کاش چون پائیز بودم… کاش چون پائیز بودم
کاش چون پائیز خاموش و ملال انگیز بودم
برگهای آرزوهایم یکایک زرد میشد
آفتاب دیدگانم سرد میشد
آسمان سینهام پردرد میشد.
«دیوار-اندوه پرست»
همان طور که میبینید وزن این شعر«فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن»است. با اینهمه در مجموعه دیوار ، تلاش شاعر برای دستیابیبه فضاهای تازه شعری به وضوح احساس میشود: تنوع وزن، خیال پردازی و مضمون سازی و ورزیدن با اوزانی که امکان گسترش دارند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در شعر «شکست نیاز» نخستین تلاشهای شاعر در گسترش و تحرک وزن و بهره وری دقیقتر از قافیه ، احساس میشود:
آتشی بود و فسرد
رشته ای بود و گسست
دل چو از بند تو رست
جام جادوئیاندوه شکست
«دیوار- شکست نیاز»
در شعرهای دیوار، شاعر شکل آشنای چهار پاره را رها میکند و ساختاری گستردهتررا میآزماید؛ اما در گسترش وزن شعر همچنان درگیر قافیهاست:
لیک چشمان تو با فریاد خاموشش
راه ها را در نگاهم تار میسازد
همچنان در ظلمت رازش
گرد من دیوار میسازد
«دیوار- دیوار»
تصور من بر آن است که هنوز وزن بر ذهن فروغ سنگینی میکند و برای جا انداختن کلمات، از تتابع اضافات بهره میگیرد که وزن را کشدار میکند. گوئی فروغ، مجذوب طنین کلمات است.
پیکرم، فریاد زیبائی
در سکوتم نغمه خوان لبهای تنهائی
دیدگانم خیره در رؤیای شوم سرزمینی دور و رؤیایی
که نسیم رهگذر در گوش من میگفت
آفتابش رنگ شاد دیگری دارد
به گفته م. آزاد، وزن در شعر فروغ رامیتوان «وزن گفتاری» یا «حسی» نامید، وزنی کهن کمترین حالت و لازم ترین حالت وزنی را دارد، به بیان دیگر نزدیکتراست نه به نثر معمول، فقط حالت گفتار را کلمات شعری و حالات شعری تغییر میدهد:
پردهها از بغضی پنهانی سرشارند
و کبوترهای معصوم
از بلندیهای برج سپید خود
به زمین مینگرند
«تولدی دیگر- فتح باغ»
اما با همۀ توسعی که در وزن هست، گاهی سنگینی و کوششها و تکیههای غیر طبیعی و کلامش پیدا میشود.
-
- یک ستاره ترکید
-
- سخن از روز ست و پنجرههای باز
-
- و همآغوشی در اوراق کهنه یک دفتر
-
- اما هنوز پوست چشمانش از تصور ذرات نور میسوزد
-
- که من و تو از آن روزنۀ سرد عبوس
که گاهی به عدم دقت و حساسیت وزن میرسد:
-
- شب سرشار از انبوه صداهای تهی
-
- شب مسموم از هرم زهرآلود تنفسها
و نیز کاربرد اشکال مختلف حروف اضافه و کلمات که با طبیعت کلام گفتار نمیخواند. گسترش وزن به خاطر گریز از اینگونه گرفتاریهای خاص شعر کلاسیک فارسی است؛ بخصوص که این حروف و کلمات مخفف مانع روانی حالتهای خیالاتی در شعر فروغ است.
حروف اضافه:
-
- و زمینی که زکشتی دیگر…
- و سحرماه ز ایمان گله…