الف)سیاستهای کنترل و تثبیت نرخ ارز، عامل مهمی در ثبات صادرات محصولات کشاورزی به شمار میآید.
ب) اطلاعات شفاف درباره روند آینده تغییرات نرخ ارز میتواند نقش مؤثری در افزایش درآمد صادرکنندگان و حفظ موقعیت ایران در بازار جهانی محصولات کشاورزی داشته باشد.
بهعلاوه میزان موفقیت یک شرکت در امر صادرات را میتوان با عملکرد صادراتی آن ارزیابی نمود. با توجه به اهمیت عملکرد صادراتی تحقیقات مختلفی درزمینه عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی صورت گرفته است. در هرکدام از این تحقیقات، متغیرهایی مدنظر بودهاند که بنا به نظر محقق، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر عملکرد صادراتی مؤثر بودهاند. با شناسایی و بهبود عوامل تعیینکننده عملکرد صادراتی میتوان آن را ارتقا بخشید (ابی و اسلاتر[۲۵] ۱۹۸۹). در این پژوهش سعی شده است تا تأثیر تعهد سازمانی و گرایش کارآفرینی بر عملکرد صادرات در صنعت مواد غذایی موردبررسی قرار گیرد تا بهنوعی تسهیل گر روند تصمیمگیری برای تصمیمگیرندگان در این بخش باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
-
-
- جهانیشدن
-
-
جهانیشدن بهعنوان یک پدیده غالب در اقتصاد جهانی سالهای اخیر، تأثیر شگرفی بر راهبردهای سازمانهای تولیدی و خدماتی بر جای گذاشته است. یکی از این تأثیرات، اهمیت یافتن و پیچیده شدن موضوع ورود به بازارهای جهانی است. اگر درگذشته ورود به یک بازار خارجی از طریق ترانزیت و فروش در بازار مقصد اتفاق میافتاد، در حال حاضر روشها و مکانیزم های متعددی برای ورود به یک بازار خارجی وجود دارد که انتخاب روش ورود مناسب از میان آن ها میتواند به موفقیت حضور در بازار مقصد منجر شود (باقری و همکاران، ۱۳۹۲).
پراهالاد و دز[۲۶] (۱۹۸۶) بینالمللی شدن و یکپارچگی جهانی را بهعنوان تخصصی شدن شعب خارجی درزمینههای مختلف، مناسب با مزیتهای رقابتی کشور میزبان و برقراری ارتباط میان آن ها برای تشکیل یک شبکه تولید و توزیع چندملیتی تعریف کردند (گلستان و خداداد حسینی، ۱۳۸۵).
کالوف و بمیشت[۲۷] (۱۹۹۵) جهانیشدن را بهعنوان “روند تطبیق عملیات شرکت (استراتژی، ساختار، منابع و غیره) با محیط بینالمللی تعریف کردهاند. ازنظر ایشان واژه جهانیشدن با انواعی از عناصر سازمانی میتواند به کار رود: استراتژی، ساختار سازمانی، محصولات و غیره. روشهای ورود به بازار جهانی به شرکتها اجازه میدهد تا کالاها یا محصولات خود را در کشوری دیگر عرضه کنند. انواع روشهای ورود از دیدگاه کالوف و بمیشت (۱۹۹۵) شامل لیسانس/فرانشیز[۲۸]، صادرات غیرمستقیم، صادرات مستقیم، سرمایهگذاری مشترک و شرکتهای فرعی تولیدی میباشد.
در سالیان گذشته که هنوز جهانیشدن شکل نگرفته بود کشورها به دنبال صادرات در صنایع غذایی نبودند اما در سالهای اخیر شاهد جهانیشدن سریع محصولات مصرفی مواد غذایی بودهایم. از سوی دیگر به خاطر به وجود آمدن نظمی یکپارچه در سطح جهانی، موانع صادرات به بسیاری از کشورها از بین رفته است که بهنوعی نشان میدهد که راه برای سرمایهگذاری در صادرات صنایع غذایی میتواند بسیار سودمند باشد و شاید جهانیشدن در صنایع غذایی در آینده بیشتر به یک اجبار شبیه باشد تا انتخاب (بالبانیس[۲۹] و همکاران، ۲۰۰۴). ازاینرو شهرت و سرعت جهانیشدن منجر به حضور بیشازپیش شرکتها در بازارهای جهانی و جستجوی فرصتهای جدید برای حفظ موقعیت و بقای خود شده است.
در حال حاضر حرکت کشور ایران به سمت یک اقتصاد دانشمحور از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و لازمه این تحول، تعامل و تبادل دانش، تکنولوژی و محصول با جهان است. آگاهی از سازوکارها و روشهای ورود به بازارهای جهانی برای شرکتها و سازمانهایی که در مسیر جهانیشدن قرار گرفتهاند، ضرورتی انکارناپذیر است.
به عقیده کاتلر و آرمسترانگ[۳۰](۲۰۱۱) شرکتها جهت ورود به بازارهای بینالمللی ناگزیر با شش تصمیم عمده روبرو هستند که موفقیت آن ها درگرو اتخاذ تصمیمات صحیح در هر یک از موارد ذیل است:
-
- بررسی محیط بازار بینالمللی
-
- تصمیمگیری در خصوص حضور در بازارهای بینالمللی
-
- تصمیمگیری در مورد انتخاب بازارهای هدف صادراتی
-
- تصمیمگیری در مورد نحوه ورود به بازارهای هدف صادراتی
-
- تصمیمگیری درباره برنامه بازاریابی
-
- تصمیمگیری در مورد سازماندهی بخش بازاریابی
همانطوری که ملاحظه میگردد انتخاب بازارهای هدف صادراتی، پس از گذر از دو مرحله؛ رسیدن شرکتها به مرز تصمیمگیری جهت صادرات و بررسی کلی محیط بازاریابی بینالمللی صورت میگیرد. شرکتها باید به دنبال شناسایی فرصتهای بازاریابی در خارج از مرزهای کشور ( بازارهای خارجی) باشند و به تجزیهوتحلیل این بازارها بپردازند. به عبارت روشنتر در این مرحله تجزیهوتحلیل بازارهای خارجی بالقوه بهمنظور تعیین و انتخاب “بازارهای هدف” از اهمیت خاصی برخوردار هستند.
شرکتهایی که قصد فعالیت در بازارهای جهانی را دارند باید اهداف و سیاستهای بازاریابی بینالمللی خود را روشن نمایند. شرکتها برای دستیابی به این هدف باید در مورد میزان حجم فروش در بازارهای خارجی، تعداد بازارها و بازارهایی که میخواهند در آن فعالیت نمایند تصمیم بگیرند (کاتلر و آرمسترانگ،۲۰۱۱).
چندین روش برای ورود به بازارهای بینالمللی وجود دارد که مرسومترین آن ها صادرات میباشد. درواقع صادرات یک بعد اصلی از بازاریابی بینالملل است. روشهای دیگر ورود به بازارهای خارجی سرمایهگذاری مستقیم، فرانشیز، حق لیسانس و همکاری مشترک هستند.
-
-
-
- صادرات و ضرورت آن
-
-
جهانیشدن بهعنوان یک واقعیت مسلَم باعث شده است که بسیاری از شرکتها بهمنظور حفظ بقا به جستجوی فرصتها در آنسوی مرزها بپردازند. درنتیجه افزایش جهانیشدن، صادرات را به یک فعالیت بسیار مهم برای شرکتها تبدیل کرده است. علاوه بر این صادرات به حداقل منابع مالی، انسانی و دیگر تعهدات منابع در مقایسه با دیگر روشهای ورود نیاز دارد. صادرات رایجترین شکل ورود به عرصه جهانی است، برای شرکت سطح بالایی از انعطافپذیری را فراهم می کند و روشی مقرونبهصرفه برای نفوذ به بازارهای جدید خارجی است (سوسا[۳۱]،۲۰۰۴).
صادرات نقشی حیاتی در جهان ایفا میکند و برای شرکتها و کشورها مزایای بیشماری به همراه دارد. صادرات یک استراتژی اساسی مطمئن برای افزایش رشد شرکت است و شرکتها با تأثیرگذاری مثبت بر عملکرد صادراتی حال و آینده خود میتوانند به مزیت رقابتی در عرصه بازارهای بینالمللی دست یابند (ناوارو[۳۲] و همکاران، ۲۰۱۰).
ازنظر موقرمقدم و همکاران (۲۰۱۲) صادرات اثرات بزرگی بر کشورها دارد همچون:
-
- افزایش رشد و فعالیت اقتصادی
-
- افزایش تولید ناخالص داخلی و بالا رفتن درآمد سرانه
-
- کاهش نرخ بیکاری و ایجاد فرصتهای شغلی جدید
-
- تأمین ارز خارجی برای واردات
-
- ایجاد تراز تجاری مطلوب
- افزایش ذخایر انباشته