۲-۱۳پژوهشگران مسائل شهرتی، کاربرد شهرت را در دو زمینه بیان میکنند:
۱ـ شهرت در گستردهترین معنی میتواند به فرآوردههای تمدن پیچیده و پیشرفته اشاره داشته باشد که در چنین معنایی به چیزهایی مانند ادبیات، هنر، فلسفه، دانش و فنشناسی بازمیگردد.
۲ـ در زمینه دیگر شهرت از سوی مردمشناسان و دیگر کسانی که انسان را بررسی میکنند به کار میرود در این معنی به آفریدههای اندیشه، عادات، اشیاء عادی اشاره دارد که در پی انباشت آنها سازگاری پیچیدهای بین انسان و محیط طبیعی وی پدید میآید.
۲-۱۴تعریف شهرت
شهرت در زبان فارسی معانی مختلفی دارد که مهمترین آنها ادب، تربیت، دانش، مجموعه آداب و رسوم، علوم، معارف و هنرهای یک جامعه است. از دیدگاه علمی تعاریف متعدد و متنوعی از شهرت ارائه گردیده که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
شهرت لغات وبستر، شهرت را مجموعهای از شهرتهای پیچیده انسانی که شامل افکار، گفتار اعمال و آثار هنری است و بر توانایی انسان برای یادگیری و انتقال به نسل دیگر تعریف میکند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
به عقیده هافستد شهرت عبارت است از: اندیشه مشترک اعضای یک گروه یا طبقه که آنها را از دیگر گروه ها مجزا میکند و در جایی دیگر، شهرت بهصورت مجموعهای از الگوهای شهرت اجتماعی، هنرها، اعتقادات، رسوم و سایر محصولات انسان و ویژگیهای فکری یک جامعه یا ملت تعریف میشود.
۲-۱۵ویژگیهای شهرت
با بررسیهای زیادی که از شهرتهای مختلف به عمل آمده، چنین به نظر میآید که علیرغم تفاوتهای موجود، همۀ شهرتها دارای ویژگیهایی هستند که تعدادی از آنها را میتوان به شرح زیر معرفی کرد:
۱ـ شهرت آموختنی است. شهرت خصوصیتی غریزی است و ذاتی نیست. شهرت نظامی است که پس از زاده شدن انسان در سراسر زندگی آموخته میشود.
۲ـ شهرت آموخته میشود. انسان میتواند عادتهای آموختهشده خود را به دیگران منتقل کند.
۳ـ شهرت اجتماعی است عادتهای شهرتی، ریشههای اجتماعی دارند و شماری از مردم که در گروه ها و جامعهها زندگی میکنند در آن شریک اند.
۴ـ شهرت پدیدهای ذهنی و تصوری است. عادتهای گروهی که شهرت از آنها پدید میآید بهصورت هنجارها یا الگوهای شهرتی، آرمانی ذهنی میشوند یا در کلام میآیند.
۵ـ شهرت خشنودیبخش است. هر شهرتی که نتواند از عهدۀ تعیین هدف اعلای زندگی برآید از برآوردن آرمانهای عالی حیات نیز ناتوان است. عناصر شهرتی تا زمانی که بر افراد یک جامعه خشنودی نهایی میبخشد میتوانند پایدار بمانند.
۶ـ شهرت سازگاری مییابد. شهرت دگرگون میشود و فراگرد دگرگونی آن همراه با تطبیق و سازگاری است.
۷ـ شهرت یگانه ساز است. عناصر هر شهرت گرایش به آن دارند تا پیکری یکپارچه و به هم بافته و سازگار پدید آورند و این سازگاری به زمان نیاز دارد(آلنیاسیک[۳۹]،۲۰۱۲).
همچنین فردلو تانز نیز شش ویژگی با شرح زیر برای شهرت عنوان میکند:
۱ـ قابل یادگیری است.
۲ـ اشتراکی است.
۳ـ از یک نسل به نسل دیگر قابل انتقال است.
۴ـ نمادی است. (استفاده از یک چیز برای نشان دادن چیز دیگری).
۵ـ دارای الگو است. (تغییر در یک بخش به تغییرات در بخش دیگر منجر میشود).
۶ـ قابل تعدیل است.
با توجه به مفهوم شهرت و ویژگیهای آن میتوان نتیجه گرفت که شهرت انسان اصولاً بر باورهای شهرتی متکی است. باورهایی را شهرتی میگوییم که بهصورت نسبی در جامعه پذیرش زیادی دارند. منشأ این باورها متفاوت است. گاهی ریشه در شرایط تاریخی یا جغرافیایی یا مذهبی یا حوادث ویژه و یا در علم دارد. ولی آنچه که مسلم است این است که بخش اعظمی از باورهای شهرتی در قالب اصول اعتقادی ظاهر میشوند و یا همچنین میتواند از تعاملات سازمانی ناشی شود (بارنت،۲۰۱۲).
۲-۱۵تعریف شهرت سازمانی
مقصود از شهرت سازمانی، سیستمی از استنباط مشترک است که اعضاء نسبت به یک سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر میشود. کریس آرجریس، شهرت سازمانی را نظامی زنده میخواند و آن را در قالب شهرتی که مردم در عمل از خود آشکار میسازند، راهی که بر آن پایه بهطور واقعی میاندیشند و احساس میکنند و شیوهای که بهطور واقعی با هم شهرت میکنند تعریف میکند(باسدئو[۴۰]،۲۰۰۶).
ادگار شاین نیز شهرت سازمانی را اینگونه تعریف میکند:
یک الگویی از مفروضات بنیادی است که اعضای گروه برای حل مسائل مربوط به تطابق با محیط خارجی و تکامل داخلی آن را یاد میگیرند و چنان خوب عمل میکند که معتبر شناخته شده، سپس بهصورت یک روش صحیح برای درک، اندیشه و احساس کردن در رابطه با حل مسائل سازمان به اعضای جدید آموخته میشود. جیمز پرسی معتقد است که افراد یک سازمان دارای ارزشهای مشترک، عقاید، معیارهای مناسب برای شهرت، زبان مخصوص، رمزها و سایر الگوی فکری و شهرتی هستند و بهطور خلاصه، شهرت سازمان را الگویی از مقاصد مشترک افراد سازمان تعریف میکند(کاسادو[۴۱]،۲۰۱۴).
به عقیدۀ پژوهشگر دیگری، شهرت سازمانی عبارت است از اندیشۀ مشترک اعضای یک سازمان که آنها را از سازمان دیگر متمایز میکند. این پژوهشگر مینویسد، علیرغم اینکه تعریف واحدی از شهرت سازمانی وجود ندارد ولی میتوان گفت که همۀ افرادی که در این زمینه مطالعه نمودهاند همگی توافق دارند که شهرت؛
۱ـ کلی است که از مجموع اجزای آن بیشتر است.
۲ـ تاریخچه سازمان را منعکس میکند.
۳ـ به مطالعۀ انسانشناسی مانند رسوم و نهادها مربوط میشود.
۴ـ توسط گروهی از افراد که یک سازمان را تشکیل دادهاند شکل گرفته است.
۵ـ حرکت آن کند و سخت است.
۶ـ تغییر آن به سختی صورت میگیرد.
با توجه به تعریف عنوانشده به این نتیجه میرسیم که تقریباً تمامی پژوهشگران از شهرت سازمانی بهعنوان مجموعهای از ارزشها، باورها، عقاید، فرضیات و هنجارهای مشترک حاکم بر سازمان یاد میکنند. در واقع شهرت سازمانی همان چیزی است که بهعنوان یک پدیدۀ درست به اعضای تازه وارد آموزش داده میشود و آن بیانگر بخش نانوشته و محسوس سازمان است(کارراس[۴۲]،۲۰۱۳).
۲-۱۷ ویژگیهای شهرت سازمانی
درصورتیکه شهرت را سیستمی از استنباط مشترک اعضاء نسبت به یک سازمان بدانیم، یک سیستم از مجموعهای از ویژگیهای اصلی تشکیل شده است که سازمان به آنها ارج مینهد یا برای آنها ارزش قائل است.
۲-۱۸عوامل و اجزاء شهرت سازمان
شهرت سازمان از دو لایه اصلی تشکیل شده است. نخستین لایه،( ارزشها و باورها) لایهای است که نمایشگر نمادهای ملموس مانند طرز پوشش، شهرت، مراسم، تشریفات، اسطورهها و افسانههاست. لایۀ دیگر شهرت سازمانی، لایۀ پایهای و یا شالودۀ اساسی شهرت سازمان است که به ارزشهای زیربنایی، مفروضات، باورها و فرآیندهای فکری افراد و گروه های سازمانی اشاره دارد. این لایه درواقع شهرت راستین سازمان را تشکیل میدهد. عوامل تشکیلدهندۀ شهرت سازمان عبارت اند از : هنجارها ، سنتها و تشریفات ، و مفروضات .
در این قسمت در مورد هریک از عوامل ذکرشده توضیح مختصری داده میشود:
۲-۱۸-۱ ارزشها:
ارزشهای شهرت سازمان معمولاً بازتابی از ارزشهای جامعه و محیطی است که سازمان در آن قرار دارد. درواقع ایدهها و تمایلات و نظراتی هستند که عمدتاً بهعنوان راه حلهای معتبر برای مشکلات پذیرفته شدهاند.
۲-۱۸-۲باورها:
مردم باورها یا اعتقادات گوناگونی دارند مثل اعتقاد به خدا، اعتقاد به کارایی گروه های کاری و یا جمع شدن در کنار آبسردکن برای پچپچ کردن و پی بردن به ماجراهای اداری محیط کار. بعضی از باورها مربوط به نکات جزئی زندگی روزمره و بعضی از آنها در حوزۀ مسائلی است که از نظر فرد، سازمان و یا جامعه اهمیت زیادی دارد. بهطور کلی باورهای شکلدهندۀ تصمیمات بلندمدت و کلان سازمان را باورهای راهبردی (استراتژیک) و باورهای مشترک اجراکنندگان تصمیمات را باورهای کاربردی (عملیاتی) مینامند. همسو نمودن این دو دسته باور به همافزایی شهرتی و توفیق سازمان در تحقیق اهداف خود کمک میکند. در غیر اینصورت انرژیها صرف خنثی کردن یکدیگر و باعث اخلال و مانع حرکت سازمان بهسوی هدفهای خود خواهد شد. باورهای راهنما، جهت حرکت باورهای روزمره را تعیین میکنند(دیپ هوس[۴۳]،۲۰۰۹).
درواقع باورهای راهنما، تعیینکننده روشی است که هر کار باید بر اساس آن انجام شود و باورهای روزمره روشی است که کارها عملاً بهطور روزانه انجام میشوند. باورهای راهنما مانند قواین بنیادی بهندرت تغییر میکنند درحالیکه باورهای روزمره، به شهرت روزمره مربوط میشوند و متناسب با شرایط تغییر میکنند.
۲-۱۹فرآیند اجتماعی سازمان: