“
۲-۱-۱-۲-۳- اضطراب امتحان
در لغت اضطراب امتحان از دو کلمه اضطراب[۹] و امتحان[۱۰]تشکیل شده است. منظور از اضطراب نوعی حالت هیجانی نا خوشایند و مبهم است که با پریشانی، وحشت، هراس، تپش قلب، تعرق، سردرد، بی قراری، تکرر ادرار و تشویش همراه است. اما امتحان از نظر تعریفی می توان گفت نوعی ارزشیابی است که طبق اصول معینی انجام میگیرد و وسیله ای است برای توصیف و اندازه گیری تغییر رفتار دانش آموزان در جهت اهداف آموزش و پرورش و کمک به بهبود یادگیری آن ها. امتحان، بویژه امتحاناتی که از دانش آموزان گرفته می شود دارای چندین هدف اساسی است؛ کمک به یادگیری دانش آموز؛ کمک به دانش آموز برای آشنایی با هدفهای آموزشی درس؛ برانگیختن رغبت و علاقه دانش آموز به یادگیری؛ تصمیم گیری برای شروع مراحل بعدی تدریس؛ اصلاح روش تدریس؛ ملاک ارتقاء و طبقه بندی دانش آموزان؛ تصحیح نتایج و فعالیتهای دانش آموزان و دادن بازخورد به آن ها. با تعریف کوتاه این دو اصطلاح اکنون به تشریح اضطراب امتحان می پردازیم. هنگامی که فرد نسبت به کار آمدی، عملکرد، توانایی و استعداد خود در شرایط امتحان و یا در موقعیت هایی که در آن ها مورد ارزشیابی قرار میگیرد دچار نگرانی، تشویش و تردید شود می توان از اضطراب امتحان سخن گفت. در واقع برخی از دانش آموزان در هنگام امتحان، بویژه امتحانات سرنوشت ساز دچار تشویش شدید میشوند وضربان قلبشان تند می زند، دستهایشان می لرزد، عرق میکنند و احساس میکنند که ذهنشان خالی شده است. وقتی سؤالات امتحان را می خوانند احساس میکنند گیج شده اند و منظور سؤال را متوجه نمی شوند و احساس میکنند که همه آنچیزهایی را که خوانده بودند فراموش کردهاند (بیابانگرد، ۱۳۸۰). در نهایت بعد از اینکه فشار زیادی به ذهن خود می آورند یا سؤال را بدون پاسخ رها میکنند و یا پاسخ بی ربط و نادرستی می نویسند. در این جا آن ها به اهمیت امتحان و عدم موفقیت خود می اندیشند و همین افکار اضطراب آنان را بیشتر میکند و عملکردشان را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد. وجود مقدار اندکی اضطراب در دانش آموزان در مورد مدرسه و تکالیف آن ضروری است و موجب احساس مسئولیت، برنامه ریزی و مطالعه بیشتر آن ها می شود اما از طرف دیگر، مطالعات متعددی نشان داده است که اگر اضطراب شدید باشد، کاهش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را به همراه خواهد داشت. به بیان دیگر، یکی از دلایل اساسی افت تحصیلی، تجدیدی و یا مردودی دانش آموزان اضطراب امتحان است. لیبرت و موریس(۱۹۶۷) معتقدند که اضطراب امتحان مرکب از دو مؤلفه مهم نگرانی[۱۱] و هیجان پذیری [۱۲]است مؤلفه نگرانی به صورت دلواپسی ذهنی در مورد عملکرد توصیف شده است. هیجان پذیری جنبه برانگیختگی غیر ارادی اضطراب است. اثرات بازدارنده نگرانی بر عملکرد توسط محققان زیادی تأیید شده است. پژوهشگران معتقدند که مؤلفه هیجان پذیری کمتر احتمال دارد که در عملکرد آزمودنی های دارای اضطراب امتحان بالا اختلال ایجاد کند، در حالی که مؤلفه نگرانی توجه بیشتری را می طلبد و مستقیماً به افت تحصیلی در عملکرد و پیشرفت منجر می شود(بیابانگرد،۱۳۸۰). اضطراب ناشی از امتحان نه تنهاباعث می شود که فراگیران نتوانند با مهارت و سرعت مناسب و به طور کاملاً واضح فکر کرده، پاسخهای مطلوب را ارائه دهند، بلکه آرامش روانی آن ها را نیز به خطر می اندازد. بسیاری از اختلالات روانی و بیماریهای جسمانی در کودکان و نوجوانان ناشی از یک منبع قوی اضطراب است. همواره شایسته است با درک صحیح از ماهیت تفاوتهای فردی و شناخت درست از ویژگیهای ذهنی، روانی و جسمی فراگیران از مقایسه بی مورد کودکان با یکدیگر اجتناب ورزیده، رقابت های فردی و گروهی را صرفاً در شرایط عادلانه و با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی و فراهم ساختن محیطی صمیمی ایجاد کرد(افروز،۱۳۸۱).
۲-۱-۱-۳- شرایط جسمانی فراگیران
شرایط فیزیولوژیکی فراگیران از جمله عواملی است که عمدتاًً در بررسی علل افت تحصیلی مورد غفلت واقع می شود. عدم تغذیه مناسب، تحمل دردهای مزمن، بی خوابی، کم خوابی های مکرر، خستگی های مفرط، معلولیتهای فاحش عضوی و به خصوص ضعف بینایی و شنوایی از مهم ترین عوامل زیستی مرتبط با عملکرد تحصیلی است. بیماریهایی همچون تیک های پی در پی، انواع مختلف صرع، لکنت زبان، وسواس از جمله عوامل مؤثر در افت تحصیلی به شمار میآید(افروز،۱۳۸۱).بیماریهای جسمی، نقص در رشد و تکامل بدن و از همه مهم تر مغز و بعضی از غدد مترشحه داخلی تأثیر مهمی در رشد ذهنی افراد دارد، بیماریهایی مانند گواتر، تومورهای مغزی میتوانند بر پیشرفت تحصیلی تأثیر بگذارند. دیسلکسی[۱۳] یا نارساخوانی یکی دیگر از ناتوانی های عضوی و بدنی برای یادگیری به شمار میآید که با افت تحصیلی در رابطه است. این افراد از بهره هوشی طبیعی برخوردارند ولی پیشرفت آن ها پایین تر از سطح مورد انتظار است، واژه ها و معنی آن ها را به خوبی می شناسند و در مکالمه به کار میبرند اما خواندن آن ها برایشان دشوار است. نارساخوانی با بینایی و شنوایی ارتباط پیدا میکند(بیابانگرد،۱۳۸۰).
افرادی که به گونه ای مبتلا به این قبیل اختلالات هستند، عمدتاًً دچار اضطراب بوده، غالباًبا نوعی فشار و تنش روانی در کلاس حاضر میشوند. توجه به این گونه اختلالات میتواند عاملی برای پیش گیری از افت تحصیلی دانش آموزان به شمار آید(افروز،۱۳۸۱). فراگیرانی که دارای بنیه ای ضعیف هستند و از سلامت عمومی کامل برخوردار نیستند، نمی توانند به اندازه کافی کوشش و فعالیت داشته باشند. این دسته به خاطر دارا بودن استعداد ابتلا به انواع بیماریها از پیشرفت درسی باز می مانند و دچار عقب ماندگی درسی میشوند(بیابانگرد،۱۳۸۰).
۲-۱-۱-۴- سایر عوامل فردی
“