جامعه مداری به عنوان یکی از موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران می باشد.
در سطح معنی داری ۰۵/۰ نسبت مشاهده شده(۲۰/۰) از نسبت مورد آزمون(۶۰/۰) کوچکتر است بنابراین فرضیه۳-۱ فرعی پژوهش رد شده و جامعه مداری به عنوان یکی از موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران نمی باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فرضیه ۳-۲)فرعی پژوهش:
رقابت پذیری به عنوان یکی از موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران می باشد.
در سطح معنی داری ۰۵/۰ نسبت مشاهده شده(۳۸/۰) از نسبت مورد آزمون(۶۰/۰) کوچکتر است بنابراین فرضیه ۳-۲ فرعی پژوهش رد شده و رقابت پذیری به عنوان یکی از موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران نمی باشد.
فرضیه۳-۳)فرعی پژوهش:
مدیریت تضاد به عنوان یکی از موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران می باشد.
با توجه به سطح معنی داری که از۰۵/۰ بزرگتر است(۵۱۸/۰)لذا فرضیه۳-۳فرعی پژوهش ردشده و موانع اینترنتی به عنوان یکی از موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران نمی باشد.
فرضیه۳-۴) فرعی پژوهش:
مشتری مداری به عنوان یکی از موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران می باشد.
در سطح معنی داری۰۵/۰ نسبت مشاهده شده(۲۱/۰) از نسبت مورد آزمون(۶۰/۰) کوچکتر است بنابراین فرضیه۳-۴فرعی پژوهش رد شده و مشتری مداری به عنوان یکی از موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران نمی باشد.
فرضیه۳-۵)فرعی پژوهش:
همکاری بین سازمانی به عنوان یکی از موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران می باشد.
در سطح معنی داری۰۵/۰ نسبت مشاهده شده(۱۹/۰) از نسبت مورد آزمون(۶۰/۰)کوچکتر است بنابراین فرضیه۳-۵فرعی پژوهش رد شده و همکاری بین سازمانی به عنوان یکی از موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران نمی باشد.
۵-۱-۳نتایج آزمون فریدمن:
نتایج آزمون نشان داد که رتبه موانع محیطی با(۱٫۷۸=میانگین رتبه) نسبت به موانع داخل با(۲۲/۱=میانگین رتبه) در موانع کارآفرینی سازمانی مدریت شعب منطقه جنوب غرب بانک مسکن تهران بیشتر بوده است.
رتبه مولفه های موانع محیطی به ترتیب، موانع سیاسی با(۶۶/۲=میانگین رتبه)،موانع اقتصادی(۲٫۶۴=میانگین رتبه)،موانع قانونی با(۲٫۴۵=میانگین رتبه)،موانع اجتماعی(۲٫۲۴=میانگین رتبه)
رتبه مولفه های موانع داخلی به ترتیب ،مدیریت مشارکتی(۲٫۵۹=میانگین رتبه)،مدیریت منابع انسانی(۲٫۰۴=میانگین رتبه)،ساختار سازمانی(۱٫۳۷=میانگین رتبه)
۵-۲پیشنهادات
۵-۲-۱پیشنهادات حاصل از تحقیق
همان گونه که نتایج آزمون Tتک نمونه ای و آزمون نسبت نشان داده است،به ترتیب در موانع محیطی(مولفه های موانع سیاسی،موانع اقتصادی ،موانع قانونی ،موانع اجتماعی)و در موانع داخلی (مولفه های مدیریت مشارکتی ،مدیریت منابع انسانی،ساختار سازمانی )از وضعیت نامطلوبی برخوردارند و بعنوان ضعف و تهدیدات اصلی کارآقرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک مسکن شهر تهران محسوب می گردند،بنابر این به مدیران محترم پیشنهاد می گردد تا اقدامات جدی در کاهش و یا از میان برداشتن هر یک ازموانع انجام دهند.مدیران محترم می توانند با توجه به وضعیت موجود بانک و اولویت های تعیین شده ، اقدامات لازم را صورت دهند تا بتوانند فرایند کارآفرینی در این سازمان را رونق دهند.
با توجه به این که بیشتر کارکنان در بانک مسکن مدیریت شعب جنوب غرب شهر تهران دارای مدرک لیسانس هستند، از طرف دیگر ادبیات موضوعی مربوط بدان نشان داد که اغلب ویژگی های کارآفرینان اکتسابی است، پس مدیران محترم بانک مسکن می توانند با برگزاری کلاس های گوناگون کارآفرینی همچون: دوره های خلاقیت، نوآوری و فرصت شناسی و… روند کارآفرینی در بانک مسکن مدیریت شعب جنوب غرب تهران را تسهیل نمایند.
با توجه به اینکه موانع داخلی که مستقیماً به سازمان مرتبط می باشدو راحت تر از موانع محیطی امکان از میان برداشتن آنها وجود دارد لذا پیشنهاد می گردددر خصوص موانع مدیریت منابع انسانی(که خود شامل متغیر هایی همچون:جذب نیروی انسانی زبده و ماهر،انتخاب کارکنان بر اساس شایستگی و ضوابط ،تسلط مدیران بر امور سازمان و ارزیابی عملکرد مدیران و کارکنان می باشد)و ساختار سازمانی )که خود شامل متغیر هایی همچون:پیچیدگی ،رسمیت و تمرکز)میگرددومدیریت مشارکتی(در اتخاذ تصمیمات مشارکتی در زمینه اهداف حوزه کاری و استفاده از نیروی جمعی و مشارکتی در پیشبردو دست یابی به اهداف)،بیشتر از سایر مولفه ها در اولویت قرار گیرد.
فرضیه ۱اصلی پژوهش:
با توجه به نتیجه حاصل از آزمونt این فرضیه ومقدارمیانگین (۲۵/۳=µ) مشخص شد که موانع داخلی از موانع کارآفرینی سازمانی می باشد.بنا براین به مدیران محترم پیشنهاد می گردد:
به ترتیب درخصوص مولفه های موانع داخلی (مدیریت مشارکتی ،مدیریت منابع انسانی،ساختار سازمانی) اقدامات جدی در کاهش و یا از میان برداشتن هر یک ازموانع انجام دهند.
مدیران محترم می توانند با توجه به وضعیت موجود بانک و اولویت های تعیین شده ، اقدامات لازم، مانند اعمال سبک مدیریت مشارکتی در تمام سطوح،اصلاح ساختار اداری و مالی،توجه به شایسته سالاری ، را صورت دهند تا بتوانند فرایند کارآفرینی در این سازمان را رونق دهند.
فرضیه ۲اصلی پژوهش:
با توجه به نتیجه آزمونt این فرضیه و مقدارمیانگین(۶۴/۳=µ) مشخص شد که موانع محیطی از موانع کارآفرینی سازمانی می باشد.بنابراین به مدیران محترم، پیشنهاد می گردد:
به ترتیب درخصوص مولفه های موانع محیطی (مولفه های موانع سیاسی،موانع اقتصادی ،موانع قانونی ،موانع اجتماعی) اقدامات جدی ،برای کاهش و یا از میان برداشتن هر یک ازموانع انجام دهند.
مدیران محترم می توانند با توجه به وضعیت موجود بانک و اولویت های تعیین شده مانند ایجاد بستر هایی جهت سهولت در تحرک های اجتماعی و ارائه منابع مالی لازم تاکید بر یک سیستم سیاستی مبتی بر آزادی انتخاب با حفظ تعادل دولت، اقدامات لازم را صورت دهند تا بتوانند فرایند کارآفرینی در این سازمان را رونق دهند.
فرضیه ۳اصلی پژوهش:
با توجه به نتیجه آزمون نسبت این فرضیه، ومقدارآن(۴۴/)۰، که از مقدارنسبت مورد آزمون (۶۰/۰)کمتر است، مشخص شد که موانع برآیندی از موانع کارآفرینی سازمانی نمی باشد، بنابراین پیشنهاد می گردد:
مدیران با افزایش و تاکید بر قابلیت های رقابت پذیری بانک و برخورد درست با مساله تعارض وتوجه بیش از پیش به خواسته های مشتریان و هموار ساختن ارتباطات در موضوع همکاری های بین سازمانی،بتوانند گامی موثر در روند روبه رشد فرایند کارآفرینی سازمانی بردارند.
موانع برآیندی ومولفه های آن به عنوان یکی از موانع کارآفرینی سازمانی به صورت مستقل مورد بررسی قرار گیرد.
فرضیه۱-۱)فرعی پژوهش:
با توجه به نتیجه آزمون t این فرضیه ومقدار میانگین (۱۷/۳= µ) مشخص شد که ساختار سازمانی از موانع کارآفرینی سازمانی می باشد و نیز باتوجه به تحلیل توصیفی گویه های پرسشنامه مشخص گردید عواملی نظیر میزان اختیار لازم و کافی در اتخاذ تصمیمات اداری کم می باشدو سیستم بسیار رسمی و متمرکز می باشد، بتابراین پیشنهاد می گردد:
زمینه لازم درجهت رفع موانع کارآفرینی سازمانی ،تدبیر، تا کارمندان اختیار لازمه جهت اخذ تصمیمات اداری مرتبط به حوزه کاری خود را داشته باشند.
وجود سیستم رسمی و متمرکز می تواند جلوی فعالیت های کارآفرینانه را بگیرد.لذا تلاش در اصلاح آن می تواند باعث بروز فعالیت های کارآفرینانه گردد.
ساختار انعطاف پذیر موجب بروز فعالیت های کارآفرینانه در سازمان می شود.
فرضیه ۱-۲) فرعی پژوهش:
با توجه به نتیجه آزمون نسبت این فرضیه، ومقدارآن (۲۹/۰) که از مقدارنسبت مورد آزمون (۶۰/۰)کمتر است مشخص شد که فناوری اطلاعات از موانع کارآفرینی سازمانی نمی باشد .و با توجه به اینکه فناوریهای نوین همچون فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز تاثیرات قابل توجهی در پرورش کارآفررینی دارند،پیشنهاد می گردد:
تلاش شود در جهت بروز فعالیت های کارآفرینانه و در جهت تحقق اهداف بانک ،ازفناوری اطلاعات پیشرفته استفاده گردد تا در دنیای رقابتی بتواند پیشرو باشد.
مولفه فناوری اطلاعات به عنوان یکی از موانع کارآفرینی سازمانی به صورت مستقل مورد بررسی قرار گیرد.
فرضیه۱-۳)فرعی پژوهش: