اما در خارج از کشور کتاب های متعددی در این حوزه نگاشتته شده است و بعضا به فارسی ترجمه شده اند که از جمله مهم ترین این کتاب ها می توان عناوین زیر را نام برد:
سواد رسانه ای، جیمز پاتر: در این کتاب به عملکرد رسانه ای جمعی و انواع پیام (سرگرمی،اقناع و اطلاعات) و تاثیرات این پیام ها بر مخاطبان پرداخته شده است. سپس نویسنده برای بهره برداری مفید مخاطبان از پیام های رسانه های بر ضرورت تقویت ساختار دانش و گسترش دامنه سواد رسانه ای مخاطبان تاکید می ورزد. نویسنده بر این باور است که رسانه های جمعی از طریق آسان کردن درک پیام خودشان(بدین ترتیب، هزینه ذهنی مخاطب را در سطح پایین نگه می دارند) و در عین حال، بازدهی(به این ترتیب ارزش (پیام) را نزد مخاطب افزایش می دهند) مخاطبان خود را شرطی می کنند. پاتر معتقد است که همه انواع پیام یک گام فراتر از حقیقت می روند . هر اندازه برنامه سازان بتوانند حقیقیت را ماهرانه تر شکل دهند، پیام را جذاب تر خواهد بود و بیشتر می تواند توجه مخاطبان را به خود جلب کند. تا پیام هایی را که نم یتوانند در زندگی حقیقی به دست آورند از طریق رسانه ها کسب کنند.در نهایت، پاتر تاکید می کند که هدف سواد رسانه های دادن قدرت کنترل برنامه های رسانه به افراد است اولین گام در تغییر کنترل از رسانه به شخص این است که افراد دریابند چگونه رسانها آنار را برنامه ریزی می کنند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
سواد رسانه ای ونشانه شناسی الیون جاینس[۸۹] : در این کتاب نویسنده سعی دارد وضعیت اشباح رسانه ای و دیدگاه های متمایز کننده محتوای رسانه ای از تفاسیر افراد را بررسی نماید و فرایندها و تکنولوژی ها برای برقراری ارتباطات بیان نظرات و ایده ها استفاده شده و حاکی از انتقاد و نقد سیستماتیک است بلاخره برنامه ها و کاربردهای کلی روش های نشاسه شناسی برای تحلیل رسانه توصیف نماید. این کتاب از ۷فصل تشکیل شده است که عبارتند از ۱- نشانه شناسی و سواد رسانه ای ۲- ابهام ضرورت ارتباطات ۳- پروکسی ها و قدرت در نشانه شناسی رسانه ۴- مخاطبان، هویت و نشانه شناسی از فضا ۵- سرگرمی، فرهنگ، ایدئولوژی و اسطوره ۶- نشانه شناسی روایت نمایش روزانه ۷- اخبار، فرهنگ، اطلاعات و سرگرمی
کتاب آموزش رسانه ای دیوید باکینگهام : دیوید باکینگهام کتاب آموزش رسانه ای سعی دارد تا سرتاسر حوزه ی آموزش رسانه ای را با دقت بپیماید و در این پیمایش راهی به سوی آینده پیش روی مخاطب نهد.کتاب از چهار فصل تشکیل شده است و هر فصل به سه بخش تقسیم می گردد.فصل نخست، مبانی آموزش رسانه ای است. چرا باید درباره ی رسانه ها آموزش دهیم و مطالعه کنیم؟ این فصل ادله ی مختلف آموزش رسانه ای و پیش فرض هایی که بر آنها استوار گشته اند، می کاود.بخش اول این فصل، تاریخ این رشته، اهداف و اصول بنیادین آنرا مورد ملاحظه قرار می دهد.بخش دوم، به محیط رسانه ای متغیر کودکان و معانی نهفته اش برای معلمین رسانه توجه دارد.بخش سوم، مفهوم سواد رسانه ای و کاربردها و محدودیت هایش را مورد بررسی قرار می دهد.این سه بخش، در مجموع مبانی جامع و امروزینی برای آموزش رسانه ای فراهم می آورد.فصل دوم کتاب، آخرین وضعیت رشته را می کاود. آموزش رسانه ای در عمل به چه می ماند؟ این حد اعلای پیشرفت در آموزش رسانه ای را با بررسی طیفی از مواد آموزشی و مستندات درسی منتشرشده نمودار می سازد.بخش چهارم به ملاحظه ی مبانی مفهومی آموزش و تعلیم رسانه ای، و نحوه ی کاربست آن در فعالیت های خاص کلاس درس می پردازد.بخش پنجم طیفی از راهبردهای تعلیم و تعلم عملی را مورد بررسی قرار می دهد.بخش ششم موقعیت واحد آموزش رسانه ای را درون و خارج از برنامه ی درسی مدارس می کاود. فصل سوم، یادگیری رسانه ایست. جوانان چطور درباره رسانهها آموزش میبینند؟ این فصل بر اساس تحقیقاتی که نگارنده و همکارانش بر روی کلاس در طی ده سال اخیر انجام دادهاند، میباشد و به چیزی فراتر از آنچه که میبایست رخ دهد، و به برخی از واقعیات آموزش و یادگیری رسانهای در کلاسهای رسانهای نظر می کند. بخش هفت به بررسی انتقادی میپردازد و بخش هشت به تولیدات خلاقانه رسانه. بخش نهم، این دو جنبه آموزش رسانهای را با هم مورد توجه قرار میدهد تا بتواند یک مدل نظری منسجم، از فنون تعلیم و تربیت رسانهای را ارائه دهد. فصل چهارم، سمت و سوهای نوی رشته و همان راه ترسیم شده بسوی آینده است. این فصل به بررسی برخی از چالش های پیش روی معلمین رسانه می پردازد.بخش دهم بحث تعلیم و تعلم را با توجه به برخی پرسش های دردسرسازی که از مطالعات و تحقیقات اخیر راجع به کلاس داری برخاسته، پی می گیرد.بخش یازده فرصت ها و امکاناتی را که بواسطه ی فناوری های نوین دیجیتالی فراهم گشته مورد بررسی قرار می دهد.و بخش دوازده نیز به ظرفیت آموزش رسانه ای خارج از نظام آموزشی رسمی توجه دارد.آموزش رسانه ای بر مبنای نظام آموزشی خلاقیت محور استوار است.در نظام های خلاقیت محور دانش آموز می فهمد که پیشینیان علم و دانش بشر را تا فلان نقطه ی فرضی رسانیده اند و حال وظیفه او و هم نسلانش آنست که تا آنجا که می توانند بر این دانش بیفزایند و بشر را چند گام جلو برند.بهمین ترتیب چنین نظامی همراستا با خلاقیت ها و نوآوری های روبه رشد پیرامون خویش است.اکنون که محیط و زیست جهان ما رسانه ای گشته، فهم و درک و افزایش خلاقیت نوجوانان و جوانان و بطور کلی شهروندان در این محیط و در تعامل با رسانه ها وظیفه آموزش رسانه ای و نظام آموزشی خلاقیت محور است.امید آنکه نظام آموزشی ما نیز از این زمانه و زمینه غافل نماند.
فصل سوم :
روش تحقیق
مقدمه
هر تئوری و نظریهای برای روشن شدن صحت و سقم و تواناییش در تبیین مسائل مطرح شده در دل خود، لاجرم در مرحلۀ عملیاتی باید به بوتۀ آزمون و نقد گذاشته شود؛ بدین منظور در این تحقیق، فصل سوم با عنوان «روش شناسی تحقیق» تعبیه شده است تا گامی در صورتبندی و عملیاتی کردن سؤالها، فرضیه ها، مفاهیم، تئوریها و… که در فصلهای پیشین مطرح شد، برداشته شود و از مرحلۀ «نظر» به مرحلۀ «عمل» پا بگذاریم.
با این تفاسیر در این فصل به بررسی نحوۀ انجام تحقیق که شامل «روش تحقیق»، «جامعۀ آماری»، «روش نمونه گیری و حجم نمونه»، «واحد تحلیل»، «معیارهای انتخاب افراد مورد مطالعه»، «ابزار پژوهش»، «تعریف نظری و عملی متغیرها و مفاهیم»، «روایی»، «پایایی»، «رویۀ جمعآوری داهها» و «فنون تجزیه و تحلیل» پرداخته می شود .
۳-۱ روش تحقیق
انسان همیشه به دنبال شناخت دقیق پدیده ها و وقایع اطراف خود بوده است و سعی داشته با حصول به شناخت محیط اطراف، آن را به کنترل و سیطرۀ خود درآورد. با پیشرفت تمدن بشری بر پیچیدگی پدیده ها افزوده شده و در نتیجه شناخت آنها نیز با مشکلات فراوان مواجه شده است. شناخت مسائل در هر یک از عرصه های مختلف علوم طبیعی، انسانی و اجتماعی شیوه های خاص خود را میطلبد . بنابراین دانشمندان نیز به دنبال کشف روش های مختلف در شناخت پدیده ها بوده اند.
نوع و ماهیت موضوع پژوهش، روش علمی دستیابی به شناخت را تعیین می کند. در علوم اجتماعی و انسانی نیز دانشمندان تلاش داشته اند تا با ابداع روش های نو، پدیده های اجتماعی را از زوایای مختلف مورد تحقیق و مطالعه قرار دهند. نگاهی به تاریخچۀ علوم انسانی بویژه علوم اجتماعی در سدههای اخیر نشان میدهد که در گذشته دانشمندان با نگاه صرفاً نظری به تحلیل مسائل میپرداختهاند، ولی اکنون به روش های تجربی و کمی روی آوردهاند و به شیوه های مختلف سعی دارند کیفیات را در قالب کمیات درآورده و با پشتوانههای نظری که از گذشته تا حال وجود دارد به تبیین و تشریح پدیده ها بپردازند. هر چند هر یک از روشها، مسائل و مشکلات خاص خود را دارند و هنوز در روش های تحقیق اجتماعی کاستیهای فراوان وجود دارد، ولی آنچه مسلم است روش های جدید تکاملیافتهتر و دقیقتر هستند.
با توجه به ماهیت تحقیق و متغیرها و مفاهیم آن و نیز ویژگیهای خاص جامعۀ آماری، در پژوهش حاضر از دو روش سود جستهایم؛ به لحاظ مفهومی از روش مطالعۀ اسنادی[۹۰] و از حیث تجربی برای بررسی متغیرها و چگونگی توزیع آنها در جامعه از روش پیمایشی[۹۱] استفاده کردهایم.
«پیمایش عبارت است از جمعآوری اطلاعات که با طرح و نقشه و به عنوان راهنمای عملی توصیف و پیش بینی و به منظور تجزیه و تحلیل روابط میان برخی متغیرها صورت میپذیرد که معمولاً در مقیاس وسیع انجام می شود.» (اوپنهایم، ۱۳۷۵: ۹)
«روش پیمایشی عامترین نوع روش تحقیق است و روشی برای گردآوری داده ها است که در آن از گروه های معینی از افراد خواسته می شود به تعدادی پرسش مشخص(که برای افراد یکسان است) پاسخ دهند؛ این پاسخها مجموعۀ اطلاعات تحقیق را تشکیل می دهند.» (بیکر ،۱۳۷۷: ۱۹۷)
«این روش ابزاری مفید برای توصیف و ردیابی تغییرات در جوامع است و چنانچه به شیوهای مطلوب اجرا شود به شناخت زندگی اجتماعی در زمان حال خدمت می کند.» (پاشاشریفی ،۱۳۸۳: ۲۵۳)
این روش هم می تواند به صورت «توصیفی» صِرف باشد و هم «تبیینی». تأکید زیاد بر تبیین به معنای بی اهمیتی تحقیق توصیفی نیست. تحقیق توصیفی با «چگونگی» امور و نه «چرایی» آنها سرو کار دارد. توصیف دقیق اهمیت زیادی دارد؛ چنین توصیفی پایه و اساس یک نظریۀ معتبر است. اگر پدیدهای را کاملاً و با دقت توصیف نکرده باشیم تلاشمان برای تبیین آن به بیراهه میرود. «توصیف خوب می تواند برانگیزندۀ تبیین و تحقیق باشد. توصیف میتوانند معماها و مسائلی راکه مستلزم راهحل هستند، برجسته کند و پایه واساسی برای نظریهپردازی فراهم آورند. گذشته از این، تحقیق توصیفی در برجسته ساختن مسائل اجتماعی و دامنۀ آنها نقش کلیدی دارد و می تواند برانگیزانندۀ اقدامات اجتماعی باشند.» (دواس، ۱۳۸۳: ۳۳)
«یکی از مقاصد عمدۀ بسیاری از مطالعات در علوم اجتماعی توصیف موقعیتها و رویدادهایی است که محقق مشاهده می کند و به توصیف مشاهدات خود می پردازد؛ اما از آنجا که مشاهدۀ علمی امری دقیق و سنجیده است، معمولاً توصیفهای علمی دقیقتر و سنجیدهتر از توصیفهای اتفاقی هستند. سرشماری نمونه ای عالی از تحقیق توصیفی است.» (ببی، ۱۳۸۳: ۷-۱۹۶)
«در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و میخواهد بداند پدیده، متغیر، شیء یا مطلب چگونه است. به عبارت دیگر، این نوع تحقیق وضع موجود را بررسی می کند و به توصیف منظم و نظامدار وضعیت فعلی آن می پردازد و ویژگیها و صفات آن را مطالعه و در صورت لزوم ارتباط بین متغیرها را بررسی می کند.» (حافظنیا، ۱۳۸۳: ۵۸)
«معمولاً تحقیق زمینهیابی به منظور کشف واقعیتهای موجود یا آنچه که هست انجام می شود. بهعبارت دیگر، این نوع پژوهش به منظور توصیف یک جامعۀ تحقیقی در زمینۀ توزیع یک پدیدۀ معین انجام می شود. به همین دلیل محقق در مورد علت وجودی توزیع آن بحث نمیکند، بلکه تنها به چگونگی آن در جامعۀ مورد پژوهش می پردازد و آن را توصیف می کند.» ( دلاور، ۱۳۸۳: ۱۴۲)
در کنار توصیف، «پیمایش تحلیلی[۹۲] می کوشد(معمولاً با آزمون برخی فرضیه ها) وجود برخی شرایط را توصیف و تبیین کند.» (ویمر و دومینک، ۱۳۸۴: ۳۲۸)
در تحقیقات پیمایشی تحلیلی، دیگر تنها به توصیف «چگونگی» متغیرها و مفاهیم بسنده نمی شود، بلکه در چنین مواردی فرضیه ها و مدلهای نظری تعبیه می شود و بر اساس آنها بین متغیرها و مفاهیم موجود در مدل و فرضیه های تحقیق آزمونهایی انجام می شود تا تحلیل و تبیینی از «چراییِ» «چگونگی»های رخ داده به دست دهد.
۳-۲ جامعۀ آماری
جامعۀ آماری، «مجموعه ای از افراد است که در یک یا چند صفت مشترک بوده و علاقهمندیم که نتایج تحقیق و پژوهش خود را به آنها تعمیم دهیم.» (دلاور، ۱۳۸۳ :۱۲۰)
جامعۀ آماری در این پژوهش عبارتست از کلیۀ دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان در مدارس غیرانتفاعی منطقه ۲ آموزش و پرورش شهر تهران. که در این میان از ۵۰ مدرسه غیرانتفاعی دخترانه در مقطع دبیرستان، تنها ۸ مدرسه را می توان به صورت هوشمند(نیمه هوشمند) یافت که از این میان، ۴ مدرسه به عنوان نمونه انتخاب شده است و از باقی مدارس که از سطح هوشمندی پایین تری برخوردار هستند هم ۴ مدرسه انتخاب شده است. این مدارس همگی از قسمت شمال منطقه ی آموزش و پرورش می باشند. تعداد دانش آموزان هم به صورت برابر انتخاب شده است. در مجموع ۲۰۰ دانش آموز در مدارس هوشمند(نیمه هوشمند) و ۲۰۰ دانش آموز در مدارس غیر هوشمند مورد بررسی قرار گرفته اند.
۳-۳ روش نمونه گیری
نمونه گیری، یعنی «انتخاب تعدادی از افراد، حوادث و اشیا از یک جامعۀ تعریف شده به عنوان نمایندۀ آن جامعه.» (دلاور، ۱۲۰:۱۳۸۳) «مزیت انتخاب یک نمونه از یک جامعه، جلوگیری از اتلاف وقت محقق و صرفهجویی در منابع مالی است.» (دلاور، ۱۲۰:۱۳۸۳) «کاری که نمونه گیری به عنوان یک ابزار تحقیق می کند، تسهیل کار تحقیق است. نمونه گیری این امکان را برای محقق فراهم می کند تا با صرف امکانات کمتر، به نتایج مورد نظرش دست یابد.» ( سرایی، ۱۳۷۵ : ۴)
برای هر مسئله در هر شرایط زمانی و مکانی خاص، باید عموماً از شیوۀ نمونه گیری خاصی استفاده کرد.
در این تحقیق از روش نمونهگیری چند مرحله ای خوشه ای استفاده شده است. با استناد به گفته آموزش و پرورش شهر تهران تعداد دانش آموزان دختر در مقطع دبیرستان که در مدارس غیر انتفاعی منطقه ۲ آموزش و پرورش شهر تهران تحصیل می کنند که جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند ۳۵۶۲ نفر می باشند. که این تعداد در ۵۰ مدرسه تحصیل می کنند. طبق گفته وزارت آموزش و پرورش کلیه مدارس شهر تهران زیر پوشش هوشمند سازی قرار گرفته است که محقق طبق این گفته به تحقیق و بررسی در میان مدارس این منطقه پرداخت و تنها ۸ مدرسه را هوشمندتر و قابل بررسی به عنوان مدارس هوشمند تشخیص داد که تشخیص محقق تطبیق شرایط آن ها با شرایط مدرسه هوشمند که به تفصیل در فصل دوم بیان شده است می باشد. بنابراین بر آن شدیم تا ۸ مدرسه کمتر هوشمند را هم برای بررسی مقایسه ای انتخاب کنیم . در این بین تنها ۴ مدرسه با محقق همکاری کرد که در مجموع ۲۰۰ دانش آموز داشت بنابراین۴ مدرسه هم در قسمت مدارس غیر هوشمند انتخاب شد. همگی این مدارس در قسمت شمال منطقه مورد پژوهش(۲آموزش و پرورش شهر تهران) قرار دارند. از نظر تعداد دانش آموز هم یکسان هستند یعنی هر دو گروه هوشمند و غیر هوشمند ۲۰۰ دانش آموز دارند. هر دو گروه جزو مدارس غیر انتفاعی هستند و طبق ارزشیابی وزارت آموزش و پرورش دارای درجه ۱ می باشند.
بنابر این نمونه ی مورد بررسی ۲۰۰ دانش آموز در ۴ مدرسه هوشمند و ۲۰۰ دانش آموز در ۴مدرسه غیر هوشمند می باشد.
۳-۴ حجم نمونه
از آنجا که مطالعه جوامع آماری بزرگ هم به لحاظ هزینه و هم به لحاظ وقت در توان تحقیقات دانشجویی نیست، پس برای تعیین تعداد افراد مورد مطالعه، از نمونه گیری استفاده شده است.
برای تعیین حجم نمونه نیز از فرمول «کوکران» با پنج درصد خطا و ۹۵ درصد اطمینان استفاده می شود (رفیع پور،۱۳۷۴:۳۸۳)
تعداد نمونه بر اساس فرمول کوکران:
۳-۵ واحد تحلیل
واحد تحلیل عبارتست از فرد، گروه، طبقه یا پدیدۀ اجتماعی و موضوعی که ویژگیهای آن مورد بررسی قرار میگیرد. به بیان دیگر، در تعیین واحدهای تحلیل این سؤال مطرح است که متغیر وابسته تحقیق، صفت چه چیزی یا چه کسی است؟ صفت مورد بررسی، صفت فرد است یا صفت گروه یا صفت طبقه و… . در واقع، واحد تحلیل همان موصوف است. «در پیمایش همواره لازم نیست که افراد محور (واحد تحلیل) مطالعه باشند، بلکه گروه یا سازمان یا حتی کل جامعه را میتوان محور مطالعه قرار داد.» (نجفی، ۱۳۸۴: ۴۶) واحد تحلیل در این تحقیق، فرد می باشد و سطح تحلیل خُرد است.
۳-۶ معیارهای انتخاب افراد مورد مطالعه
در این تحقیق ۴ معیار برای انتخاب افراد مورد مطالعه در نظر گرفته شده است:
پاسخگو باید در مقطع دبیرستان باشد؛ یعنی سن وی بین ۱۵ تا ۱۸ سال باشد.
پاسخگو باید دختر باشد.
پاسخگو باید در دبیرستان غیر انتفاعی مشغول به تحصیل باشد.
پاسخگو باید در منطقه ۲ آموزش و پرورش شهر تهران تحصیل کند.
۳-۷ ابزار پژوهش
یکی از ابزارهای بسیار متداول در گردآوری اطلاعات میدانی، پرسشنامه است. در تحقیقات توصیفی معمولاً از روش پرسشنامهای استفاده می شود.
۳-۸ محاسن پرسشنامه: