آن حلاوتی که آخر کار به مذاق تو خواهد رسید، برابر دیده ی دل نصب میکن[بکن وجه امری] تا مقصود به آسانی از حجاب تعذّر بیرون آید. (۸/۱۱۳)
فرشیدورد در مورد پیشوند «می» چنین مینویسد: «امروز (می) نشانهی وجه اخباری و (ب) علامت وجه التزامی و امری است، ولی در قدیم هیچ یک از اینها نشانهی وجه خاصی نبودهاند و این دو پیشوند صرفی با هر سه وجه اخباری و امری و التزامی به کار میرفتهاند.» (فرشیدورد، ۱۳۸۳: ۱۳۹)
فصل سوم
کارکردهای مختلف فعل در مرزباننامه
(تقدیم، حذف و تکرار افعال، تام و ناقص، معین و شبه معین، مطابقت فعل و فاعل، افعال مثبت و منفی)
مطالب و یافته های این پایان نامه در این فصل به شرح زیر ارائه شده است:
۳-۱- تقدیم فعل بر سایر اجزای جمله در مرزباننامه
۳-۲- حذف و تکرار فعل در مرزباننامه
۳-۳- فعل تام و ناقص، معین و شبه معین در مرزباننامه
۳-۴- مطابقت فعل و فاعل در مرزباننامه
۳-۵- افعال مثبت و منفی در مرزباننامه
کارکردهای مختلف فعل در مرزباننامه
(تقدیم، حذف و تکرار افعال، تام و ناقص، معین و شبه معین، مطابقت فعل و فاعل، افعال مثبت و منفی)
۳-۱- تقدیم فعل بر سایر اجزای جمله در مرزباننامه
در متون فارسی اجزای جمله به دو شیوهی عادی و بلاغی در پی هم میآیند؛ شیوهی عادی در نوشته های خبری، علمی، اداری و آموزشی کاربرد دارد و شیوهی بلاغی بیش از آنکه دستوری باشد، به سبک و سیاق نویسنده بستگی دارد. مرزباننامه نیز یکی از متون زبان فارسی است که هر دو شیوه در آن کاربرد دارد. امّا با اینکه در این کتاب کلمات عربی به وفور دیده میشود، مترجم آن با قدرت بینظیر توانسته است آن را از زیر بار تأثیر عربی سبک بار نگه دارد و نگذارد تحت تأثیر نحو عربی یا جملهبندی عربی قرار گیرد.
هر یک از اجزای جمله جایگاه خاصّی دارد، چنان که نهاد، معمولاً در صدر جمله میآید و فعل، همیشه در آخر جمله میآید، خواه فعل ربطی، خواه تام دیگر اجزای جمله هر کدام در جایگاه ویژه خود در بین این دو قرار میگیرند. ابوالقاسمی (۱۳۷۳: ۲۲۴) معتقد است فعل در جمله جای مشخصی ندارد و هر جای جمله میتواند بیاید. انوری در مورد جایگاهی اجزای جمله چنین میفرماید: «علاوه بر زبان شعر که به ضرورت وزن و قافیه، نظم طبیعی و منطقی جمله بر هم میخورد، در زبان محاوره و در زبان نویسندگان و استادان قدیم و جدید برای تکیه و تأکیدی که بر یکی از اجزای جمله دارند و یا به حکم ساخت خاصّ جمله یا به دلایل دیگر و یا از روی تفنّن و بدون هیچ دلیلی، نظم جمله بر هم میخورد و عناصر جمله را پس و پیش میآورند.» (انوری و گیوی، ۱۳۷۴: ۳۰۴)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در مرزباننامه حدود ۹۷% از جملات به شیوهی معمول به کار رفتهاند و بررسی نمونه های استخراج شده از مرزبان نامه آمار چگونه قرار گرفتن تقدیم فعل در دیگر جملات را چنین نشان میدهد: حدود۱۴% قرار گرفتن فعل قبل از همهی اجزای جمله، ۲۶% تقدیم فعل بر متمم، ۵/۳% تقدیم فعل بر مسند، ۱۶% تقدیم فعل بر نهاد، ۵/۱۰% تقدیم فعل بر قید، ۲۳% قرار گرفتن فعل در میان موصوف و صفتش و ۷% تقدیم فعل بر بدل این کارکرد در مرزباننامه بدین گونه است:
۳-۱-۱- تقدیم فعل قبل از همه اجزای جمله در مرزباننامه
اما بعد پوشیده نیست بر ارباب قرایح سلیم و طبایع مستقیم. (۵/۶)
تمام گشت باب دادمه و داستان (۱/۳۴۶)
برخیز و می رو آسوده و سبک بار. (۷/۵۰۹)
بفرمای هر چه رای تست. (۶/۱۱۰)
پدر گفت: آزمودم دوستان تو را
مبارک باد ترا جفتی که از هنر پیشگان عالم طاق است. (۸/۲۰۷)
تمام شد داستان دیدگاه و پای و دانای دینی (۷/۲۷۳)
۳-۱-۲- تقدیم فعل بر متمم در مرزباننامه
بعضی از آن کتب اسمار و حکایت یافتم به سیاقت مهذّب. (۴/۸)
چون کلیله که اکلیلی است فرق مفاخران براعت را. (۱/۹)
این نصایح مفضی است به منایح تأیید الهی و تخلید آثار پادشاهی. (۲/۵۵)
در آن جا دهقانی بود از اغنیاء دهاقین. (۱/۶۰)
بهرام گور گفت دهقان را. (۷/۶۲)
اگرچه سر شریف ترین عضوی است از اعضا هم محتاجترین عضوی است به اعضا. (۳/۶۷)
روزی خواجه گفت غلام را. (۲/۱۰۵)
باید که چون قطب بر جای ساکن بنشیند و حرکت این آسیای مردم سای را مینگرد تا از دور نامرادی کی فرو آساید، چنانکه بزرجمهر کرد با خسرو. (۴/۳۱۵)
از دور مردی قصّاب را دید با شکلی سمج و جامه شوخگن (۶/۳۵۱)
چنانکه رمه سالار گفت با شیطان (۱/۳۶۷)
چنانکه روباه را افتاد با خروس. (۵/۴۴۵)
چنانکه آن دیوانه گفت خسرو را (۱۱/۴۶۷)
یادآوری: در پایان بیشتر داستانها فعل به این شکل جابه جا شده است.
۳-۱-۳- تقدیم فعل بر نهاد در مرزباننامه
در مرزباننامه هر داستانی با جمله «چون بود آن داستان؟» خاتمه میپذیرد و داستان جدید شروع میشود.
چون بود آن داستان؟ (۲/۴۹۰)
خوپذیر است نفس انسانی. (۳/۳۷۵)
اگرچه مستهجن است باز گفتن. (۵/۳۱)
۳-۱-۴- تقدیم فعل بر مسند در مرزباننامه
حصیاتی که در مجاری انهار بیانش یابند ارزان. (۳/۱۳)
دوست را چیست به ز دیدن دوست. (۲/۸۳)
لیکن به سرزمین خراسان مرا دوست است جهان گردیده. (۴/۱۲۹)
دست از آئین اسلاف بازداشتن صفتی است ذمیم. (۴/۷۲)
در حدود آذربایجان کوهی است به بلند نامی و انواع نبات و نواحی مشهور. (۲/۶۵۱)
۳-۱-۵- تقدیم فعل بر بدل در مرزباننامه
بدان ای پادشاه، که پاکیزهترین گوهری که از عالم وحدت با مرکباتِ عناصر پیوند گرفت، خرد است. (۶/۴۵)
مگر جفتی کبک در آن کوهسار آشیان داشتند یکی آزاد چهره نام و یکی ایرا. (۲/۶۵۳)
باغبانی را دید مردی پیر سالخورده. (۴/۷۲۳)
زنی بود هنبوی نام.(۷/۵۰)
۳-۱-۶- قرار گرفتن فعل در میان موصوف و صفت در مرزباننامه
در مرزباننامه گاهی فعل در میان صفت و موصوف قرار میگیرد و دارای انواعی است، بدین گونه:
۳-۱-۶-۱- قرار گرفتن فعل در میان نهاد و صفتش در مرزباننامه