تحقیق های انجام شده در داخل کشور - وحید ذوالاکتاف و فائزه زمانیان (۱۳۸۵) آزمون هشت ضلعی هوازی (AOT) را طراحی و پایایی و روایی آن را سنجیدند. آزمودنی ها شامل۷۱ دانش آموز،۶۰ دانشجوی پسر و دختر و ۲۶ سالمند سالم زن و مرد و ۱۸ بیمار قلبی زن ومرد بودند. ضریب پایایی از طریق ضریب همبستگی درون گروهی سه بار اجرای آزمون در مدت یک هفته محاسبه گردید(۹۸/۰r=) روایی تمایز گروهی از طریق تحلیل واریانس اجراهای گروه های مختلف آزمودنی با یکدیگر اثبات گردید. با توجه به خصوصیات اجرایی و پایایی خوب،و تایید روایی منطقی و سازه،بنظر می رسد که بتوان این آزمون را به عنوان جانشین بهتری برای آزمون های فزاینده از قبیل شاتل ران،آزمون پله چستر وآزمون ۶ دقیقه ای راه رفتن معرفی نمود(۱۷). تحقیق های انجام شده در خارج از کشور - باربروآلوارز و همکاران در سال ۲۰۰۵ برای اولین بار آزمون FIET را به منظور ارزیابی توان هوازی بازیکنان فوتسال و توانایی آن ها دراجرای تمرینات منقطع با شدت بالا طراحی کردند. آزمون شامل ۶ سطح و هر سطح ۸ مرحله۴۵ متری بجز سطح ۱ (که شامل ۹ مرحله)بود. بعد از هر ۴۵متر ۱۰ ثانیه استراحت فعال و در پایان هر سطح ۳۰ ثانیه استراحت غیر فعال برای آزمودنی ها وجود داشت. آزمون با سرعت km. h-1 ۹ شروع و در سطح ۱در ۹×۴۵ اولیه سرعت ۳۳/۰ کیلومتر درساعت افزایش یافت و در ادامه به ازای هر ۴۵ مترkm. h-1 ۲/۰افزایش سرعت تارسیدن به واماندگی اعمال شد. زمانی که آزمودنی ها ۲ بار به موقع سر خط نرسیدند آزمون پایان یافت(۲۰). این آزمون طی ۷ روز بر روی ۱۶ بازیکن حرفه ای فوتسال اجرا شد، برای تعیین پایایی و روایی آزمون از آزمون ICC و CV استفاده شد. نتایج نشان داد که این آزمون برای ارزیابی توان هوازی بازیکنان فوتسال دارای روایی( ۹۵/۰ ICC= )و پایایی( ۹/۳ CV= ) می باشد(۴۴). - کاستگنا و همکاران در سال ۲۰۱۰ آزمون FIET را با آزمون بیشینه نوارگردان™ از لحاظ vo2max،لاکتات،اوج ضربان قلب ومسافت طی شده مقایسه کردند. vo2peak بدست آمده از آزمون FIET بطور معناداری از VO2max بدست آمده از آزمون نوارگردان کمتر بود، اما بین اوج ضربان قلب تفاوتی وجود نداشت. همبستگی بالایی بین سرعت، آستانه تهویه و سرعت حداکثر بدست آمده در دو آزمون وجود داشت(r =0. 60)وهمچنین همبستگی بین Vo2max بدست آمده از دو آزمون در حد متوسط بالا (r =0. 61) بود. این مطالعه نشان می دهد که FIET یک استرس سنگین برای سیستم های انرژی هوازی و بی هوازی است و مشابه فشار وارد شده در مسابقات فوتسال است(۵۴). - کارلو کاستگنا و همکاران (۲۰۱۰) در پژوهشی دیگر حداکثر توان هوازی زنان فوتبالیست جوان را با بهره گرفتن از آزمون MSFT[29] ارزیابی کردند. نتایج نشان دادکه vo2max پیش بینی شده ی محاسباتی بطور معنی داری کمتر از vo2peak بدست آمده از آزمون MSFT بود (ml. kg-1. min-19/3 + 37/32 در مقابل ml. kg-1. min-19/5+ 1/40) اما نتایج عملکردی MSFT همبستگی معنی داری با MSFT-VO2max داشت(R=0. 70 ) این آزمون برای اندازه گیری غیر مستقیم vo2max زنان فوتبالیست جوان مناسب است و به عنوان یک آزمون معتبر برای ارزیابی ضربان قلب بیشینه وvo2peak در کنار گاز آنالایزر و ضربان سنج دارای روایی است(۵۳ ). - جرمی دی ویلیامز و همکاران [۳۰]در سال ۲۰۱۰ آزمون استقامتی و سرعتی با توپBEAST[31]) (را در یک دوره ی ۱۰ روزه بر روی ۱۵ بازیکن آماتور فوتبال بررسی کردند. آزمون شامل دو ایستگاه سرعت،جاگینگ،راه رفتن،پرش،شوت و بک پدال بود که در مجموع ۳۸۰ متر مسافت داشت و از لحاظ زمان، مسافت طی شده، الگو های حرکتی، میانگین درصد ضربان قلب اوج و درصد اکسیژن مصرفی اوج، شدت و حجم و بار هوازی شبیه به مسابقه فوتبال طراحی شده بود. vo2peak بدست آمده با vo2peak بدست آمده از گاز آنالایزر(طی آزمون سه مرحله ای زیر بیشینه نوارگردان، مدت هر مرحله ۳ دقیقه باسرعت فزایتده ۸و۱۰و۱۲ کیلومتر بر ساعت)تفاوت معناداری نداشت. برای تعیین پایایی آزمون از آزمون بازآزمایی استفاده شده و بین دو کوشش متوالی تفاوت معنی داری دیده نشد(خطای نوعی[۳۲]۵/۲۵-۹۵/۰ %). محققین نتیجه گیری کردند که این آزمون برای تعیین تاثیر تمرین یا مداخلات تغذیه ای در عملکرد منقطع طولانی مدت مناسب است(۹۶). نتیجه گیری هر چند که آزمون BEAST طراحی شده توسط جرمی دی ویلیامز یک آزمون میدانی وتوپی مناسبی است اما این آزمون از نظر الگو های حرکتی و زمانی(دو نیمه ۴۵ دقیقه ای همراه با ۱۵ دقیقه استراحت)ویژه فوتبال طراحی شده است وبا وجود شباهت های بسیار بین بازی فوتبال و فوتسال این آزمون از نظر زمانی و الگو های حرکتی برای بازیکنان فوتسال مناسب نیست. همچنین این آزمون برروی بازیکنان مبتدی فوتبال انجام شده است که نسبت به بازیکنان حرفه ای دارای آمادگی هوازی پایین تری هستند در نتیجه میزان کارانجام شد ه و مسافت طی شده ی کمتری دارند که تاثیر بسزایی بر نتایج بدست آمده خواهد گذاشت. وجود استراحت های ۸ و ۱۰ ثانیه ای در بین ایستگاه های آزمون نیز باعث کاهش فشار تمرین شده و استرس لازم را برای تحریک سیستم هوازی در بازیکنان فوتسال ندارد، لذا محقق سعی دارد تا آزمون میدانی ویژه ای را برای تعیین توان هوازی بازیکنان فوتسال طراحی کند. مقدمه با توجه به اینکه هدف کلی این تحقیق تعیین روایی و پایایی آزمون طرح شده برای اندازه گیری توان هوازی بازیکنان فوتسال بر مبنای آزمون فزاینده آزمایشگاهی ( گازآنالایزر ) بود در این فصل به تعریف جامعه آماری ، چگونگی انتخاب نمونه ها ، روش اجرای آزمون ، معرفی ابزار و وسایل اندازه گیری و روش های تجزیه و تحلیل آماری پرداخته می شود . جامعه و نمونه آماری تحقیق جامعه آماری اصلی که روایی و پایایی آزمون طراحی شده با بهره گرفتن از آن ها انجام گرفت را ۱۴ نفر از بازیکنان فوتسال تیم باشگاهی هیرسا موجود در لیگ دسته یک تشکیل دادند. به علت محدود بودن جامعه، تعداد نمونه برابر با تعداد جامعه انتخاب ، واز نمونه گیری هدفمند در انجام پژوهش استفاده شد. در جدول ۱-۳ مشخصات این آزمودنی ها ارائه شده است. همچنین جهت طراحی آزمون در مطالعات مقدماتی از بازیکنان فوتسال بانوان تیم کرمانشاه حاضر در لیگ دسته یک استفاده شده است. جدول ۱-۳ ویژگی های آزمودنی ها
ویژگی آزمودنیها شاخص اندازه گیری |
سن(سال) |
وزن(کیلوگرم) |
قد(سانتی متر) |
BMI (کیلو گرم بر متر مربع) |
درصد چربی |
تجربه بازی ( سال ) |
میانگین |
۵/۲۱ |
۰۱/۵۶ |
۶۴/۱۵۹ |
۹۹/۲۱ |
۷۹/۲۲ |
۵۷/۳ |
انحراف استاندارد |
۲۲/۴ |
۱۵/۵ |
۱۷/۴ |
۰۸/۲ |
۳۲/۴ |
۸۵۲/۰ |
متغیر های تحقیق
شور از و در جملهی دنیا فتاد پیشِ او در باختی، حالی، بصر هر که دیدی، زود، نابینا شدی همچنان میتافتی آن آفتاب می نیارد دید رویِ من کسی کانکه در شوری کند ناگاه حال بی سر و بن گم شود در زور عشق برنیاید زان نقاب، آن آفتاب
***
گر به شورِ عشق نیست ایمان ترا گ ازین مجلس ترا یک دُرد نیست اهلِ سودا را، که هستند اهلِ راز، نازِ ایشان ذرّهای در قرب حق
این حکایت بس بود برهان ترا در رهِ او، شود و سودا خُرد نیست هست با او گه عتاب و گاه ناز بر جهانی زاهدی دارد سَبَق مصیبتنامه، ص۳۴۸
اصل این حکایت از تورات سرچشمه گرفته است که «چون موسی از کوهِ سینا به زیر میآمد… به سببِ گفتگوی با او پوستِ چهرهی وی میدرخشید ـ پس ترسیدند که نزدیکِ او بیایند… و چون موسی از سخن گفتنِبا ایشان فارغ شد نقابی بر روی خود کشید. و چون موسی به حضور خداوند داخل میشد، تا باری گفتگو کند، نقاب را بر میداشت تا بیرون آمدنِ او… و بنیاسرائیل روی موسی را میدیدند که پوستِ چهره او میدرخشد. پس موسی نقاب را به روی خود باز میکشید تا وقتی که برای گفتگوی او میرفت.»[۲۹۴] مولانا نیز به این حکایت اشاره کرده است:
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
روی موسی بارقی انگیخته نورِ رویش آنچنان بُردی بَصَر او ز حق درخواسته تا توبره توبره گفت از گلیمت ساز هین
پیشِ رو او توبره آویخته که زمرّد از دو دیدهیْ مارِکر گردد آن نورِ قوی را ساتره کان لباسِ عارفی آمد امین… مثنوی/۳: ۴۴۷
استاد فروزانفر در مأخذِ این تمثیل به قصصالانبیاء، ثعلبی،۱۷۴ و تفسیر ابوالفتوح،۱: ۱۲۴ و الرسالهالقشیریه/ ۴۱ ارجاع داده است.[۲۹۵] استاد ریتر نیز به همین گونه مراجع و نیز به اثرِ استاد فروزانفر ارجاع داده است.[۲۹۶] ـ اسرائیلیات در شکستن الواح و عصبانیت حضرت موسی(ع) خداوند در سورهی اعراف/۱۵۰ میفرماید: وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِنْ بَعْدِی أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُوا یَقْتُلُونَنِی فَلَا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (۱۵۰) هنگامی که موسی (از مناجات) به پیش قوم خود خشمگین و اندوهناک بازگشت، گفت پس از (رفت من به مناجات) چه بد جانشینیِ مرا انجام دادید. آیا بر فرمان پروردگارتان (مبنی بر انتظار رجوع من از میعادگاه طور و مراعات پیمان خود با من) شتاب ورزید؟ موسی الواح را بینداخت و (موی) سر برادرش (هارون) را گرفت و آن را به سوی خود کشید (چرا که او را مقصّر میدید. هارون) گفت: ای پسرِ مادرم!این مردمان مرا درمانه و ناتوان کردند و نزدیک بود مرابکشند، پس دشمنان را به من شاد کن و مرا از زمرهی قوم ستم پیشه مدان.[۲۹۷] ـ روایت تورات
۲-۲-۴- نظریه ویژگیهای پایگاهی (منزلت نقشی) یکی از عوامل تأثیر گذار بر کیفیت زندگی، منزلت نقشی افراد در جامعه است. منزلت نقشی با بهره گرفتن از نظریه ویژگیهای پایگاهی مورد بررسی قرار میگیرد. طبق این نظریه، هر ویژگی که افراد را در گروههای مبتنی بر انجام وظیفه از یکدیگر متمایز کند، میتواند به عنوان عاملی در تفکیک پایگاه و منزلت نقشی افراد عمل کند. ویژگیهای پایگاهی، با توجه به الگوهای فرهنگی و یا نوع کار در حال انجام تعیین میشوند. برای مثال در فرهنگهایی که الگوهای مردسالارانه، مسلط است و جنسیت میتواند به عنوان یک ویژگی پایگاهی عمل کرده و به مردان پایگاه و منزلت بیشتری نسبت به زنها اعطا کند. به همین شکل، هنگامی که در یک گروه مبتنی بر انجام وظیفه، کاری در حال انجام باشد که استفاده از ظرفیتهای عقلانی و محاسباتی را در حد بالا بطلبد، تحصیلات افراد میتواند به عنوان یک ویژگی پایگاهی وارد عمل شده و به افراد دارای تحصیلات کمتر پایگاه پایین تر ببخشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
وقتی یک ویژگی پایگاهی در گروه یا اجتماع از اهمیت زیادی برخوردار باشد، ارتباط آن ویژگی با ارزش یا شایستگی فرد انتظاراتی پنهانی را نسبت به عملکرد وی شکل میدهد. در نتیجه از افرادی که دارای ویژگیهای پایگاهی بالاتری هستند انتظار داشتن کیفیت زندگی بهتری میرود. طبق اصول نظریه ویژگی های پایگاهی، چنین افرادی در گروه : ۱- فرصتهای بیشتری برای اجرا بدست میآورند. ۲- عملکر بهتری نسبت به سایرین دارند. ۳- عملکردشان با ارزیابی بالاتر و مثبتتری مواجه میشود.۴- از قدرت تاثیر گذاری بیشتری برخوردارند (برگر، روزون هولز و زلدیتچ ۱۹۸۰ و در لواگلیا و هوزر[۴۶] ۱۹۹۶ به نقل از خوارسگانی و کیانپور ۱۳۸۶). فرایند مذکور سلسله مراتب پایگاهی گروه را تشکیل میدهد در این سلسله مراتب پلکان های بالای نردبان، متعلق به افراد دارای ویژگیهای پایگاهی بالا است و پلکان های پایین نردبان مربوط به افرادی است که از پایگاه اجتماعی پایین برخوردارند. مجددا، بر اساس نظریه ویژگیهای پایگاهی، افرادی که در گروه از پایگه بالایی برخوردار باشند اغلب احساسات مثبتی نظیر احساس رضایت، غرور و شادکامی را تجربه میکنند و افرادی که دارای پایگاه پایینی باشند مجبور به تجربه احساسات منفی از قبیل حقارت، خشم و ناکامی هستند. به عبارت دیگر کنش متقابل گروهی در اعضای پایگاه بالا احساسات مثبت و مبتنی بر همبستگی ایجاد میکند و در اعضای پایگاه پایین، احساسات منفی و مبتنی بر تضاد. بنابراین اعضای پایگاه بالا قاعدتا خوشحال تر و راضی تر از سایر اعضاء و دارای کیفت زندگی بهتری هستند(ربانی خوارسگانی، و کیانپور،۱۳۸۶) ۲-۲-۵- نظریه احساس محرومیت نسبی : از جمله نظریاتی که میتوان در باره کیفیت زندگی در نظر گرفت، نظریه مقایسه اجتماعی و احساس محرومیت نسبی است. بر اساس این نظریه انسانها عموما به مقایسه خود با دیگران میپردازند و وقتی احساس بی عدالتی کنند، واکنشهای شدید عاطفی از خود بروز میدهند. احساس محرومیت نسبی حالتی است روانی و احساس کمبودی است که فرد با گروه یا فردی که برای او الگو و مرجع است بروز میدهد. چنانچه فرد خود را با فرد یا گروهی که دوست دارد شرایط مشابهی با وی داشته باشد مقایسه کند و به این ارزیابی ذهنی برسد که شرایط وی با مرجع مقایسه ناهمانند است دچار احساس محرومیت نسبی و در نتیجه احساس عدم رضایت و احساس سرخوردگی میشود. احساس محرومیت نسبی بر بعد ذهنی کیفیت زندگی اثر کاهنده دارد (رفیع پور، ۱۳۸۶: ۳۰). از این روی و بر اساس مبانی نظری و پیشینههای پژوهشی مورد مطالعه، در این پژوهش، شاخصهای مورد اشاره برای سنجش سرمایه اجتماعی در عرصه فردی (روابط خویشاوندی و خانوادگی و…) و عرصههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس از آنجایی که جامعه مورد مطالعه در هر دو عرصههای مورد نظر در کنار مولفه های دیگر مورد بررسی قرار گرفته است و لذا جامعه مورد مطالعه در عرصههای یاد شده حضور دارند و لزوم ارتقاء سرمایه اجتماعی در این عرصهها ضرورتی اجتناب ناپذیر است و تحلیل نتایج و یافتههای پژوهشهای مورد مطالعه نیز نشان داده که در عرصه فردی و به طور خاص پیوندهای خانوادگی و خویشاوندی در مقایسه با پیوندهای مرتبط با عرصههای اجتماعی از استحکام بیشتری برخوردارند و از سوی دیگر کیفیت زندگی که همان میزان دسترسی به فرصتهای با ارزش عینی و ذهنی است، هم از طریق عرصه اجتماعی و هم از طریق عرصه فردی قابل دستیابی است، تلاش شده است تا در این پژوهش کیفیت زندگی افراد روستایی در ارتباط با سرمایه اجتماعی، فردی و اجتماعی در سطح روستاها مورد بررسی و تامل بیشتری قرار گیرد که مدل تحلیلی پژوهش مبین این رویکرد است . ۲-۳- الگوی تحلیلی : امروزه هدف مشترک توسعه با تاکید بر توسعه منابع انسانی در سطوح محلی، ملی و بین المللی، بهبود کیفیت زندگی است و آینده زندگی بشر متکی بر درک بهتر عواملی خواهد بود که بر کیفیت زندگی انسان تاثیر گذار هستند. بخشی از عوامل مربوط به کیفیت زندگی، روابط ما با سایرین، گروه ها و نهادهای رسمی و غیر رسمی میشود که از آنها تحت عنوان سرمایه اجتماعی، به عنوان عامل مفقوده توسعه یاد میشود. بنابر این میتوان نتیجه گیری کرد که هر چقدر کیفیت و تنوع پیوندهای اجتماعی مردم بیشتر باشد کیفیت زندگی آنان و رضایت از زندگی و احساس خوشبختی در بین آنان بیشتر میشود، بر اساس نظریه محرومیت نسبی نیز میتوان گفت فرد خود را با افراد دیگر در جامعه مقایسه میکند و جایگاه خود را با توجه به وضعیت اجتماعی و پایگاه اقتصادی اجتماعی اش با دیگران، ضمن توجه به منابع و امکانات ارزشمند اجتماعی مقایسه میکند و اگر نتیجه ارزیابی را ناعادلانه بداند دچار احساس محرومیت نسبی خواهد شد، و بنا براین درکیفیت زندگی، بویژه در بعد ذهنی، احساس ناکامی و ناخوشایندی از زندگی خواهد داشت. ۲-۴- مدل نظری تحقیق: این مدل با توجه به مبانی نظری از کلیه مباحث مربوط به کیفیت زندگی به دست آمده است شکل۱) مدل تحقیق
۲-۵- فرضیههای پژوهش: ۱- میزان سرمایه اجتماعی افراد با کیفیت زندگی ذهنی آنان رابطه مستقیم و معنی دار دارد. ۲- میزان احساس محرومیت نسبی افراد با کیفیت زندگی ذهنی آنان رابطه معکوس و معنی دار دارد. ۳- پایگاه اقتصادی و اجتماعی پایین به همراه احساس محرومیت بیشتر، اثر کاهنده بر کیفیت زندگی دارد ۴-پایگاه اقتصادی واجتماعی افراد با کیفیت زندگی ذهنی رابطه مستقیم و معنی دار دارد. ۵- درآمدسرانه افراد با کیفیت زندگی عینی رابطه مستقیم و معنی دار دارد. ۶- میزان تحصیلات افراد با کیفیت زندگی ذهنی رابطه مستقیم و معنی دار دارد. فصل سوم روششناسی ۳-۱- روش پژوهش: روش انجام این پژوهش، کمی و پیمایشی است. این پژوهش از نوع مقطعی بوده و و ابزار گرد آوری اطلاعات مورد نیاز آن پرسشنامه است و در آن به مهمترین ابعاد کیفیت زندگی شامل بعد ذهنی و بعد عینی توجه میشود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با بهره گرفتن از نرمافزار spss وآزمون فرضیهها با بهره گرفتن از تکنیک آماری رگرسیون چند متغیره صورت میگیرد. ۳-۲- جامعه آماری جامعه آماری این تحقیق مناطق روستایی شهرستان همدان میباشد. شهرستان همدان دارای دو بخش (شرا و مرکزی) و نه دهستان میباشد. همچنین این دهستانها شامل ۹۷ روستای دارای سکنه میباشد (سالنامه آماری ۱۳۹۰). ۳-۳- حجم نمونه حجم نمونه نیز بر اساس جدول کریجی و مورگان و با توجه به تعداد خانوارها (۲۷۸۸۵ خانوار) ۴۰۰ خانوار برآورد شد است. ۳-۴- واحد نمونه واحد نمونهگیری سرپرست خانوار. ۳-۵- روش نمونهگیری : روش نمونهگیری، ترکیبی از روش های خوشه ای چند مرحلهای و طبقهای متناسب با حجم برای انتخاب روستاها و نیز روش تصادفی و تصادفی سیستماتیک است. در روش نمونهگیری، ابتدا به صورت خوشه ای شهرستان همدان به دو خوشه بزرگ ( بخش) شرا و مرکزی تقسیم شده و سپس در مرحله بعد پس از تفکیک شش دهستان در قالب خوشههای متوسط با بهره گرفتن از نمونهگیری تصادفی، نمونه نهایی یا خوشههای کوچک یعنی نه روستا برگزیده شد. به همین منظور ابتدا از درون هر دهستان یک روستا به صورت تصادفی انتخاب شده است، که عبارتند از: ۱) خماجین، ۲) دیزج، ۳) یسرلو، ۴) مهبار، ۵) چشمه ملک، ۶) یلفان، ۷) حیران، ۸) رباط شورین، ۹) حیدره بالای شهر جدول ۳-۱) تعیین حجم نمونه به تفکیک بخش، دهستان، روستا و خانوار (پرسشنامههای اجرا شده )
بخش
دهستان
روستا
بحث: آزمایش ۱: بررسی اثرات اصلی جنسیت نشان داد که خروسها نسبت به مرغها در دوره پایانی خوراک بیشتر مصرف کردند و افزایش وزن بیشتری داشتند. اما ضریب تبدیل در خروسها به طور غیر معنی دار بهبود پیدا کرده بود. از آنجا که مرغها نسبت به خروسها چربی بیشتری در لاشه خود ذخیره میکنند ( اوستیک و نشیم، ۱۹۹۰)، عملکرد آنها در مقایسه با خروسها کاهش مییابد زیرا اولاً چگالی چربی نسبت به پروتئین کمتر است و ثانیاً برای ذخیره چربی در بدن باید انرژی زیادی صرف شود زیرا مقدار ذخیره انرژی در چربیها به طور متوسط ۲۵/۲ برابر پروتئین است. از طرفی نیازمندیهای اسید آمینه در خروسها بالاتر از مرغها است (بیکر[۲۸۴]، ۱۹۹۶) و پرندگان برای تأمین نیازهای اسیدهای آمینه خود خوراک مصرف میکنند به همین خاطر خوراک مصرفی در خروسها از مرغها بیشتر است. نتایج بدست آمده از این پژوهش با نتایج سایر پژوهشگران مطابقت دارد (میجرهوف، [۲۸۵]۱۹۹۸, ویجتن[۲۸۶] و همکاران، ۲۰۰۴).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در این پژوهش لوتیروکسین سبب افزایش خوراک مصرفی در دوره رشد و پایانی شد. لوتیروکسین پیش ساز هورمونهای تیروئیدی است و افزایش هورمونهای تیروئیدی در بدن سبب افزایش سوخت و ساز و به دنبال آن سبب افزایش خوراک مصرفی در تیمارهای دریافت کننده لوتیروکسین شده است (بالوگ، ۲۰۰۳, کوری[۲۸۷]، ۱۹۹۹). از طرفی اضافه وزن بدست آمده در دوره پایانی تفاوت معنی داری بین پرندههایی که در جیره لوتیروکسین مصرف کرده بودند و آنهایی که با جیره شاهد تغذیه شده بودند مشاهده نگردید اما در دوره رشد پایینترین افزایش وزن در لوتیروکسین مشاهده شد که این نتایج موید این واقعیت است که لوتیروکسین سبب افزایش سوخت ساز پرنده گردیده است و به عبارتی انرژی نگهداری پرنده را افزایش داده است. نتایج بدست آمده در این پژوهش با نتایج سایر پژوهشگران همخوانی دارد ( اولکوسکی[۲۸۸] و همکاران، ۲۰۰۵، جولیان، ۱۹۹۳ - ژیانگ[۲۸۹] و همکاران، ۲۰۰۲). آتنولول به عنوان یک غیر فعال کننده گیرندههای بتا آدرینرژیک[۲۹۰] از تأثیر هورمونهای آدرنالین و نورآدرنالین جلوگیری میکند (چیفرین و دنگ[۲۹۱]، ۱۹۹۶) استفاده از این ماده در جیره سبب کاهش انرژی لازم جهت نگهداری میگردد و به عبارتی اثرات تنشهای وارد شده به پرنده را خنثی میکند؛ لذا استفاده آن در جیره سبب کاهش خوراک مصرفی همراه با بهبود ضریب تبدیل در دوره رشد گردیده است. در دوره پایانی اگرچه آتنولول سبب کاهش خوراک مصرفی شده است اما به دلیل کاهش اضافه وزن در این دوره تأثیری روی ضریب تبدیل غذایی نداشته است. به جز افزایش وزن در دوره رشد بررسی تیمارها نشان دهنده این واقعیت است که هورمونهای جنس نر اثرات لوتیروکسین را تشدید کرده است بهطوریکه تیمار ۴ (لوتیروکسین-خروس) بالاترین میزان خوراک مصرفی در دوره پایانی و ضریب تبدیل در دوره رشد را به خود اختصاص داده است. در این پژوهش به منظور بررسی اثرات تیمارها بر سلامت پرندگان، دو شاخصهای استرس کبد و قلب یعنی آلانین آمینوترانسفراز و آسپاراتات آمینوترانسفراز (دانشیار و همکاران، ۲۰۰۹, وایرز[۲۹۲] و همکاران، ۱۹۹۰, پارت و کاپلان[۲۹۳]، ۲۰۰۰) در روزهای ۴۲ و ۴۸ اندازهگیری شد. اثر جنسیت بر شاخصهای استرس کبد و قلب معنی دار نبود اما افزودن لوتیروکسین به جیره سبب افزایش معنی داری در فعالیت این آنزیمها گردید. در بررسیها قبلی که برای القا آسیت از کاهش درجه حرارت در دوران پرورش استفاده کردند، القاء آسیت از طریق کاهش درجه حرارت نتوانست بر فعالیت آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز و آسپاراتات آمینوترانسفراز اثرگذار باشد (دانشیار و همکاران، ۲۰۰۹) و این مطلب موید این نکته است که القاء آسیت از طریق افزودن لوتیروکسین به جیره میتواند نسبت به کاهش درجه حرارت در دوران پرورش آسیت بیشتری القا کند. کاهش غلظت آلبومین و پروتئین کل در سرم در اثر افزودن لوتیروکسین در جیره نسبت به شاهد و افزودن آتنولول در جیره نشان دهنده این مطلب است که پرندگان در اثر مصرف لوتیروکسین به آسیت مبتلا شدهاند نتایج حاصل از این پژوهش با سایر پژوهشها مطابقت دارد (یرسیان[۲۹۴] و همکاران، ۱۹۹۲, لای[۲۹۵] و همکاران، ۲۰۰۹). دلیل کاهش آلبومین و پروتئین کل در سرم را میتوان به دلیل تراوش مقدار بالای آلبومین و پروتئین کل به مایع آسیت و کاهش غلظت آنها را در سرم نسبت داد. فرار مایع پلاسما از عروق خونی احتمالاً به دلیل افزایش فشار خون ریوی و انقباض سیاهرگهای مرکزی، از علائم آسیت هم در انسان (هنریکسن[۲۹۶] و همکاران، ۲۰۰۱) و هم در جوجههای گوشتی (وایدمن، ۲۰۰۰) است. افزایش هماتوکریت در جوجههای گوشتی مبتلا به آسیت (تا ۸۰ درصد) به عنوان یک نتیجه از افزایش قابل توجهی در تعداد گلبولهای قرمز است که همچنین افزایش قابل توجهی در حجم خون را نیز سبب شده است. بنابراین، در هنگام آسیت حجم پلاسما کاهش نمییابد، بلکه این خونسازی است که افزایش یافته است و این پاسخ همودینامیک پرنده نسبت به این ناهنجاری است (لوگر[۲۹۷] و همکاران، ۲۰۰۳). این تغییرات همچنین در انقباض سیاهرگهای مرکزی و افزایش ویسکوزیته خون (فد و ویدمان[۲۹۸]، ۱۹۹۶) که منجر به افزایش برون ده قلب ( وایدمن و تاکت، ۲۰۰۰)، فشار خون ( اون[۲۹۹] و همکاران، ۱۹۹۵)، و مقاومت در برابر جریان خون (وایدمن و تاکت، ۲۰۰۰) در جوجههای گوشتی میگردد اثر دارد. در پرندگان مبتلا به آسیت، افزایش هماتوکریت از یک طرف، و کاهش در اشباع اکسیژن خون، از سوی دیگر (درویان و همکاران، ۲۰۰۹, بویز و همکاران، ۱۹۹۹)، نقص در ظرفیت حمل اکسیژن خون را افزایش میدهد. افزایش ویسکوزیته به نظر میرسد یکی دیگر از عوامل مهم در آسیت باشد (مکسول[۳۰۰] و همکاران، ۱۹۹۲, جولیان، ۲۰۰۰). گلبولهای قرمز هسته دار به طور عادی و یا به وسیله پیچ خوردن از مویرگهای ریه عبور میکنند (آکستر[۳۰۱]، ۱۹۷۴). کاهش اکسیژن بافت[۳۰۲] و افزایش غلظت هموگلوبین تغییر شکل گلبولهای قرمز را افزایش میدهد (جولیان، ۲۰۰۰). پژوهشهای مختلفی نشان دادند که در پرندگان مبتلا به آسیت در مقایسه با پرندگان سالم مقدار هموگلوبین کاهش یافته است (درویان و همکاران، ۲۰۰۹, لوگر و همکاران، ۲۰۰۳) که نشان دهنده ناکارآمد بودن خونسازی در این پرندگان است. در آسیت القایی تولید گلبول قرمز افزایش پیدا کرد، که در یک نسبت، مقدار گلبول قرمز نابالغ را در جریان خون افزایش یافت در پرندگان سالم درصد گلبولهای قرمز نابالغ ۲/۷ درصد بود که این مقدار برای پرندگان مبتلا به آسیت ۵/۲۳ درصد رسید (لوگر و همکاران، ۲۰۰۳). افزایش قابل توجهی در گلبولهای قرمز نابالغ، همراه با کاهش قابل توجهی در محتوای هموگلوبین، ممکن است توضیح کاهش اشباع اکسیژن در خون جوجههای گوشتی مبتلا به آسیت باشد ( درویان و همکاران، ۲۰۰۹, وایدمن و تاکت، ۲۰۰۰, جولیان و میرسلیمی، ۱۹۹۲, درویان و همکاران، ۲۰۰۷). که این نتایج نشان میدهد سنتز گلبولهای قرمز در پرندگان مبتلا به آسیت ناقص صورت میگیرد. در این پژوهش از مایع آسیت در تلفات در دوره رشد و پایانی نمونه برداری شد و میزان آلبومین و پروتئین کل موجود در مایع آسیت اندازهگیری شد و نتایج حاصل از آن نشان داد که روند تغییرات آلبومین و پروتئین کل در سرم و مایع آسیت مشابه است که این نتایج با نتایج بدست آمده از پژوهشهای قبلی همخوانی دارد (لوگر و همکاران، ۲۰۰۳). لوتیروکسین سبب افزایش آنزیم آلکالین فسفاتاز در سرم شده است که افزایش آن نشان دهنده کاهش ذخایر کبدی این آنزیم است که نشان دهنده آسیب وارد شده به کبد میباشد (مکسول و همکاران، ۱۹۹۵). بالاترین دمای مقعد در اثر افزودن لوتیروکسین به جیره مشاهده شد که نشان دهنده بالاتر بودن نرخ متابولیسم در این تیمار است. از آنجا که بالاترین غلظت هورمونهای تیروئیدی در اثر افزودن لوتیروکسین مشاهده شد و از طرفی تفاوت غلظت تیروکسین و ترییدو تیرونین در اثر افزودن لوتیروکسین به جیره کمترین مقدار بود (هورمونهای تیروئیدی بالاترین مقدار خود را در اثر لوتیروکسین نشان دادند). که بالا بودن غلظت هورمونهای تیروئیدی سبب افزایش دمای مقعد در این پرندگان گردید (زکان[۳۰۳] و همکاران، ۲۰۰۷). اضافه کردن لوتیروکسین در جیره به عنوان پیش ساز تیروکسین عمل میکند و غلظت آن را در بدن افزایش میدهد. اما حسن زاده و همکاران ۲۰۰۲ با اضافه کردن آتنولول در جیره، متوجه افزایش غلظت تیروکسین شدند. اما در این مطالعه با اضافه کردن آتنولول تفاوت معنی داری در غلظت تیروکسین نسبت به شاهد مشاهده نگردید. افزودن لوتیروکسین در جیره مقدار هماتوکریت را افزایش داد که نشان دهنده افزایش تعداد گلبولهای قرمز است. در حالت طبیعی افزایش تعداد گلبولهای قرمز سبب افزایش معنیدار در حجم خون میگردد. اما افزایش تعداد گلبولهای قرمز، بدون کاهش در مقدار پلاسما در پرندگان مبتلا به آسیت مشاهده میگردد. افزایش تعداد گلبولهای قرمز سبب افزایش مقدار ویسکوزیته خون میگردد (فد و وایدمان[۳۰۴]، ۱۹۹۶). این افزایش ویسکوزیته خون سبب افزایش کار قلب (ضربان قلب) (وایدمن و تاکت، ۲۰۰۰, هامال و همکاران، ۲۰۱۰، اون و همکاران، ۱۹۹۵)، افزایش فشار خون (اون و همکاران، ۱۹۹۵) و مقاومت در برابر جریان خون (وایدمن و همکاران، ۱۹۹۸) در پرندگان مبتلا به آسیت میگردد. افزایش مقدار هماتوکریت از یک طرف و کاهش در فشار جزئی اکسیژن و افزایش فشار جزئی دیاکسیدکربن در خون از طرف دیگر احتمال کاهش ظرفیت حمل اکسیژن را کاهش میدهد (جولیان و میرسلیمی، ۱۹۹۲, بویز[۳۰۵]، ۱۹۹۹). البته یک احتمال وجود دارد که کاهش فشار جزئی اکسیژن و افزایش فشار جزئی دیاکسیدکربن در خون ممکن است در روند خونسازی اثرگذار باشند و سبب کاهش آن گردد. افزایش نسبت هتروفیل به لنفوسیت به عنوان یک شاخص نشان دهنده استرس در جوجههای گوشتی استفاده میشود (خواجعلی و همکاران، ۲۰۰۸) و افزایش این نسبت در پرندگانی که لوتیروکسین مصرف کردهاند نشان دهنده القا شدن استرس به این پرندگان است که یک شرایط پیش از القاء آسیت را میگذرانند. از آنجا که این پژوهش در ارتفاع ۱۸۶۰ متر از سطح دریا انجام گرفت که فشار نسبی اکسیژن کاهش یافته است از طرف دیگر مصرف لوتیروکسین سبب افزایش نرخ متابولیسم در این پرندگان شده است؛ لذا در این شرایط قلب به منظور تحویل اکسیژن بیشتر به بافتها و افزایش برون ده فعالیت خود را افزایش میدهد. بنابراین یک هایپرتروفی و افزایش در نسبت وزنی بطن راست به کل بطنها در مصرف لوتیروکسین مشاهده گردید. بالا رفتن فشار خون در سرخرگ ششی که خود را به صورت افزایش وزنی بطن راست به کل بطنها نشان میدهد، نشان دهنده شیوع آسیت است. مشابه این شرایط (مصرف لوتیروکسین در جیره) کاهش دمای پرورش نیز تقاضای اکسیژن را در بافتها افزایش میدهد سبب افزایش در نسبت وزنی بطن راست به کل بطنها میشود (ایزدینیا و همکاران، ۲۰۱۰). سیستم گردش خون به تغییرات محیطی و نیازهای متابولیکی واکنش نشان میدهد، این واکنشها یا از طریق تغییر در سیستم قلبی عروقی یا از طریق تغییر در ظرفیت حمل اکسیژن در خون اتفاق میافتد. کاهش در دسترس بودن اکسیژن در خون (هایپوکسمیا) فشار جزئی اکسیژن را کاهش میدهد و فشار اکسیژن در خون سرخرگی کاهش مییابد. در چنین موقعیتی سیستم گردش خون باید اکسیژن کافی به بافتهای محیطی برساند در عین حال به منظور تحویل اکسیژن به میتوکندری باید فشار اکسیژن در عروق بالا باشد. افزایش تحویل اکسیژن را میتوان با افزایش مقدار برون ده قلب (Q) و افزایش ضریب ظرفیت اکسیژن خون (βbO2) افزایش داد. پارامتر دوم (افزایش ضریب ظرفیت اکسیژن خون) به صورت (CaO2 – CvO2) /(PaO2 – PvO2) تعریف می شود که CaO2 – CvO2 تفاوت غلظت اکسیژن در خون سیاهرگی و سرخرگی و PaO2 – PvO2 به صورت تفاوت فشار جزئی اکسیژن در خون سیاهرگی و سرخرگی است. حد پایینی فشار جزئی اکسیژن به صورت PvO2 = PaO2 – [βbO2 × (Q/VO2)] – ۱ تعریف میگردد که vO2 سرعت مصرف اکسیژن توسط بافتهاست و (βbO2 × (Q/VO2 نشان دهنده سرعت انتقال اکسیژن در خون است (دجورز[۳۰۶] و همکاران، ۱۹۷۰). از آنجا که فشار جزئی اکسیژن خون سرخرگی توسط تهویه و تعادل آن با فازهای گازی (هوا) و مایع (خون) تعیین میگردد، این معادله نشان میدهد در شرایط کمبود اکسیژن، افزایش اکسیژن در خون کاهش فشار جزئی اکسیژن در خون سیاهرگی را به حداقل میرساند. بدین صورت فشار اکسیژن در خون جهت انتشار به میتوکندری بافتها حفظ میگردد (استورز[۳۰۷] و همکاران، ۲۰۱۰). در شرایط کمبود شدید اکسیژن محیط، افزایش تمایل خون-اکسیژن باعث افزایش βbO2 میگردد. که نتیجه آن افزایش انتقال اکسیژن در خون است که مشکل تحویل و عرضه آن را به حداقل میرساند. در جوجههای گوشتی مبتلا به آسیت چندین تغییر قابل توجه در سیستم خون به خوبی مستند شده است: افزایش تعداد سلولهای قرمز خون، از طریق افزایش تولید اریتروپویتین (بورتون و اسمیت[۳۰۸]، ۲۰۰۹, یرسین[۳۰۹] و همکاران، ۱۹۹۲)، افزایش هماتوکریت و ویسکوزیته خون (درویان و همکاران، ۲۰۰۷, شلوسبرگ[۳۱۰] و همکاران، ۱۹۹۶) و انقباض سیاهرگهای مرکزی (مکگاوم و همکاران، ۱۹۹۹, وایدمن و همکاران، ۱۹۹۹) از این جملهاند. افزایش هماتوکریت و نسبت وزنی بطن راست به کل بطنها در اثر مصرف لوتیروکسین در این پژوهش نشان دهنده این است که این پرندگان در شرایط پلیسیتماتیک[۳۱۱] قرار گرفتهاند. که در این شرایط ضربان قلب افزایش مییابد (درویان و همکاران، ۲۰۰۷). در مقابل افزودن آتنولول به جیره نسبت وزنی بطن راست به کل بطنها را کاهش داده است در این تیمار شیوع آسیت و تلفات ناشی از آسیت کاهش یافته بود در این میان هورمونهای جنسی نیز در تعین نرخ متابولیسم اثرگذار بودهاند و هورمونهای جنسی نر با افزایش نرخ متابولیسم و اثر سینرژیسمی که با لوتیروکسین داشتند سرعت متابولیسم و القاء آسیت و تلفات ناشی از آسیت را افزایش دادند. وضعیت اکسیژن خون بستگی به تعامل ۳ عامل اساسی تهویه، انتشار و پرفیوژن (جریان خون) دارد. پیشنهاد شده است که افزایش سرعت جریان خون عروق ریوی، تبادل گازهای تنفسی را کاهش میدهد (وایدمن، ۲۰۰۱). در این پژوهش بالاترین و پایینترین فشار جزئی دیاکسید کربن و اکسیژن در اثر افزودن لوتیروکسین مشاهده شد. از طرفی در این تیمار نرخ متابولیسم نیز بالا بود (بالا بودن سطح هورمونهای تیروئیدی و دمای مقعد) که این افزایش نرخ متابولیسم نیازمند اکسیژن بالایی است که سبب کاهش فشار جزئی اکسیژن در خون میگردد. جوجههای گوشتی با رشد سریع به طور معمول دارای هاپرکاپنیا[۳۱۲] (بالا رفتن فشار جزئی دیاکسیدکربن در خون) و هایپوکسمیا[۳۱۳] (پایین بودن فشار جزئی اکسیژن در خون) میگردد (اولکوسکی و همکاران، ۲۰۰۵) که مصرف لوتیروکسین این وضعیت را تشدید کرده است. استفاده از آتنولول در جیره تلفات آسیت را کاهش داد. آتنولول یک ماده غیر فعال کننده گیرندههای بتا آدرینرژیک[۳۱۴] است که استفاده از آن سبب کاهش تأثیر هورمونهایی میگردد که مکانیسم عمل آنها از طریق این گیرندهها است. استفاده از آن در جیره سرعت متابولیسم را کاهش داد (کاهش غلظت هورمونهای تیروئیدی و دمای مقعد). تحقیقات قبلی در این زمینه نشان دادند که استفاده از آتنولول در جیره تلفات آسیت را از ۱۵ درصد به ۷ درصد کاهش داد اما این مقدار از نظر آماری معنیدار نبود ( حسن زاده و همکاران، ۲۰۰۲). در مطالعات مربوط به آسیت، برای القاء آسیت اغلب دمای دوران پرورش را کاهش میدهند تا از طریق افزایش انرژی لازم برای نگهداری در این دمای سرد آسیت القا گردد، که استفاده از این روش مستلزم صرف هزینه است و از طرفی در صورت پایین آوردن دمای سالن پرورش امکان بررسی گروه کنترل (شاهد) که آسیت در آن القا نشده است، وجود ندارد. در این پژوهش از لوتیروکسین برای القاء آسیت استفاده گردید و نتایج بدست آمده نشان داد که امکان استفاده از آن به جای القاء آسیت از طریق کاهش دمای پرورش وجود دارد. آزمایش ۲: پیش آزمایش: تزریق ۲۰ میلیگرم در میلیلیتر آرژنین به داخل تخم مرغ بارور در روز ۵ انکوباسیون غلظت نیتریک اکساید را در سرخرگ ششی در روز ۲۰ انکوباسیون افزایش داد و همزمان غلظت اندوتلین ۱ را در آن کاهش داد. در دیواره رگها نیتریک اکساید توسط عمل آنزیم اندوتلیال نیتریک اکساید سنتتاز از ال آرژنین تولید میگردد (پالمر و مونکادا[۳۱۵]، ۱۹۸۹). این آنزیم به غشاء پلاسمایی اندوتلیوم متصل است (خواجعلی و وایدمن، ۲۰۱۰). پیشنهاد شده است که بین ایزو فرمهای آنزیمهای نیتریک اکساید سنتتاز و اندوتلینها رابطهای وجود دارد، بهطوریکه افزایش بیان ژن نیتریک اکساید سنتتاز باعث کاهش بیان اندوتلینها میگردد (ناپولیتانو[۳۱۶] و همکاران، ۲۰۰۰). اندوتلین ۱ به عنوان یک تنگ کننده قوی رگها[۳۱۷] مطرح است. در حالی که اکسید نیتریک یک ماده گشاد کننده رگها[۳۱۸] به حساب میآید که تولید و/یا فعالیت آنها توسط مکانیسم فوق تنظیم میگردد (بوتری[۳۱۹] و همکاران، ۱۹۹۴, فرید و لوی[۳۲۰]، ۱۹۹۴). نتایج اثرات تزریق آرژنین بر درصد جوجه درآوری نشان داد که در تیماری که سطح صفر آرژنین تزریق شده بود (فقط نرمال سالین تزریق شده بود) پایینترین درصد هچ را نشان داد. تزریق نرمال سالین به داخل کیسه زرده باعث تغییر در فشار اسمزی میگردد (اوتا و همکاران، ۱۹۹۹). تزریق ۱ میلیایتر آب به داخل تخم مرغ درصد هچ را کاهش داد زیرا تخم مرغهایی که سرعت از دست دادن آب در آنها پایین باشد یا دیرتر هچ میشوند یا اصلاً هچ نمیشوند (آر و تولت[۳۲۱]، ۲۰۰۰). برای یک هچ موفقیت آمیز، هر تخم مرغ در طول انکوباسیون باید در حدود ۱۲ تا ۱۵ درصد وزن اولیه را از دست بدهد ( ژای و همکاران، ۲۰۱۱). در مقابل افزایش غلظت آرژنین تزریق شده بر روی درصد هچ اثر معنیداری نداشت. آزمایش اصلی: تزریق آرژنین سبب گردید ضریب تبدیل در دوره آغازین به صورت غیر معنیدار بهبود یابد همچنین خوراک مصرفی در دوره پایانی را نیز افزایش داد. این نتایج نشان داد که تزریق آرژنین در دوران جنینی، سبب تقویت توسعه جنینی میگردد. تغذیه جنینی سبب افزایش اندازه بدن در صفر تا ۷ روزگی (تا ۳ درصد) نسبت به گروه شاهد گردید (یونی و فرکت، ۲۰۰۴). جوجههای هچ شده از تخم مرغهای سنگین خوراک مصرفی بالاتری داشتند و ضریب تبدیل در آنها بهتر بود. گزارش شده است که تغذیه جنینی آرژنین سبب افزایش اندازه بدن در زمان هچ و در نهایت بهبود در افزایش وزن بدن در انتهای دوره گردید (یونی و همکاران، ۲۰۰۵). مکمل آرژنین در شرایط کمبود اکسیژن در جیره به میزان ۲۰ درصد بالاتر از مقداری که توسط NRC سال ۱۹۹۴ پیشنهاد شده است، سبب بهبود ضریب تبدیل غذایی و افزایش وزن گردید (باسو[۳۲۲] و همکاران، ۲۰۱۲). آرژنین پیش ماده در ساختن چندین فاکتور رشد از قبیل پوترسین، اسپرمین و اسپرمیدین است. آرژنین از طریق تشکیل گلوتامات، سنتز پرولین و هیدروکسی پرولین را که مورد نیاز برای تولید بافت همبند هستند، را افزایش میدهد (ژای و همکاران، ۲۰۱۱). این مشاهدات حاکی از نقش مستقیم آرژنین در سنتز پروتئین و رشد است. استفاده از مکمل آرژنین بالاتر از میزان توصیه شده توسط NRC سال ۱۹۹۴ سبب بهبود عملکرد در جوجههای گوشتی گردید. این نتایج با نتایج بدست آمده از سایر پژوهشها همخوانی دارد (یونی و همکاران، ۲۰۰۵, کرالاپورات و همکاران، ۲۰۱۰, باسو و همکاران، ۲۰۱۲). نتایج بدست آمده از اندازهگیری غلظت نیتریک اکساید و اندوتلین ۱ در سرخرگ ششی در پیش آزمایش و آزمایش اصلی روند مشابهی را دنبال میکردند. غلظت نیتریک اکساید و اندوتلین ۱ در خون روند معکوس داشته به طوری که افزایش غلظت نیتریک اکساید در گروه تزریق آرژنین با کاهش غلظت اندوتلین ۱ همراه بود. نیتریک اکساید از طریق القاء حالت استراحت در ماهیچههای صاف دیواره رگها سبب گشاد شدن رگها میگردد و بدین ترتیب به طور مستقیم مقاومت رگها را نسبت به جریان خون کاهش میدهد. از طرف دیگر نیتریک اکساید تولید و آزاد سازی مواد تنگ کننده رگها، مانند سروتونین و اندوتلین ۱ تعدیل میکند و یا از ترشح آنها جلوگیری میکند (وایدمن و همکاران، ۲۰۰۷, وایدمن و چاپمن، ۲۰۰۱, وایدمن و همکاران، ۲۰۰۴, وایدمن و چاپمن، ۲۰۰۴). قبل از ۲۱ روزگی که القاء آسیت از طریق کاهش دمای محیط پرورش اعمال گردید، نسبت هتروفیل به لنفوسیت، هماتوکریت و هورمونهای تیروئیدی تحت تأثیر جنسیت و تزریق آرژنین قرار نگرفتند. اما ویسکوزیته خون و سرم تحت تأثیر تزریق آرژنین قرار گرفت. بعد از القاء آسیت از طریق کاهش دمای پرورش، تزریق آرژنین سبب کاهش نسبت هتروفیل به لنفوسیت، هماتوکریت، ویسکوزیته خون و سرم و غلظت هورمونهای تیروئیدی گردید. کاهش غلظت هورمونهای تیروئیدی نشان دهنده کاهش نرخ متابولیسم در این پرندگان است (نوی و اسکلان[۳۲۳]، ۲۰۰۱). تزریق آرژنین به داخل تخم مرغ سبب شده است تعادل اسیدآمینه در بدن بهبود یابد و متعادل شدن اسیدهای آمینه در بدن یکی از عواملی است که نرخ متابولیسم را در جوجههای گوشتی کاهش میدهد. از طرفی در ارتفاعات بالا افزایش تعداد گلبولهای قرمز، افزایش میزان هماتوکریت و هموگلوبین شایع است (جولیان، ۱۹۹۳) که این اتفاقات سبب میگردد ویسکوزیته خون افزایش یابد (اوزکان[۳۲۴] و همکاران، ۲۰۱۰) که این افزایش ویسکوزیته خون سبب افزایش مقاومت در برابر جاری شدن خون در رگها میگردد. کاهش دمای پرورش سبب افزایش نیاز انرژی نگهداری بدن میگردد و با توجه به اینکه حدود دو سوم کل نیاز انرژی بدن مربوط به نیاز نگهداری است، لذا افزایش انرژی نگهداری بدن، نیاز کل انرژی بدن را به میزان زیادی افزایش میدهد (وایدمن و فرنچ[۳۲۵]، ۱۹۹۹). که توأم شدن کاهش درجه حرارت با پرورش در ارتفاع ۱۸۶۰ متر شرایط را برای القاء آسیت فراهم میکند. در اینجا تزریق آرژنین به طور مستقیم و غیر مستقیم بر کاهش القاء آسیت کمک میکند. روش غیر مستقیم آن از طریق کاهش نرخ متابولیسم طی مکانیسم مورد اشاره است و روش مستقیم آن به دلیل نقشی است که در تولید نیتریک اکساید به عنوان یک ماده گشاد کننده رگها دارد. وایدمن و همکاران (۱۹۹۹) گزارش کردند که افزایش مقاومت در برابر عبور جریان خون در سرخرگ ششی به دلیل افزایش فشار سیاهرگی است که مقدار زیاد خون سیاهرگی را وارد بطن راست میکند و این خون سیاهرگی وارد شده به بطن راست باید به ششها بروند که سبب میگردد فشار خون در سرخرگ ششی بالا برود. این فرضیه وجود دارد که با کاهش اکسیژن در خون سیستمی مقاومت رگهای سطحی افزایش یابد و در نتیجه فشار سرخرگی و برون ده قلب متعادل گردد، اما این مکانیسم نمیتواند افزایش فشار خون سرخرگ ششی را کاهش دهد زیرا مقاومت رگهای ششی بسیار زیاد است و به راحتی منقبض نمیشوند (وایدمن و همکاران، ۲۰۰۰). توسعه روشهای برای اندازهگیری تغییرات در فشار سرخرگ ششی و تغییرات در فشار اندازهگیری شده توسط کتتر[۳۲۶]، به روشن شدن عدم تطابق بین ظرفیت رگهای ششی و به رونده قلب و مشخص شدن این موضوع که افزایش فشار خون ریوی حاصل از افزایش فشار خون سرخرگ ششی است یا به خاطر مقاومت سرخرگی است، کمک میکند (چاپمن و وایدمن، ۲۰۰۱, فورمن و وایدمن[۳۲۷]، ۲۰۰۰). تفاوت بین حساسیت فردی جوجه به آسیت ممکن است به تنوع ذاتی یا اکتسابی خود را در پاسخ رگهای ششی به واسطههای تغییر دهنده فشار خون[۳۲۸] است (وایدمن و چاپمن، ۲۰۰۱). پرورش جوجههای گوشتی در ارتفاعات بالا دسترسی اکسیژن را برای پرنده کاهش میدهد که این باعث شده است نیاز بدن به آرژنین افزایش یابد (کرالاپورات و همکاران، ۲۰۱۰). هر ۵۰۰ متر افزایش در ارتفاع بالاتر از سطح دریا در دسترس بودن اکسیژن را در حدود ۱ درصد از ۹۵/۲۰ درصد کاهش میدهد (کرالاپورات و همکاران، ۲۰۱۰). تزریق آرژنین تلفات ناشی از آسیت را کاهش داد و در عین حال، سطح نیتریک اکساید را در سرخرگ ششی افزایش داد. افزایش تولید نیتریک اکساید از آرژنین از انقباض سرخرگ ششی جلوگیری میکند (کرالاپورات و همکاران، ۲۰۱۰, فوی و همکاران، ۲۰۰۶, وایدمن و تاکت، ۲۰۰۰). افزایش غلظت اندوتلین ۱ در سرخرگ ششی پرندگانی که آرژنین در جنین آنها تزریق نشده بود نسبت به پرندگانی آرژنین تزریق شده بود مربوط به کاهش سنتز نیتریک اکساید در این پرندگان است. هر عاملی که سنتز نیتریک اکساید را مختل کند باعث افزایش سنتز مواد منقبض کننده سرخرگ ششی (مانند اندوتلین ۱)، افزایش فشار خون سرخرگ ششی و افزایش مقاومت نسبت به جریان خون در سرخرگ ششی میگردد (وایدمن و همکاران، ۲۰۰۶). تزریق آرژنین به داخل تخم مرغهای بارور میزان ابتلا به آسیت را با افزایش تولید نیتریک اکساید و کاهش تولید اندوتلین ۱ در سرخرگ ششی، کاهش میدهد. بنابراین، سطح آرژنین جیره که برای حمایت از حداکثر نرخ رشد کافی باشد، برای حداکثر تولید نیتریک اکساید کافی نیست (باسو و همکاران، ۲۰۱۲). تزریق آرژنین باعث افزایش غلظت نیتریک اکساید در سرم در ۲۱ روزگی شد اما در ۴۸ روزگی این افزایش از نظر آماری معنیدار نبود. مقایسه این نتایج با دست آوردهای پژوهشهای سایر محققان که از مکمل آرژنین در جیره دوره پرورش استفاده کرده بودند و سبب افزایش غلظت سرمی نیتریک اکساید گردید، مطابقت دارد (خواجعلی و همکاران، ۲۰۱۱, اسچل[۳۲۹] و همکاران، ۱۹۹۱). بنابراین، سطح آرژنین جیره که برای حمایت از حداکثر نرخ رشد کافی باشد، برای حداکثر تولید نیتریک اکساید کافی نیست (باسو و همکاران، ۲۰۱۲). بررسیهای بافت شناسی بر روی محور قلب راست-ششها نشان داد تزریق آرژنین مساحت داخل سرخرگ ششی، قطر بزرگ، قطر کوچک را افزایش داد اما ضخامت دیواره بطن راست را کاهش داده است. با افزایش فشار به بطن راست برای پمپاژ خون، میوسیت قلبی با اضافه کردن واحد سارکومر قابل اتساع و همچنین افزایش میوسیت[۳۳۰]های عضلانی باعث افزایش ضخامت بطن راست میگردند. در نتیجه، افزایش فعالیت بطن راست، سبب افزایش تعداد میوسیت متحدالمرکز و افزایش ضخامت بطن راست بدون افزایش اندازه قلب میگردد (روزی و کاریلو[۳۳۱]، ۱۹۹۱, اپستین[۳۳۲] و همکاران، ۱۹۹۹). مقایسه ضخامت بطن راست پرندگانی که به دلیل آسیت تلف شده بودند به طور متوسط بالاتر از پرندگان سالم بود. همچنین ضخامت بطن راست پرندگان زنده در تیمارهای مختلف متفاوت بود که نشان دهنده این است که تزریق آرژنین ضخامت بطن راست را کاهش داده است از طرفی میزان تلفات ناشی از آسیت در اثر تزریق آرژنین کاهش پیدا کرد که نشان دهنده کاهش فعالیت بطن راست است. یعنی فشار خون سرخرگی در اثر تزریق آرژنین کاهش پیدا کرده است. یکی از عواملی که در فشار خون سرخرگ ششی اثرگذار است شعاع سرخرگ ششی است که نتایج بدست آمده از بررسیهای روی سرخرگ ششی نشان داد که تزریق آرژنین باعث افزایش قطر سرخرگ ششی میگردد. طبق معادله پوآسن فشار سرخرگ ششی، رابطه عکس با توان چهارم شعاع داخلی سرخرگ ششی دارد (وایدمن و همکاران، ۲۰۰۷). بدین ترتیب با افزایش قطر سرخرگ ششی، فشار خون داخل آن بسیار کاهش مییابد. آزمایش ۳: تزریق آرژنین در دوران جنینی سبب بهبود عملکرد نسبت به استفاده از مکمل جیرهای آرژنین، در دوره آغازین گردید. اما در دوره رشد و پایانی بهبود عملکرد در استفاده از سطح ۱۰ درصد آرژنین بالاتر از توصیه NRC سال ۱۹۹۴ مشاهده گردید. این نتایج به دلیل نقش آرژنین در سنتز پروتئین و برخی از فاکتورهای رشد است (خواجعلی و وایدمن، ۲۰۱۰). نتایج بدست آمده با نتایج سایر پژوهشگران همخوانی دارد (فرناندز و همکاران، ۲۰۰۹, روئیز-فریا، ۲۰۰۹). عملکرد پرندگان حاصل از تزریق آرژنین در دوره انکوباسیون، در دوره رشد تفاوت معنی داری با شاهد نداشت که نشان دهنده این واقعیت است که تزریق آرژنین در دوره انکوباسیون (روز پنجم) تنها در دوره آغازین عملکرد پرندگان را بهبود میدهد. بهبود عملکرد در پرندگان در اثر تزریق آرژنین به داخل تخم مرغ در دوران جنینی را به بهبود محتوای اسیدهای آمینه کیسه زرده نسبت میدهند که جنینی که از آن استفاده میکند وزن زمان هچ بالاتری دارد که یکی از عواملی که بر عملکرد پرنده در دوران پرورش اثرگذار است وزن زمان هچ میباشد (اوهتا[۳۳۳] و همکاران، ۲۰۰۱). در این پژوهش پرندگان در شرایط کمبود اکسیژن محیطی (پرورش در ارتفاع بالای ۱۸۶۰ متری) و افزایش نیاز به اکسیژن به دلیل کاهش دمای پرورش بعد از ۲۱ روزگی به منظور القاء آسیت پرورش یافتند. در این شرایط نیاز به آرژنین بالاتر از مقادیر توصیه شده توسط NRC سال ۱۹۹۴ است زیرا مقدار زیادی از آرژنین به نیتریک اکساید تبدیل میگردد تا از افزایش فشار خون سرخرگی که در این شرایط به وجود میآید جلوگیری شود (وایدمن و همکاران، ۱۹۹۶, وایدمن و تاکت، ۲۰۰۰). وایدمن و همکاران (۱۹۹۵) نشان دادند که استفاده از مکمل جیرهای ال-آرژنین به عنوان پیش ساز تولید نیتریک اکساید باعث گشاد شدن رگهای خونی و کمتر شدن تلفات ناشی از آسیت میگردد. مقایسه روش استفاده از مکمل جیرهای آرژنین و تزریق آرژنین به تخم مرغهای بارور در دوران جنینی در این پژوهش نشان داد که استفاده از روش تزریق آرژنین باعث بالا رفتن غلظت نیتریک اکساید در سرم میگردد. بالاترین غلظت نیتریک اکساید در سطح ۱۰ درصد آرژنین بالاتر از توصیه NRC سال ۱۹۹۴ بدست آمد که تفاوت معنیداری بین این تیمار و تیمار تزریق آرژنین در غلظت نیتریک اکساید مشاهده نشد. وظیفه دیگر آرژنین غیر از اینکه پیش نیاز نیتریک اکساید است، اینست که مانع از تکثیر سلولهای عضلانی صاف و القا آپوپتوز سلولهای ماهیچهای صاف در سرخرگ ششی میگردد (تان و همکاران، ۲۰۰۵). نشان داده شده است که ال آرژنین فعالیت آنزیم پروتئین کیناز C را کاهش میدهد که در نتیجه آن از کاهش فعالیت آنزیم نیتریک اکساید سنتتاز در اندوتلیوم سرخرگ ششی جلوگیری میکند (تان و همکاران، ۲۰۰۷). غلظت نیتریک اکساید اندازهگیری شده در سرم و سرخرگ ششی رابطه معکوسی با غلظت اندوتلین ۱ در سرم و سرخرگ ششی داشت. افزایش نیتریک اکساید مانع تولید و انتشار تنگ کنندههای عروقی مانند سروتونین و اندوتلین ۱ میگردد و یا تولید آنها را تعدیل میکند (وایدمن و همکاران، ۲۰۰۷, وایدمن و همکاران، ۲۰۰۴, وایدمن و چاپمن ۲۰۰۱). بعد القاء آسیت میانگین درصد هماتوکریت نسبت به قبل از اعمال آسیت افزایش یافت که بالاتر بودن هماتوکریت پاسخ طبیعی بدن هنگام قرار گرفتن در شرایط کمبود اکسیژن است (یرسین و همکاران، ۱۹۹۲) و مقدار این افزایش با حساسیت نسبت به آسیت مرتبط است ( وایدمان و همکاران، ۱۹۹۸). پایین بودن هماتوکریت در تیمار دارای ۱۰ درصد آرژنین بالاتر از مقدار توصیه شده توسط NRC سال ۱۹۹۴ و تیمار دارای تزریق آرژنین نشان دهنده ایجاد مقاومت نسبت به آسیت در این تیمارها است و هنگامی که میزان تلفات ناشی از آسیت را مورد بازبینی قرار دهیم متوجه میشویم در این دو تیمار پایینترین درصد تلفات ناشی از آسیت را به خود اختصاص دادند. قبل از القاء آسیت از طریق کاهش درجه حرارت محیط، تیمارها اثر معنیداری بر ویسکوزیته خون و سرم نداشتند، اما بعد از القاء آسیت ویسکوزیته خون و سرم در تیمار ۱۰ درصد آرژنین بالاتر از توصیه NRC سال ۱۹۹۴ و تزریق آرژنین در دوران جنینی کاهش پیدا کرد. افزایش نیاز بدن در شرایط القاء آسیت سبب افزایش نیاز اکسیژن در بدن پرنده میگردد. در این شرایط واکنش طبیعی بدن به صورت افزایش گلبولهای قرمز است که ظرفیت حمل اکسیژن افزایش یابد. این افزایش در گلبولهای قرمز خون در افزایش هماتوکریت خون و به نوبه خود، باعث افزایش در ویسکوزیته خون میگردد (بالوگ[۳۳۴] و همکاران، ۲۰۰۰). در نتیجه این افزایش در ویسکوزیته خون موجب افزایش فعالیت قلب برای انتقال خون ویسکوز (چسبناک) میگردد که منجر به هایپرتروفی بطن، به طور خاص، هایپرتروفی بطن راست میگردد (جولیان، ۲۰۰۰, بالوگ و همکاران، ۲۰۰۰). نتایج بدست آمده از این پژوهش نیز موید این مطلب است، چرا که در تیمارهای ۱۰ درصد آرژنین بالاتر از توصیه NRC سال ۱۹۹۴ و تزریق آرژنین پایینترین ویسکوزیته بدست آمد و از طرفی در این دو تیمار پایینترین نسبت وزنی بطن راست به کل بطنها مشاهده شد. در عین حال تفاوتی بین سطح ۱۰ درصد آرژنین بالاتر از توصیه NRC سال ۱۹۹۴ و تزریق آرژنین مشاهده نگردید. افزایش نسبت وزنی بطن راست به کل بطنها نشان دهنده شروع افزایش فشار خون ریوی در جوجههای گوشتی است. بالاتر بودن نسبت وزنی بطن راست به کل بطنها نشان دهنده بالاتر بودن فشار خون سرخرگی است (خواجعلی و همکاران، ۲۰۱۱). در این پژوهش نسبت وزنی بطن راست به کل بطنها با غلظت نیتریک اکساید به صورت معکوس به هم وابستهاند. بهطوریکه افزایش غلظت نیتریک اکساید در تیمارهای دارای ۱۰ درصد آرژنین بالاتر از توصیه NRC سال ۱۹۹۴ و تزریق آرژنین پایینترین نسبت وزنی بطن راست به کل بطنها را نشان دادند. در جوجههای گوشتی مبتلا به افزایش فشار خون ریوی، سمت راست قلب کار بیشتری برای پمپ کردن خون به ششها انجام میدهد. در نتیجه، دیواره بطن راست دچار هایپرتروفیگردد که مشخصه آن افزایش مساحت و ضخامت دیواره بطن راست میگردد که در نتیجه آن وزن بطن راست افزایش مییابد (خواجعلی و همکاران، ۲۰۱۱). آزمایش ۴: در کل عملکرد در این پژوهش بعد از ۲۱ روزگی به دلیلی تنش سرمایی اعمال شده برای القاء آسیت و پرورش در منطقه با ارتفاع ۱۸۶۰ بالاتر از سطح دریا نسبت به حالت استاندارد کمتر بود. با افزایش ارتفاع از سطح دریا به ازاء هر ۱۰۰۰ متر فشار نسبی اکسیژن به میزان ۷ میلیمتر جیوه کاهش مییابد. بنابراین قدرت انتشار اکسیژن به داخل هموگلوبین گلبولهای قرمز در لایههای گازهای تنفسی در ششها کاهش مییابد. به طوری که نشان داده شده است با افزایش ۱۰۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا فراهمی اکسیژن تقریباً به میزان ۲ درصد از ۹۵/۲۰ درصد اکسیژن که در حالت عادی در سطح دریا وجود دارد، کاهش مییابد (جولیان، ۲۰۰۷). بهبود عملکرد مشاهده شده در تیمار آنتیاکسیدان + آرژنین نسبت به تیمار آنتیاکسیدان و شاهد مربوط به افزایش نیاز آرژنین در شرایط کاهش درجه حرارت پرورش و ارتفاع ۱۸۶۰ متر از سطح دریا است. انجمن ملی تحقیقات (۱۹۹۴) حداقل نیازمندیها را در شرایط حرارتی خنثی توصیه کرده است. تحقیقات نشان دادند که نیاز پرندگان به آرژنین تحت تأثیر دمای پرورش قرار میگیرد ( چامروسپولرت[۳۳۵] و همکاران، ۲۰۰۴). از طرف دیگر افزایش ارتفاع فشار نسبی اکسیژن هوا را کاهش میدهد که این عامل شرایط تنش را برای جوجههای گوشتی فراهم میکند. که در این پژوهش هم دمای پرورش کاهش پیدا کرده بود و هم پرورش در ارتفاع بالا انجام شد بنابراین شرایط برای القاء آسیت کاملاً مهیا است. در این شرایط به منظور رساندن اکسیژن کافی به بافتها ضربان قلب افزایش مییابد که سبب افزایش فشار خون سرخرگ ششی میگردد. در این شرایط نسبت وزنی بطن راست به کل بطنها افزایش مییابد که بالاترین این نسبت در تیمار آنتی اکسیدان + آرژنین مشاهده شد که نشان دهنده بالاتر بودن نیاز اکسیژن در این تیمار بوده است. از طرف دیگر افزایش فشار خون در سرخرگ ششی به عنوان یک محرک برای افزایش تولید نیتریک اکساید محسوب میگردد که یکی از دلایل بالاتر بودن سطح نیتریک اکساید در سرخرگ ششی در تیمار آنتیاکسیدان + آرژنین بالاتر بودن فشار خون در سرخرگ ششی در آن است. برای تولید نیتریک اکساید باید پیش سار آن یعنی آرژنین در دسترس باشد. نیتریک اکساید تولیدی سبب القاء حالت آرامش در ماهیچههای صاف دیواره سرخرگ ششی میگردد و در برابر جریان خون در سرخرگ ششی مقاومت کمتری نشان میدهد. در این حالت قطر سرخرگ ششی افزایش مییابد و بدین ترتیب، در نهایت افزایش فشار به وجود آمده بدین صورت کاهش مییابد. زیرا طبق معادله پوآسن فشار سرخرگ ششی، رابطه عکس با توان چهارم شعاع داخلی سرخرگ ششی دارد (وایدمن و همکاران، ۲۰۰۷) بدین ترتیب با افزایش قطر سرخرگ ششی، فشار خون داخل آن بسیار کاهش مییابد. بنابراین نیاز آرژنین برای حداکثر تولید آرژنین برای پرورش در مناطق با ارتفاع بالا بیشتر از حالت عادی است (خواجعلی و همکاران، ۲۰۱۱). پیشنهاد شده است که به منظور افزایش راندمان در جوجههای گوشتی مقدار آرژنین در جیره بالاتر از توصیه NRC سال ۱۹۹۴ باشد (فرناندز و همکاران، ۲۰۰۹, روئیز-فریا، ۲۰۰۹). افزایش نسبت وزنی بطن راست به کل بطنها نشان دهنده شروع افزایش فشار خون ریوی در جوجههای گوشتی است (خواجعلی و همکاران، ۲۰۱۱). در این پژوهش نسبت وزنی بطن راست به کل بطنها و غلظت نیتریک اکساید بر خلاف انتظار نسبت مستقیم داشتند، زیرا نتایج پژوهشهای در این زمینه نشان داده بود که این نسبت معکوس است (خواجعلی و همکاران، ۲۰۱۱). افزایش نسبت وزنی بطن راست به کل بطنها در این پرندگان نشان دهنده شیوع آسیت در این پرندگان است و افزایش غلظت نیتریک اکساید نتوانسته است شیوع آسیت را کاهش دهد. برای پیدا کردن علت این روند به ظاهر متفاوت آزمایشات تکمیلی به عمل آمد. یکی از دلایلی که در ابتدا توجه ما را به خود جلب گرد پایینتر بودن (بهبود) ضریب تبدیل در تیمار آنتیاکسیدان + آرژنین نسبت به بقیه تیمارها بود. در اینجا شاخص متابولیسم پروتئینها یعنی آنزیم گلوتامات دهیدروژناز مورد اندازهگیری قرار گرفت و نتایج نشان داد که فعالیت این آنزیم در تیمار آنتیاکسیدان + آرژنین به طور معنی داری افزایش یافت. گلوتامات دهیدروژناز به عنوان شاخص مرکزی، نشان دهنده کاتابولیسم اسید آمینه و استفاده اسیدهای آمینه جیره است. ارتباط معکوس بین فعالیت آنزیم گلوتامات دهیدروژناز و ابقاء نیتروژن در بدن نشان داده شده است (کیم و همکاران، ۱۹۹۱, مامبرینی و همکاران، ۱۹۹۹). از طرفی اندازهگیری غلظت هورمونهای تیروئیدی نشان داد که در تیمار آنتیاکسیدان + آرژنین غلظت این هورمونها افزایش یافته است. که در مجموع این نتایج نشان دهنده این واقعیت است که در این تیمار نرخ متابولیسم افزایش یافته است. طبق گزارشات قبلی استفاده از مکمل آرژنین در جیره سبب بهبود عملکرد در جیره میشود (کرالاپورات و همکاران، ۲۰۱۰, باسو و همکاران، ۲۰۱۲). تلفات ناشی از آسیت در این تیمار بالاتر از سایر تیمارها بود که نشان دهنده این واقعیت است که هرچند اضافه کردن آرژنین در جیره تولید نیتریک اکساید را افزایش داده است، اما افزایش نرخ متابولیسم به وجود آمده در این تیمار در اثر افزودن آنتیاکسیدان و آرژنین (نسبت به شاهد و تیمار آنتیاکسیدان) سبب افزایش تلفات آسیت در این تیمار شده است و افزایش غلظت نیتریک اکساید به وجود آمده در این تیمار نیز نتوانست از وقوع تلفات آسیت جلوگیری کند. پژوهشها نشان دادند که افزودن آنتیاکسیدان به جیره (در این پژوهش ویتامینی) بالاتر از مقدار پیشنهاد شده توسط NRC سال ۱۹۹۴ زمانی که به عنوان یک ایمپلنت زیر جلدی تجویز شود شیوع آسیت را کاهش میدهد اما زمانی که به صورت مکمل به جیره اضافه شد هیچ اثری بر تلفات ناشی از آسیت نداشت (باتج و همکاران، ۱۹۹۷, باتج و همکاران، ۱۹۹۵). قبل از القاء آسیت از طریق کاهش دمای پرورش تنها ویسکوزیته خون تحت تأثیر تیمارها قرار گرفت. اما بعد از القاء آسیت، نسبت هتروفیل به لنفوسیت، درصد هماتوکریت و ویسکوزیته خون در تیمار آنتیاکسیدان + آرژنین افزایش یافت. نسبت اسید چرب امگا ۳ به اسید چرب امگا ۶ در روغن ضایعاتی مورد استفاده در این پژوهش بالا بود (۲۰۱/۰ در روغن ضایعاتی مورد استفاده در مقابل ۱۱۲/۰ در روغن سویا) مقدار آلفا لینولنیک اسید در این روغن طیور بالاست (۲/۹ درصد). ترکیب اسیدهای چرب موجود در فسفولیپیدهای موجود در غشا سلول در طیور بازتابی از ترکیب این اسیدهای چرب، در جیره آنها است (چریان، ۲۰۰۷). در نتیجه مقدار این اسید چرب (آلفا لینولنیک اسید) در غشاء گلبولهای قرمز افزایش پیدا میکند که افزایش اسید لینولنیک در غشا گلبولهای قرمز خون باعث میشود خاصیت قابلیت تغییر شکل پذیری گلبولهای قرمز افزایش یابد که این خاصیت سبب کاهش ویسکوزیته خون میگردد (والتون و همکاران، ۱۹۹۹). در این پژوهش نشان داده شد که استفاده از آنتیاکسیدان به تنهایی این خاصیت کاهش ویسکوزیته را افزایش داد که این به دلیل نقش آنتیاکسیدانها در حفاظت غشاها است. دلیل افزایش ویسکوزیته در تیمار آنتیاکسیدان + آرژنین را میتوان به افزایش نرخ متابولیسم در این تیمار نسبت داد به گونهای که این افزایش نرخ متابولیسم غلظت مواد مغذی را در خون افزایش داده است و سبب افزایش ویسکوزیته شده است، از طرفی میزان تلفات ناشی از آسیت نیز در این تیمار بالاتر از سایر تیمارها بود و یکی از عواملی که میزان ابتلا به آسیت را افزایش میدهد، افزایش ویسکوزیته خون است (جولیان، ۱۹۹۳, جولیان، ۲۰۰۰) زیرا طبق معادله پوآسن یکی از عواملی که در مقاومت نسبت به جریان خون در رگهای خونی وابسته است، ویسکوزیته خون (η) میباشد (۸). بالاتر بودن شاخصهای اکسیداسیون یعنی مالوندیآلدهاید (هالیول، ۱۹۸۷) در خون در تیمار شاهد نشان دهنده افزایش تنش اکسیداسیون در این تیمار است. هرچند در برخی از گزارشها استفاده از روغن کتان که با مقدار اسیدهای چرب امگا ۳ بالایی به مرغان مادر سبب کاهش مالوندیآلدهاید و تنش اکسیداتیو در جوجههای حاصل از آنها گردیده است ( باتیستا اورتگا[۳۳۶]، ۲۰۰۸)، اما تغذیه روغن ضایعاتی در این پژوهش سبب افزایش تنش اکسیداتیو نسبت به آنتیاکسیدان و آنتیاکسیدان + آرژنین شد که میتواند به دلیل نقش آنتیاکسیدانهای مورد استفاده در جیره در کاهش تنش اکسیداتیو باشد. مالوندیآلدهاید محصول نهایی پراکسیداسیون لیپیدها است؛ بنابراین وضعیت مالوندیآلدهاید به عنوان شاخص در پراکسیداسیون لیپیدها در سلول استفاده میگردد (ساتوشی[۳۳۷] و همکاران، ۱۹۸۹). کاهش مقدار مالوندیآلدهاید نشان دهنده کاهش آسیب وارد شده به سلول در اثر پراکسیداسیون لیپیدها است (ژانگ و همکاران، ۲۰۰۹). افزایش فعالیت سوپراکسید دیسموتاز در تیمار شاهد نشان دهنده این موضوع است که یون سوپراکساید (مانند O-) حاصل از متابولیسم چربیها به پراکسید هیدروژن و آب تبدیل میشود (در اثر فعالیت سوپراکسید دیسموتاز) و پراکسید هیدروژنی که بدین صورت به وجود میآید توسط آنزیمهای کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز به آب تبدیل میگردد (فنتل، ۱۹۹۶). که بالاتر بودن فعالیت این آنزیمها نشان دهنده افزایش تنش اکسیداسیون در تیمار شاهد است. افزودن آنتیاکسیدانها به جیره سبب حفاظت چربیها شده است و در تیمارهایی که دارای آنتیاکسیدان بودند تولید سوپراکساید (مانند O-) کمتر است که به نقش حفاظتی آنتیاکسیدانها در متابولیسم چربیها اشاره دارد. ظرفیت آنتیاکسیدان کل در این پژوهش به روش FRAP[338] اندازهگیری شد. در این روش انتقال الکترون از آنتیاکسیدانها سبب احیاء یون فریک به فروس میگردد. که بالاتر بودن مقدار FRAP نشان دهنده بالاتر بودن ظرفیت آنتیاکسیدانی است (خواجعلی و همکاران، ۲۰۱۰). در این پژوهش افزودن آنتیاکسیدانها مقدار FRAP را افزایش داده است. یکی از آنتیاکسیدانهای مورد استفاده در این پژوهش سلنیوم آلی (سل پلکس) بود. سلنیوم نقش مهمی در ساختمان گلوتاتیون پراکسیداز ایفا میکند. گلوتاتیون پراکسیداز احیاء هیدروژن پراکسید را به آب کاتالیز میکند همزمان با این تغییر گلوتاتیون احیا به گلوتاتیون اکسید شده تبدیل میشود (لورنس و بورک، ۱۹۷۶). کاهش فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز را در تیمار آنتیاکسیدان را میتوان به کاهش تولید پراکسید هیدروژن در اثر افزودن آنتیاکسیدانها و بالا رفتن ظرفیت آنتیاکسیدانی در این تیمار مربوط دانست. از طرفی فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز در تیمارهای شاهد و آنتیاکسیدان + آرژنین افزایش یافته است. افزایش فعالیت آنتیاکسیدان را در تیمار شاهد را میتوان به کاهش ظرفیت آنتیاکسیدان در این تیمار نسبت داد. از طرفی بالاتر بودن فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز در تیمار آنتیاکسیدان + آرژنین نشان دهنده این واقعیت است که تولید پراکسید هیدروژن در این تیمار بالا است و آنتیاکسیدانهای به کار رفته نتوانسته است تولید آن را افزایش دهد که بالاتر بودن نرخ متابولیسم و افزایش تلفات ناشی از آسیت نشان دهنده این واقعیت است که افزایش نرخ متابولیسم سرعت متابولیسم لیپیدها را افزایش داده است که نتیجه آن افزایش تولید پراکسید هیدروژن است که فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز برای خنثی کردن آن افزایش یافته است. استفاده از آنتیاکسیدانها در این تیمار سبب گردیده است سلنیوم کافی برای تشکیل گلوتاتیون پراکسیداز در دسترس باشد. گزارش شده است که استفاده از مکمل سلنیوم در جیره فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز را در خون، کبد و کلیه جوجههای گوشتی افزایش داده است (پلاچا[۳۳۹] و همکاران، ۲۰۰۹). نتیجه گیری نهایی:
-
- استفاده از لوتیرکسین در جیره سبب القاء آسیت میگردد.
-
- تزریق ۲۰ میلی گرم آرژنین در روز پنجم جنینی به تخم مرغهای بارور شده سبب افزایش نیتریک اکساید و کاهش اندوتلین ۱ در سرخرگ ششی جنین ۲۰ روزه میگردد.
-
- تزریق آرژنین در دوران جنینی تلفات ناشی از آسیت را در آسیت القایی کاهش داد.
-
- سطح ۱۰ درصد آرژنین بالاتر از توصیه NRC سال ۱۹۹۴ به عنوان سطح مناسب آرژنین در جیره برای ایجاد مقاومت نسبت به آسیت در شرایط آسیت القایی توصیه میگردد.
-
- روش تزریق آرژنین به داخل تخم مرغهای بارور نسبت به روش اضافه کردن به جیره کارایی بالاتری دارد.
-
- در شرایط سرعت رشد بسیار بالا، آرژنین جیره نمیتواند تلفات آسیت را کاهش دهد.
-
- استفاده از آنتیاکسیدانهای مورد استفاده در این پژوهش نتوانست تلفات آسیت را کاهش دهد.
پیشنهادها:
-
- پیشنهاد میگردد ماندگاری و بقای آتنولول و لوتیروکسین در گوشت طیور مورد بررسی قرار بگیرد.
-
- پیشنهاد میگردد مقدار بیان ژن های نیتریک اکساید سنتتاز و آرژینوسوکسینات سنتتاز در شرایط تزریق جنینی آرژنین در سرخرگ ششی مورد ارزیابی قرار گیرد.
-
- پیشنهاد میگردد اثرات بیان ژنهای نیتریک اکساید سنتتاز و آرژینوسوکسینات سنتتاز بر تولید اندوتلین ۱ مورد بررسی قرار گیرد.
-
- پیشنهاد میگردد نسبت های بالاتر لایزین به آرژنین در جیره بر مقاومت به آسیت مورد ازریابی قرار گیرد.
-
- پیشنهاد میگردد چربیهای دارای امگا ۳ بالا و پایین در مقاومت نسبت به آسیت مورد ارزیابی قرار گیرد.
-
- پیشنهاد میگردد آزمایش مشابه در سطح دریا انجام گیرد.
|
|