با بررسی و توجه به این مقالات و دیگر تحقیقات و نوشته ها در مورد فرهنگ سازمانی، چنین به نظر می رسد که استفاده از مدل دنیسون نسبت به بقیه مدل های فرهنگ سازمانی کمتر مورد استفاده قرارگرفته است.
دقت در این مقالات و پژوهشها، اهمیت و تاثیرگذاری فرهنگ سازمانی را در کارآیی و اثربخشی سازمانی روشن می سازد. حتی پژوهشگران موفقیت دیگر برنامه ها و فعالیتهاو پدیده های سازمانی را در شناخت بهتر فرهنگ سازمان و تبیین و کشف رابطه فرهنگ با آن برنامه و فعالیت می دانند.
۲-۲۰ الگوها و مدلهای فرهنگ سازمانی
صاحب نظران، فرهنگ سازمانی را بر اساس ویژگیها و عوامل مختلف طبقه بندی نموده و مدلهای متعددی را ارائه کرده اند که در ادامه به توضیح این مدلها پرداخته شده است:
۲-۲۰-۱ الگوی هاریسون وهندی (Harrison &Handy Model)
هاریسون و هندی[۶۴] چهار فرهنگ سازمانی عمده را بر اساس نقش و وظایف کارکنان و قدرتی که به هر شخص تفویض می گردد، تقسیم بندی کردند .
الف: فرهنگ قدرت (Power Culture): در این فرهنگ، قدرت در دست یک شخص متمرکز است . مانند تمرکز قدرت درمؤسس شرکت .در چنین فرهنگهایی هم قدرت از یک منبع مرکزی جاری شده و در سرتاسر سازمان نظیر یک تار عنکبوت گسترده میشود و نفوذ می کند.
ب: فرهنگ نقش (Role Culture): سازمانهایی که دارای فرهنگ ایفای نقش قوی می باشند، تمایل زیادی به تخصص گرایی دارند، شغلها و اختیارات به دقت تعریف شده اند، گزارش دهی به صورت عمودی است و هماهنگی از طریق مدیران ارشد در سطوح بالای سازمان انجام میگردد.
ج: فرهنگ وظیفه (Task Culture): سازمانهایی که بر اساس که این فرهنگ استوار می باشند به انعطاف پذیری و تطابق پذیری تمایل دارند و کارکنان میان گروه ها و تیم هایی که جهت انجام پروژه هایی خاص تشکیل می گردند، جابجا می شوند.
د: فرهنگ شخص (Person Culture) : تفاوت عمده این فرهنگ با فرهنگهایی دیگر در این است که افراد در سازمانهای قبل، تابع خواسته های سازمان متبوع خود هستند و حال آنکه سازمان دارای این فرهنگ، تابع خواست اعضای خود می باشد یا در واقع موجودیت سازمان برای تحقق اهداف شخصی اعضاست، برای مثال اشخاص حرفه ای چون پزشکان و… در این گروه جای دارند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۲۰-۲ الگوی جفری سانن فلد (Jeffry sannen fild Model)
در این الگو سازمانها از لحاظ فرهنگ به چهار دسته تقسیم بندی شده اند (میرسپاسی و همکاران، ۱۳۷۶)
الف)سازمانهای با فرهنگ علمی (academy)
ب) سازمانهای با فرهنگ باشگاهی (club)
ج) سازمانهای با فرهنگ تیمی (team)
د) سازمانهای با فرهنگ سنگری (fortress)
۲-۲۰-۳ الگوی کتزدو وریس و میلر (Ketes Dovries and Miller)
این دو دانشمند در کتاب سازمان روان نژند (۱۹۸۴) پنج نوع از شخصیتهای روان نژند را به فرهنگهای سازمانی ربط دارند. سازمان روان نژند، سازمانهایی هستند که گرفتار مشکلاتی هستند، ولی هنوز به فعالیت می پردازند و مدیرانی آنها را اداره می کنند که گرایشات روان نژندی دارند.
جدول ۲- ۷ : فرهنگ سازمانی و انواع شخصیت
فرهنگ سازمانی روان نژند
نوع شخصیت نا معمول
فرهنگ سازمانی سالم
۱
فره مندی (دارای جاذبه)
پر هیجان
خودکفا
۲
وسواسی
بدگمان
پر اعتماد
۳
پرهیز کننده
افسرده
کامیابی جو (موفقیت گرا)
۴
سیاسی شده
کناره گیر