آزمايشها نشان ميدهند باكتريهاي موجود در کود زيستي فسفاته بارورـ2، هميار ريشه گياهان بوده و در زمينهاي زراعي به خوبي با ساير باكتريها بويژه باكتريهاي مضر رقابت ميكند. مشاهدات نشان ميدهد کلنی شدن اين باکتریها با ريزوسفر گياه موجب كاهش بيماريهاي ميكروبي محصولات زراعي نيز ميگردد.
خ) حفظ خصوصيات ژنتيكي
روش بكارگرفته شده براي توليد اين كودها، پايداري ژنتيكي باكتريهاي مفيد موجود در آن را تضمين ميكند.
د) پايداري در هنگام انبارداري
براي سهولت توزيع و دسترسي مصرف كننده، فرمولاسيون کود ريستي فسفاته بارورـ2 به نحوي است كه حداقل شش ماه پايداري آن تضمين ميگردد. فرمولاسيونهاي جديدتر در حال تحقيق ميباشند.
ذ) روش مصرف آسان
از نظر ماهيت، كودهاي زيستي متفاوت از كودهاي شيميايي بوده و نيازمند به تدوين روش مصرف خاص هستند. بدين دليل كود زيستي بارورـ2 به صورت پودر مرطوب در شرايط استريل بستهبندي شده است. بهترين روشهاي مصرف كه از جمعبندي نتايج آزمايشهاي متعددي به دست آمدهاند، در جزوه حاضر آورده شده است. اساس تدوين روشهاي مصرف، رساندن باکتريهای موجود در اين کود زيستي به ريشه گياه ميباشد. به كار بردن صحيح اين روشها و كاهش مصرف كود شيميايي فسفاته به ميزان حداقل 50 درصد مؤکداً توصيه ميشود(زیست فناور،1386).
1-5-کود نیتروژن
نيتروژن به عنوان مهمترين عنصر در حاصلخيزي خاك،محور اصلي مصرف كودهاي شيميايي را تشكيل مي دهد. خاكهاي زراعي سالانه مقادير قابل ملاحظه اي از نيتروژن خود را در اثر آبشويي از دست مي دهند كه باعث مي شود ميزان نيتروژن كل قابل دسترس براي گياهان به شدت كاهش يابد(باشن ولواننی ،1990).نيتروژن عنصري مهم و حياتي براي گياه به شمار مي رود و در پروتئين ها، اسيدهاي نوكلئيك و كلروفيل وجود دارد و بيش از عناصر غذايي ديگر در معرض از دست رفتن مي باشد و مقدار بازيافت آن كمتر از نصف مقدار به كار رفته می باشد(باسول و همکاران،1985). كارايي جهاني جذب نيتروژن براي توليد غلات حدود 33 درصد در نظر گرفته شده و 67 درصد بقيه كه رقمي بالغ بر 9/15 ميليارد دلار مي باشد به صورت هدر رفت نيتروژن به شكل هاي تصعيد، فرسايش، سطحي، آبشويي و … است (ران و جانسون،1999).همچنین میزان ازت در رنگبندی میوهها مؤثر است. (تیسدال و همکاران ، 1993). پیشرفتهای علمی در تغذیه گیاهی، انقلابی در تولید محصولات زراعی به وجود آورده است. به طوری که 50% عملکرد ذرت و سایر غلات، بدون در نظر گرفتن بهبود در کیفیت و ارزش غذایی محصولات بواسطه کاربرد کودهای تجاری شیمیایی است (کاظمی، 1994). عباسزاده (1384) مشخص نمود که کاربرد نیتروژن در افزایش تعداد ساقههاي جانبی بادرنجبویه، مؤثر میباشد. بیست و سبران (2000) نشان دادند که با افزایش مقدار نیتروژن میزان اسانس شوید افزایش یافت. طبق نتایج پژوهش دادوندسراب و همکاران(1387) مبنی بر تغییرات میزان اسانس و عملکرد گیاه دارویی ریحان تحت تأثیر کود نیتروژن مشاهده شده که این افزایش کود نیتروژن تا 100 كیلوگرم در هکتار سبب افزایش عملکرد اسانس و ماده خشک در واحد سطح شده که این افزایش عملکرد اسانس ناشی از افزایش عملکرد ماده خشک بوده است. در پژوهشی دیگر نیتروژن سبب افزایش ارتفاع گیاه، تعداد شاخههاي گل دهنده در گیاه، عملکرد زیست توده و عملکرد دانه سیاهدانه گردید (ملافیلابی و همکاران،1388) کود نیتروژن تا 100 کیلوگرم در هکتار باعث افزایش اسانس و ماده خشک و تیمول در واحد سطح در گیاه آویشن شد که این افزایش عملکرد اسانس نیز ناشی از افزایش عملکرد ماده خشک بوده است. میزان کوددهی انیسون مطابق بررسیهاي انجام شده به ازاي هر هکتار زمین 150 تا 200 کیلوگرم نیتروژن تعیین گردید. افزایش نیتروژن به خاك مزرعه موجب اضافه شدن میوه گیاه و بالا رفتن درصد اسانس در این گیاه گردید. افزایش بیشتر از مقدار فوق باعث نرسیدن میوهها و بلند شدن ساقهها گشته و درصد بالایی از میزان محصول میکاهد (معطر 1373). اکبري نیا و همکاران (1384) روي گیاه گشنیز نشان دادند که با افزایش مقادیر نیتروژن تا 90 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه افزایش یافت ولی کودهاي شیمیایی تأثیري بر میزان اسانس دانه نداشت.
فصل دوم
مروری بر پژوهشهای پیشین
2-1- کود فسفره زیستی
شکلهای مختلف فسفر در خاک به وسیله خصوصیات طبیعی خاک شامل pH، کاتیونهای محلول و تبادلی شامل آهن، کلسیم و منیزیم، نوع کانیهای خاک و سطح ویژه آنها کنترل میشود. معمولاً تأمین فسفر موردنیاز گیاهان از طریق استفاده از کودهای شیمیایی و بیولوژیک امکانپذیر است (رالستون و مک برد[1]، 1976). وقتی کود فسفره بصورت نسبتاً محلول و در اشکال قابل جذب برای گیاه مصرف میشود بخش قابل توجهی از آن در اثر وجود برخی ترکیبات در خاک از جمله کربنات کلسیم، اکسیدهای آهن و آلومینیم، سیلیکاتهای آلومینیم آمورف و کریستالی به راحتی به صورت غیرمحلول در آمده و از دسترس گیاه خارج میگردد (کیم و همکاران[2]، 1997؛ توماس و همکاران[3]، 1985). بیشترین درصد میکروارگانیسمهای حلکننده فسفات را در خاک باکتریها و قارچها تشکیل می دهند. لذا، آنها را به دو دسته باکتریهای حل کننده فسفات و قارچهای حل کننده فسفات تقسیم می کنند (وایت لا و همکاران[4]، 1997). این میکروارگانیسمها قادرند ترکیبات نامحلول فسفر را حل کرده و فسفر موجود در آنها را آزاد نمایند (وایت لا و همکاران، 1997؛ یاهیا و العزاوی[5]، 1989) تعداد باکتریهای حل کننده فسفات بیشتر به نوع کشت و خاک، ترکیب فیزیکی خاک، مقدار هوموس و فسفر خاک بستگی دارد (کاسی[6]، 1983). كودهاي بيولوژيك در افزايش جذب عناصر غذائي و مقاومت به خشكي در شرايط مزرعهاي توسط سيلويا و همكاران[7] (1993) در ذرت مورد مطالعه قرار گرفت. آنها نتيجه گرفتند كه در تيمارهاي تلقيح شده، غلظت عناصر فسفر و مس در اندام هوائي گياه و دانه افزايش يافت و همچنين پاسخ ذرت به تلقيح با گونه در شرايط تنش كم آبي Glomus etunicatum درGlomus ntraradices مثبت بود. نتایج بررسیها نشان میدهد که افزایش مصرف کودهای فسفره شیمیائی نه تنها عملکرد محصولات زراعی را چندان افزایش نداده بلکه در نتیجه برهم زدن تعادل عناصر غذایی، کاهش عملکرد را نیز در مواردی سبب شده است (کریمیان، 1998). از اثرات سوء مصرف بیرويه کودهای فسفاته میتوان به مسمومیت فسفری ناشی از جذب بیش از حد فسفر معدنی و بالارفتن غلظت آن در بافتهای گیاهی و برهم خوردن تعادل عناصر غذایی، کاهش عملکرد محصول، تجمع بور در گیاه، کاهش جذب مس، غیرمتحرک شدن آهن در خاک، ممانعت از جذب آهن توسط ریشه، مختل شدن متابولیسم روی در گیاه، آلودگی خاک به کادمیوم، تنزل کیفیت محصول و آلودگی آبها به فسفر و بروز پدیده اُتریفیکاسیون اشاره نمود (کریمیان، 1998). با توجه به موارد ذکر شده طی سالهای اخیر تجدیدنظر در استفاده از کودهای فسفاته و بکاربردن روش های نوین مانند استفاده از کودهای بیولوژیک همواره مدنظر بوده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
کودهای بیولوژیک متشکل از مواد نگهدارندهای با انبوه متراکم یک یا چند نوع ارگانیسم مفید خاکزی و یا بصورت فرآورده متابولیک این موجودات میباشند که صرفاً به منظور تأمین عناصر غذایی موردنیاز گیاه تولید میشوند (کریمیان، 1998). فسفر موجود در خاک با توجه به ماهیت ترکیباتی که در آنها یافت میشود، به دو گروه معدنی و آلی تقسیم میشود. جزء آلی فسفر در هوموس و سایر ترکیبات آلی که ممکن است با آن آمیخته شده یا نشده باشند، یافت میشود. شکل معدنی آن به صورت ترکیبات فیتین، فسفولیپیدها و اسیدهای نوکلئویک وجود دارد (سوبارائو[8]، 1988). نتایج حاصل از مصرف کودهای بیولوژیکی فسفاته در مقایسه با کودهای سوپرفسفات تریپل در مورد ذرت، سویا و گندم مؤید اثرات رضایت بخش این کود می باشد بطوریکه مشخص گردید کود میکروبی فسفاته نه تنها بازده جذب کود را بالا می برد بلکه باعث افزایش قابل ملاحظه عملکرد نیز میگردد (صالح راستین، 1998). استفاده از میکروارگانیسمهایی بنام حلکننده فسفات میتواند برای تبدیل شکل نامحلول فسفر به شکل محلول مورد استفاده قرار گیرد (بانیک و دی[9]، 1982؛ چابوت و همکاران[10]، 1996؛ کیم و همکاران[11]، 1997؛ پامعلا و استیون[12]، 1982؛ رالستون و مک برد[13]، 1976؛ سالیه و همکاران[14]، 1976؛ وازکییوز و همکاران[15]، 2000). اثر افزايش جذب عناصر غذائي در ذرت تحت شرايط تنش كم آبي توسط سوبرامانيان و چارست[16] (1999) مورد بررسي قرار گرفت. آنها مشاهده كردند كه تحت شرايط تنش كم آبي در تيمارهاي تلقيح شده با قارچ مقدار عناصر نيتروژن، فسفر، پتاسيم، منگنز و روي در دانههاي ذرت افزايش معنيداري نشان داد.
این ترکیبات معمولاً فقط اندکی در آب حلپذیرند. فسفاتها با رس نیز واکنش داشته و کمپلکسهای معمولاً حلناپذیر رس- فسفات تشکیل میدهند. مقدار فسفر معدنی در خاکها تقریباً همیشه بیش از مقدار فسفر آلی است، تنها استثنای این مورد فسفر موجود در خاکهایی است که بیشتر آلی هستند. به علاوه مقدار فسفر آلی خاکهای معدنی به دلیل انباشته شدن مواد آلی در قسمتهای فوقانی پروفیل خاک معمولاً در افق سطحی خاک بیش از خاک زیرین است. بافت خاک، وضعیت زهکشی، pH خاک، مقدار فسفر مواد مادری، مقدار گوگرد خاک و نوع میکروارگانیسمها از عواملی هستند که در میزان فسفر آلی خاک مؤثرند. فسفر آلی قبل از استفاده گیاه بایستی بوسیله آنزیم فسفاتاز معدنی شده و به یونهای فسفات محلول تبدیل شود. این فرایند به وسیله خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و فعالیتهای میکروارگانیسمها کنترل می شود (پن فلود[17]، 2000.( لازم به ذکر است که استفاده از کودهاي آلی نسبت به کودهاي معدنی هزینه بیشتري را در پی دارد اما اثرات درازمدت آن بر خصوصیات خاك، تامین عناصر غذایی کم مصرف و پرمصرف و حفظ بیولوژي خاك می تواند کاهش سود حاصله را جبران نموده و استفاده متوالی و بهینه از زمینهاي کشاورزي را ممکن سازد (اتیه و همکاران، 2001). این باکتریها معمولاً در اطراف ریشه مستقر شده و گیاه را در جذب عناصر همیاری می کنند. تحقیقات انجام شده نشان داد که این باکتریها بیش از یک نقش داشته و علاوه بر کمک به جذب عنصری خاص، باعث جذب سایر عناصر، کاهش بیماریها و بهبود ساختمان خاک و در نتیجه تحریک بیشتر رشد گیاه و افزایش کمی و کیفی محصول می گردند (بی نام، 2003). از عوامل مؤثر در معدنی شدن فسفر خاک می توان به شرایط خاک، نوع فسفر اضافه شده، وضعیت فسفر خاکها، نوع و میزان کشت و کار اشاره نمود. ارتباط بین اشکال مختلف فسفر در سیستم خاک و گیاه را می توان بصورت زیر نشان داد (رحمان، 2004):
فسفر در ریشه گیاه فسفر در محلول خاک فسفر غیر قابل دسترسی
فسفر به سرعت قابل دسترس فسفر به آرامی قابل دسترس فسفر موجود در فاز جامد خاک
بررسیها نشان داده که فسفر قابل دسترس گیاهان تحت تأثیر سه عامل غلظت فسفر در محلول خاک، مقدار فسفر قابل تبادل و مقدار نسبی جذب از خاک قرار می گیرد (رحمان، 2004). توحیدی مقدم و همکاران، (2004) نتيجه گرفتند كه استفاده از باكتريهاي حل كنندة فسفات باعث افزايش عملكرد و اجزاي عملكرد سويا در مقايسه با كودهاي شيميائي ميشود. بنابراین ارائه راهکاری که بتواند ذخایر فسفر غیرقابل دسترس را به فسفر قابل دسترس تبدیل نماید بسیار مقرون به صرفه و با ارزش خواهد بود. در این رابطه باکتریهای حلکننده فسفر جهت بهبود و ارتقاء راندمان کودهای فسفره و همچنین تولیدات کشاورزی در اراضی که دچار کمبود فسفر هستند پیشنهاد شده است (بهنام و وفایی، 2007). به دلیل حساسیت بیش از حد فسفر به تغییرات pH بویژه در خاکهای آهکی، مقدار فسفر قابل دسترس در خاکهای ایران، حتی با مصرف بیش از حد کودهای فسفاتی، نمیتواند چندان زیاد باشد از طرفی به علت عدم پویایی فسفر در خاک، پیشبینی نیاز گیاهان به کود فسفاتی، برای رسیدن به عملکردی معین بسیار دشوار است. مقدار کود فسفاتی موردنیاز برای هر محصول بستگی به نوع خاک، مقدار فسفر قابل استفاده خاک، پیشینه مصرف کودهای فسفاتی، شرایط اقلیمی منطقه، عملکرد مورد انتظار و مقدار دیگر عناصر غذایی موجود در خاک دارد. با مصرف سالیانه کودهای فسفاتی ذخایر فسفر قابل استفاده در خاک افزایش مییابد و پس از رسیدن به حدی معین دیگر گیاه به کود واکنش نشان نخواهد داد. البته باید توجه داشت که بالا بردن سطح فسفر قابل استفاده همواره دستاورد ملموسی به دنبال نخواهد داشت. یک آزمایش دراز مدت نشان داد که اضافه کردن بیشتر کود فسفاتی، هر چند که میزان فسفر قابل دسترس خاک را افزایش می دهد، اما در میزان برداشت فسفر به وسیله گیاه تأثیری ندارد به عبارت دیگر هرچند فسفر قابل دسترس خاک بیشتر باشد برداشت گیاه بیشتر معطوف به این منبع بوده و از منبع غیرقابل دسترس کمتر استفاده می شود ولی اگر فسفر قابل دسترس در سطح پایینی باشد، عکس این حالت رخ خواهد داد به هر حال در طولانی مدت، برداشت گیاه از هر دو خاک (با فسفر قابل دسترس زیاد و کم) یکسان میباشد و مصرف زیادتر فسفر در این حالت تنها هزینه تولید را افزایش خواهد داد (بهنام و وفایی، 2007).
2-1-1- تأثیر کودهای زیستی بر عملکرد و اجزای عملکرد
ميگاهد و همكاران[18] (2004) با بررسي اثرو آزوسپيريلوم تلقيح ازتوباكتر روي كرفس بهاين نتيجه رسيدند كه تلقيح با كودهاي بيولوژيك باعث افزايش معنيدار ارتفاع، تعداد شاخه جانبي، تعداد چتر، وزن خشك، عملكرد و محتوي نيتروژن، فسفر و پتاسيم گياه در مقايسه با شاهد شد. تلان و همكاران[19] (2004) طي تحقيقات خود روي رازيانه اظهار داشتند كه تلقيح با ازتوباكتر موجب افزايش معنيدار ارتفاع، تعداد شاخه جانبي، چتر، چترك وعملكرد دانه گياه در مقايسه با شاهد گرديد. در همين راستا، تحقيقات شالان[20] ( 2005 ) نيز نشان داد كه تلقيح بذر سياهدانه با كودهاي بيولوژيك نظير آزوسپيريلوم، ازتوباكتر و سودوموناس باعث بهبود خصوصيات رشدي گياه نظير ارتفاع، تعداد شاخه جانبي، تعداد كپسول در گياه و همچنين افزايش عملكرد دانه شد. شالان (2005) نيز در مطالعات خود نشان داد كه مصرف باكتريهاي حل كننده فسفات موجب بهبود بارز ويژگيهايي مانند ارتفاع بوته، تعداد گل و عملكرد و دانه در گياه دارويي گل گاوزبان و نيز افزايش چشمگير صفاتي چون ارتفاع بوته و عملكرد دانه در گياه دارويي سياهدانه گرديد. كوپتا و همكاران[21] (2006) گزارش كردند كه تلقيح ريحان گونه قارچ ميكوريزا باعث افزايش معنيدار ارتفاع ساقه، تعداد و سطح برگ، بيوماس، طول وميزان انشعابات جانبي ريشه و همچنين ميزان اسانس گياه در مقايسه با شاهد شد. در آزمایشی اثر باكتري ازتوباكتر بر خصوصيات رشد، عملكرد و اجزاي عملكرد ذرت مورد بررسي قرار گرفت، نتايج اين بررسي نشان داد كه تلقيح ذرت با ازتوباكتر موجب شد تا وزن دانه در بوته، وزن كل بوته، و مقدار نيتروژن و روي در دانه، در مقايسه با شاهد به طور معنيداري تحت تأثير قرار گيرد (بیاری و همکاران[22]، 2007). خرمدل و همكاران (2008) با بررسي اثر تلقيح با كودهاي بيولوژيك نيتروژن و فسفر بر خصوصيات رشدي سياهدانه بيان داشتند كه تلقيح باعث بهبود معني دار كليه خصوصيات رشدي سياهدانه در مقايسه با شاهد شد، بطوريكه در 82 روز پس از سبز شدن بيشترين و كمترين سرعت رشد گياه به ترتيب براي تيمار تركيبي آزوسپيريلوم و ميكوريزا و شاهد (به ترتيب با 5/14و8/ 5بر متر مربع بر روز ) بدست آمد.
بیاری و همکاران (2008) نیز در آزمایشی اثر آزوسپیریلوم و ازتوباکتر را بر ذرت بررسی نمودند و اظهار داشتند که تلقیح بذر ذرت با باکتریهای محرک رشد به طور معنیداری ارتفاع گیاه، وزن خشک و تر دانه، وزن ساقه، وزن بلال، طول بلال و تعداد دانه در ردیف را افزایش میدهد. آنها علت این امر را به افزایش جذب عناصر غذایی موردنیاز گیاه در اثر مصرف کودهای زیستی نسبت دادند. میلانی و آنتوفر[23](2008) نیز در مطالعه اثر ازتوباکتر و آزوسپیریلوم بر عملکرد دانه گندم و جو، تلقیح بذر با کودهای زیستی را یک روش که هزینه و سازگار با محیط زیست جهت افزایش عملکرد گیاهان زراعی دانستند.
2-1-2- اثر کودهای زیستی بر ارتفاع گیاه
ارکوسا و همکاران[24] (2002) تأثیر کاربرد تلفیقی کودهاي ارگانیک و غیر ارگانیک را برروي تولید سیب زمینی، کلم و گوجه فرنگی مورد بررسی قرار داده و بهبود خصوصیات خاك و قابل دسترس شدن عناصر غذایی آن در نتیجۀ استفادة تلفیقی کودهاي دامی و شیمیایی را دلیل اصلی افزایش ارتفاع بوته گیاهان مذکور عنوان کردند. نتایج تحقیق یوسف وهمکاران (2004) حاکی از آن است که در گیاه دارویی مریم گلی استفاده از کود گلی زیستی حاوي آزوسپیریلوم و ازتوباکتر، سبب افزایش ارتفاع بوته و وزن تر و خشک اندامهاي هوایی گیاه در چینهاي اول و دوم در طی دو فصل گردید. در خصوص تأثير ميكروارگانيسمهاي حلكننده فسفات بر روي گياهان دارویی، راتی و همکاران[25] (2004) در تحقيق خود بر روي علف ليمو مشاهده كردند كه كاربرد باكتريهاي حل كننده فسفات، ارتفاع بوته و بيوماس گياهي را در مقايسه با شاهد افزایش داد. وو و همکاران[26] (2005) نشان دادند که تلقیح بذر با کودهاي بیولوژیک باعث افزایش ارتفاع بوته ذرت شد. آنها دلیل این امر را افزایش جذب عناصر غذایی و بهبود فتوسنتز و ساخت مواد در اثر افزایش سطح برگ عنوان کردند. بررسی سطوح مختلف تراکم و کود نیتروژن بر عملکرد کمی و کیفی گیاه ریحان نشان داد بالاترین عملکرد ماده خشک، عملکرد اسانس و ارتفاع بوته در کاربرد 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن و فاصله کشت 15*25 سانتیمتر حاصل شد (دادوند سراب و همکاران، 2008).
2-1-3- اثر کودهای زیستی بر شاخص سطح برگ
خرم دل و همکاران (2007) در مطالعه اثر آزوسپیریلوم و ازتوباکترو قارچ میکوریزا بر گیاه سیاهدانه مشاهده نمودند کاربرد کودهاي زیستی منجر به افزایش ارتفاع، شاخص سطح برگ، تجمع ماده خشک و سرعت رشد محصول نسبت به شاهد گردیده و در این میان تلفیق مایکوریزاو آزوسپیریلوم بیشترین تأثیر را در افزایش صفات مورد مطالعه داشت. جهان (2008) گزارش كرد كه شاخص سطح برگ ذرت در نتيجه استفاده از باكتريهاي ازوتوباكتر و آزوسپيريلوم، به طور معني داري بيشتر از تيمار شاهد بود.
2-1-4- اثر کودهای زیستی بر عملکرد دانه
اثر مثبت کود زیستی فسفره روي ذرت توسط مشرام و شند[27] (1993)، مارتینز تولدو و همکاران[28] (1998)، تیلاك و همکاران[29] (1992) و نیتو و فرانکنبرگر[30] (2000) گزارش شده است. به عقیده رایی و گائور[31] (1998)، اثر آزوسپیریلوم و اثر مخلوط این باکتري و ازتوباکتر بر افزایش عملکرد گندم، ذرت وسورگوم معنیدار بوده است. با مصرف کود میکروبی فسفاته به جای کودهای شیمیایی فسفاته در سطح 7 استان گندم خیز کشور، مشخص شد که این کود به راحتی قابلیت رقابت با کودهای شیمیایی فسفاته را دارد و بطور متوسط موجب افزایش عملکرد دانه به میزان 576 کیلوگرم در هکتار نسبت به کود شیمیایی سوپرفسفات تریپل می شود (ملکوتی و طهرانی، 1998). آزمایشهایی که در مورد تأثیر کودهاي زیستی حاوي باکتريهاي حلکننده فسفات بر روي عملکرد گیاهان زراعی انجام شدهاند فراوانند به عنوان مثال دفریتاس و همکاران[32] (1997) در مورد کلزا، چکمکچی و همکاران (1999) در مورد چغندر قند، دفریتاس (2000) در مورد گندم، ساهین و همکاران[33] (2004) در مورد جو و چغندر قند آزمایشهایی را انجام داده و همگی، کم و بیش به این نتیجه رسیدهاند که تلقیح محصولات توسط این باکتريها موجب افزایش معنیدار عملکرد دانه شده است.
رایی و کاور[34] (2001) گزارش کرد که استفاده از کودهای زیستی ازتوباکتر در کنار استفاده از سایر کودهای زیستی تثبیت کننده فسفر و کود شیمیایی علاوه بر دستیابی به حداکثر عملکرد در محصول خود باعث کاهش مصرف کود شیمیایی و در نتیجه صرفه اقتصادی در تولید خود خواهیم شد. زاهیر و همکاران[35] ( 2004)، گزارش کردند که استفاده از کودهای زیستی در زراعت باعث افزایش اجزای عملکرد دانه میگردد وی دلیل آن را به وجود باکتریهای تثبیت کننده عناصر مورد نیاز گیاه در فرایند تثبیت و هورمونهای رشد گیاهی دانسته است. نتایج استفاده از کود زیستی فسفاته در مناطق مختلف کشور حاکی از این است که در اکثر موارد کاربرد کود زیستی فسفاته موجب افزایش بالاي 10 درصدي عملکرد گیاهان زراعی مختلف شده است (حسین زاده، 2005). تیلاک و همکاران (2005) گزارش کردند که مصرف کودهای زیستی علاوه بر افزایش راندمان محصول و اجزای عملکرد باعث کاهش مصرف کودهای شیمیایی نیز می گردد. چنین نتایجی توسط شاوکات و همکاران[36] (2006) نیز گزارش شده است. در سال 1388 عليجاني و همكاران در پژوهش مشابهي دريافتند تلقيح با انواع كودهاي زيستي حلكننده فسفات، ميتواند باعث افزايش معنيداري در عملكرد دانه در بابونه آلماني شود. انجام 9 آزمايش آماري در نقاط مختلفايران به منظور اثبات اثربخشياين كود بر گياه چغندرقند به عنوان يك محصول استراتژيك از سال 1380 آغاز شد. فرمول كود زيستي بارور-2 از بين تركيبهاي مختلف باكتريايي بارور-2، به عنوان اثربخشترين انتخاب گردید. به صورتي كه افزايش عملكرد در تيمار كود زيستي بارور-2 نسبت به تيمار شاهد دراين گروه آزمايشها تا 28 درصد بود. نتايج آزمايشهاي آماري بعدي در استانهاي اصفهان و خراسان كه در سالهاي 83، 84 و 85 انجام شد، نتايج آزمايشهاي قبلي را مورد تأييد قرار داد، به طوري كه افزايش عملكرد ريشه و عملكرد قند خالص دراين آزمايشهاي تا 32 درصد نسبت به شاهد مشاهده شد. گزارشهاي جمعآوري شده از 42 مزرعه 9 استان اردبيل، اصفهان، آذربايجانغربي، چهارمحال و بختياري، خراسانجنوبی، خراسان رضوی، كرمانشاه، مركزي و همدان حاكي از این است که 3/2 درصد از مزارع كاهش عملکرد، 7/4 درصد فاقد افزايش عملکرد، 2/14 درصد تا 5 درصد افزايش عملكرد،1/16 درصد بین 5 تا 10 درصد افزايش عملكرد، 1/26 درصد بین 10 تا 15 درصد افزايش عملكرد، 2/14 درصد بین 15 تا 20 درصد افزايش عملكرد، 1/7 بین 20 تا 30 درصد افزايش عملكرد و 2/14 درصد افزايش عملكرد بالای 30 درصد داشته اند. در نتايجي كه از گزارشهاي كشاورزان استفاده كننده ازاين كود در زراعت چغندرقند به دست آمد، بيشترين افزايش عملكرد اين محصول در استان خراسان جنوبی (با ميانگين 9/34 درصد) گزارش گرديد. در مجموع بررسي تأثير كود زيستي بارور-2 بر عملكرد چغندرقند در اقليمهاي مختلف نشان داد مصرفاين كود در مزارع نسبت به مصرف كود شيميايي فسفاته موجب افزايش عملكرد با ميانگين 6084 كيلوگرم بر هكتار (5/18 درصد) ميشود (رادكيشساكي و همكاران، 2006). در یک مرکز تحقیقات کشاورزی در هند چندین تحقیق در مورد فسفوباکترین روی گندم، شبدر برسیم، ذرت و برنج انجام گرفت و نتایج آن نشان داد که از 37 مزرعه 10 مزرعه افزایش معنی داری در عملکرد محصول داشته اند (بهنام و وفایی، 2007). گزارشهای پور یوسف و همکاران (2007)، نیز دلیل بر افزایش راندمان محصول در نتیجه استفاده از کودهای زیستی می باشد. کاربرد کودهای زیستی باعث افزایش عملکرد دانه و میزان اسانس در گیاه رازیانه شد(محفوظ و شرف الدین،2007). اسماعیلی و همکاران (2009) نشان دادند، باکتريهاي حل کننده فسفات افزایش معنیداري در عملکرد غده سیب زمینی داشت. در پژوهشي ديگر كه بر روي گياه دارويي رازيانه انجام گرديد، مشخص شد كه كاربرد كود فسفات زيستي موجب افزايش تعداد چتر در بوته، عملكرد بيولوژيك و عملكرد دانه در مقايسه با عدم مصرف گرديد (درزي و همكاران، 2008 ،2009 ،2010).
2-1-5- اثر کود زیستی فسفاته بر وزن خشک کل
اسپرنت و اسپرنت[37] (1990) گزارش می کنند که باکتريهاي تثبیت کننده نیتروژن شامل آزوسپیریلوم، پسودوموناس و ازتوباکتر از طریق همیاري با ریشه گیاهان، موجب افزایش سطح جذب رطوبت می شود و این شبکه گسترده ریشهاي از طریق جذب آب و املاح وانتقال آن ها به گیاه میزبان موجب افزایش ارتفاع گیاه، سطح برگ و وزن خشک آن می شود. تیلاك و همکاران (1992) بر اساس نتایج یک آزمایش گلدانی، بر اثرات مثبت تلقیح توأم ازتوباکتر و آزوسپیریلوم بر مقدار ماده خشک ذرت و سورگوم تأکید دارند. در این مطالعه ماده خشک بخش هوایی ذرت و سورگوم نسبت به شاهد بدون تلقیح به ترتیب حدود 12 و 15 درصد افزایش پیدا کرد. زاهیر و همکاران[38] (1998) افزایش 18 درصدي وزن خشک بلال را که بذرهاي آن با کود زیستی شده بودند، گزارش کردهاند. جاوید و همکاران[39] (1998)، نشان دادند وزن خشک اندامهاي هوایی ذرت بر اثر کاربرد باکتريهاي محرك رشد4/68 درصد افزایش یافت. شارما (2002) نیز گزارش کرد که مصرف کودهای زیستی باعث افزایش بیوماس و ماده خشک در گیاه می گردد وی دلیل آن را به تثبت بیولوژیکی عناصر مورد نیاز گیاه از جمله نیتروژن و فسفر مرتبط دانسته است. اوراشیما و هوري[40] (2003) نیز افزایش رشد ریشه و ماده خشک کل اسفناج را بوسیلۀ تلقیح با باکتریهاي حل کنندة فسفات گزارش کرده اند. سلوس و همکاران[41] (2006) گزارش کردند که کودهای زیستی با وجود باکتریهای تثبیت کننده در خود باعث افزایش توان گیاه در جذب عناصر و در نتیجه افزایش تجمع ماده خشک در گیاه می گردد. در پژوهشی که فرزانه و رادیزا[42] (2005) در مورد تأثیر باکتريهاي ریزوسفري بر روي رشد دو رقم سیبزمینی انجام دادند، افزایش معنیداري در وزن خشک ساقه و ریشه در گیاهان تلقیح شده با باکتري گزارش کردند. جذب عناصرغذایی پتاسیم و فسفر در گیاهان تلقیح شده با باکتريهاي ریزوسفري افزایش معنیداري نسبت به گیاهان تلقیح نشده داشتند. این محققین اظهار داشتند که این افزایش قابلیت جذب عناصر غذایی و آب و افزایش رشد ریشه که منجر به افزایش توانایی جذب ریشه و در نهایت این عوامل با افزایش میزان تولید سیدرفور و آنتی بیوتیک و قدرت رقابت ریشه در مصرف مواد غذایی در ریزوسفر، مانع رشد پاتوژنهاي بیماريزاي گیاهی می شود. این عوامل باعث بهبود شرایط رشد گیاه تلقیح شده با باکتريها نسبت به شاهد می شود. نتایج مطالعه شاهرونا و همکاران[43] (2006) نشان داد، باکتريهاي سودوموناس وزن خشک ذرت را در شرایط گلخانه ای 5/22 درصد افزایش داد. همین پژوهشگران در شرایط مزرعه نشان دادند که کاربرد تلفیقی کود شیمیایی نیتروژن توانست تأثیر این باکتريها را به طور قابل توجهی افزایش دهد و تولید ماده خشک را در مقایسه با شاهد 58 درصد افزایش دهد.
2-1-6- اثر کود زیستی فسفاته برشاخص برداشت
گزارشهاي مشاهدهاي مزارع ذرت علوفهاي جمعآوري شده از 76 مزرعه از 13 استان كشور حاكي ازاين است که 6/2 درصد فاقد افزايش عملکرد، 9/28 درصد افزايش عملکرد تا 5 درصد، 3/26 درصد بين 5 تا 10 درصد افزايش عملكرد، 8/11 درصد بين 10 تا 15 درصد افزايش عملكرد، 2/7 درصد بين 15 تا 20 درصد افزايش عملكرد، 8/11 بين 20 تا 30 درصد افزايش عملكرد و 2/9 درصد بالاي 30 درصد افزايش عملكرد ميباشند. ميانگين برداشت محصول در مزارع ذرت علوفهاي در 13 استان كشور با بهره گرفتن از كود شيميايي فسفاته 09/52 تن بر هكتار بوده است. در حالي كه با مصرف كود زيستي بارور-2 برداشت محصول به 3/58 تن بر هكتار رسيده است. در كل، ميانگين افزايش محصول با بهره گرفتن از كود زيستي بارور-2 برابر 2/6 تن بر هكتار يا 14 درصد بوده است. شايان ذكر است بالاترين برداشت محصول گزارش شده با بهره گرفتن ازاين كود 105 تن بر هكتار در استان يزد بوده كه 9/52 تن بالاتر از ميانگين است. بيشترين ميزان اثربخشي كود زيستي فسفاته از نظر افزايش عملكرد در استان فارس (3/65 درصد) و سپس در استانايلام (ميانگين 40 درصد) و در استان خراسان جنوبي (ميانگين 25 درصد) بوده است (موسويجنگلي و همكاران، 2005).
2-1-7- اثر کود زیستی فسفاته بر وزن هزار دانه گیاهان
داهیلون و همکاران[44] (1980) نیز به افزایش وزن هزار دانه در حضور کودهاي زیستی اشاره کردند. نيتروژن و فسفر به دلیل نقش مهمی که در فرایندهای سوخت و ساز گياه دارند، با شرکت در متابولیسم گیاه و با افزایش میزان تجمع ماده خشک در اندامهای گیاهی به ويژه دانه، موجب افزایش وزن دانهها می گردند (سالارديني و مجتهدي، 1997). بررسي زهير و همکاران (۱۹۹۸) نيز مشخص ساخت که در اثر تلقيح بذرهاي ذرت با باکتريهاي ازوتوباکتر و پسودوموناس وزن هزار دانه به ميزان ۶/ ۹ درصد و عملکرد دانه ۸ /۱۹ درصد افزايش مييابد. یاسري و پتواردهان[45] (2007)، گزارش دادند که کاربرد ازتوباکتر و آزسپرلیوم در تلفیق با کودهاي شیمیایی عملکرد کلزا (17/21درصد)، تعداد غلاف در گیاه (05/16 درصد)، تعداد انشعابات شاخه (78/11) و وزن هزار دانه (92/2 درصد)، را در مقایسه با کاربرد کودهای شیمیایی افزایش داده است. افزایش وزن هزار دانۀ ذرت نیز تحت تأثیر کودهاي زیستی گزارش شده است (غلامی و بیاري، 2008).
2-1-8- اثر کود زیستی فسفاته بر میزان پروتئین دانه گیاهان
شهاتا و الخواص[46] (2003) تأثير كود زيستي را بر پارامترهاي رشد، عملكرد و اجزاي عملكرد آفتابگردان مورد بررسي قرار دادند و دريافتند كه كاربرد كود زيستي شامل باكتريهاي افزاينده رشد، عملكرد آفتابگردان و صفات كيفي را در مقايسه با تيمار كنترل (عدم تلقيح ) بهبود بخشيدند. به طوري كه سبب افزايش عملكرد دانه، ميزان روغن و پروتئين دانه شدند. عمو آقایی و همکاران (2003) گزارش کردند که وزن هزار دانه و درصد پروتئین دانه گندم تحت تأثیر باکتری ازتوباکتر افزایش یافت. با توجه به اینکه ازتوباکتر، باکتری تثبیتکننده نیتروژن هستند و این عنصر مادهی اولیهی تشکیل پروتئین میباشد، احتمالاً یکی از دلایل افزایش درصد پروتئین با کاربرد ازتوباکتر، کار تثبیت نیتروژن توسط این باکتری میباشد.مصرف كود زيستي در آفتابگردان اثر معني داري بر ميزان پروتئين داشته است، به طوريكه ميزان پروتئين دانه گياهان تلقيح شده نسبت به گياهان تلقيح نشده بيشتر بوده است (رام رائو و همکاران[47]، 2007). كومار و همكاران ( 2009) گزارش كردند كه تلقيح بذور كنجد با و پسودوموناس منجر به افزايش معنيدارخصوصيات رشد رويشي و عملكرد كنجد نسبت به شاهد شد . آنهاهمچنين گزارش كردند كه كاربرد باكتري مذكور به همراه مصرف نيمي از مقدار توصيه شده كود شيميايي در مقايسه با عدم تلقیح باكتريايي و مصرف كامل كود شيميايي، به ترتيب سبب3/33 و 5/47درصد افزايش در عملكرد روغن و پروتئين گرديد.
2-1-9- اثر کود زیستی فسفاته بر میزان فسفر برگ
نتایج تحقیق راتی و همکاران[48] (2001) حاکی از آن است که ترکیب قارچ مایکوریزا با باکتریهاي محرك رشد گیاه از جمله باسیلوسو آزوسپیریلوم منجر به افزایش بیوماس و میزان فسفر در گیاه دارویی علف لیمو گردید. محمد ورزي و همکاران اظهار داشتند (2010)، که استفاده تلفيقي از باکتريهاي محرك رشد نيتروکسين و بيوفسفر به همراه کودهاي نيتروژنه علاوه بر کاهش مصرف کودهاي شيميايي منجر به افزايش نيتروژن و فسفر دانه آفتابگردان نسبت به تيمار بدون باکتري شد.
2-1-10- اثر کود زیستی فسفاته برتعداد ردیف در بلال
یزدانی و همکاران (2009) نشان دادند وزن بلال، تعداد ردیف، تعداد دانه در ردیف و سرانجام عملکرد دانه ذرت با کاربرد باکتريهاي محرك رشد و حل کننده فسفات به عنوان مکمل کودهاي شیمیایی، افزایش یافت.
2-1-11- اثر کود زیستی فسفاته بر تعداد دانه در ردیف
حسين زاده (2005) در بررسی اثر کود زیستی فسفاته بر روی ذرت دانهای نشان دادهاند که کود زیستی فسفاته موجب افزایش تعداد دانه در بلال می گردد. افزایش طول بلال در ذرت (وو و همکاران،2005 ) در اثر کاربرد باکتریهاي حل کنندة فسفات گزارش شده است.
2-2-کود نیتروژن
در کشاورزی رایج نیتروژن یکی از عناصر غذایی بسیار مهم و موثر در رشد و نمو گیاهان زراعی محسوب میشود که نقش مهمی در تغذیه گیاه دارد. بنابراین، در بسیاری از مناطق به ویژه در خا کهای فقیر از مواد آلی، یک عنصر محدودكننده رشد و تولید محصول میباشد. کارآیی مصرف نیتروژن به صورت نسبت عملکرد دانه به مقدار نیتروژن در نظر گرفت شده و عاملی کلیدی در مدیریت نیتروژن برای تولید گیاهان زراعی محسوب میشود (گروف و همکاران،1982). نيتروژن چهارمين عنصر اصلي تشكيل دهنده وزن خشك گياهان و يكي از اجزاء تشكيل دهنده بسياري ازمولكولهاي مهم از قبيل پروتئينها، اسيدهاي نوكلئيك، برخي هورمونها، كلروفيل و انواع ديگري ازمواد سازنده اوليه و ثانويه گياهان است كمبود نيتروژن عملكرد را كاهش میدهد واين كاهش عملكرد از طريق كاهش توام تعداد دانه و وزن دانه ميباشد (هاپینگز[49]، 2004).
2-2-1- تاثیر کود نیتروژن بر صفات فیزیولوژیک ذرت