پوشش کامل و نمایش رویدادها و حوادث در حال وقوع در منطقه بحران
محدودیتها
در مرحلهی تولید، حجم و وزن بالای تجهیزات، همچنین گران بودن تجهیزات مورد نیاز برای تولید محتوای تلویزیونی
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
گران و حجیم بودن ایستگاههای پخش تلویزیونی و نیاز به وجود راههای ارتباطی برای استقرار در محل وقوع بحران
عدم امکان دریافت در منطقه بحران زده به دلیل فعال نبودن تلویزیونها جهت دریافت برنامهها
مخاطبان هدف
مخاطبان هدف این اطلاعیهها مردم بحرانزدهی حاضر در منطقهی بحران میباشند.
میزان وابستگی به برق
پخش تلویزیونی برای داخل مناطق بحرانزده به دلیل عدم دسترسی مردم به برق امکان پذیر نمیباشد، لذا برای پخش در مناطق خارج از بحران میتوان انرژی برق مورد نیاز مرحلهی تولید و نشر را از طریق ژنراتور و باتریهای مخصوص فراهم نمود.
رسانههای دیجیتال
با پیشرفت تکنولوژی روز به روز بر تعداد استفاده کنندگان از این رسانهها زیادتر شده و این استفاده شخصیتر میگردد، لذا امروز تقریبا به ازای هر شخص یک خط و گوشی تلفن همراه وجود داشته و بسیاری از این گوشیها هوشمند هستند و در کنار کامپیوترهای همراه، قابلیت استفاده از اینترنت را دارند.
استفاده از این تکنولوژیها بقدری زیاد شده که اشخاص حتی هنگام خواب نیز این وسایل را در اتاق خواب خود دارند و در صورت لزوم میتوانند از آن استفاده نمایند.
مزیتها
در دسترس بودن، کم حجم بودن و داشتن امکان استفاده معمولا تا ۲۴ ساعت بدون نیاز به انرژی برق
محدودیتها
از کار افتادن امکان ارتباط با مراکز انتقال اطلاعات و آنتنها در شرایط وقوع بحران
مسائل امنیتی استفاده از این گونه وسایل در شرایط بحران
مخاطبان هدف
تعاملی و عمومی بودن این رسانهها تقریبا کلیهی گسترهی مخاطبان را شامل میشود.
میزان وابستگی به برق
با توجه به داشتن باتری در اکثر این وسایل، حداقل در ۲۴ ساعت اول وقوع بحران معمولا با بهره گرفتن از ذخیره باتری امکان استفاده از این وسایل توسط اشخاص وجود دارد، برای آنتنهای مورد نیاز نیز امکان راهاندازی آنتنهای متحرک با تامینکنندهی برق ژنراتور در محل وقوع بحران میباشد که البته به دلیل عدم وجود این آنتنهای متحرک در کلیهی مناطق، راهاندازی امکان استفاده از این رسانه ها معمولا با تاخیر صورت میپذیرد.
چهارچوب نظری تحقیق
نظریه بخشی از کوشش محققان برای قابل فهم کردن رویدادهایی است که پیرامون آن ها جریان دارد. هدف نظریه تشریح و کمک به دک و تفسیر پدیدهها و ارائه رهنمودهایی است تا نشان دهد که چرا چنین پدیدههای خاصی اتفاق میافتد (ویلیامز)
اهداف نظریهپردازی در علوم انسانی «توصیف»، «تبیین»، «پیش بینی یا درک» و «اصلاح یا تغییر» پدیدههای اجتماعی و انسانی میباشد. (جولیا وود)
نظریه، روشی برای توجیه وقابل درک کردن یک موقعیت است که به ما امکان میدهد منبع و ذخیره عادات خود را به طور کارآمدتر به اجرا درآوریم. نظریه موجب ایجاد یک «زبان مشترک[۱۰]» برای درک بهتر نقشها در جامعهای است که ما در آن زندگی میکنیم. فهم اینکه چه چیزی اتفاق میافتد و چرا آن پدیده رخ میدهد در سایه درک کاربرد نظریه مقدور است. (مهدی زاده، ۱۳۹۱: ۱۳)
نقشهای هشتگانه نظریه از دید لیتل جان؛ تنظیم و خلاصه کردن دانش، تمرکز، روشن کردن یا توضیح دادن مشاهدات، پیشبینی، نقش کاوشگرانهآن، ارتباط، کنترل و نقش زایشی نظریه میباشد.
نظریهی وابستگی مخاطبان
نظریهی وابستگی[۱۱] مخاطبان، روابط بین رسانهها، جامعه و مخاطبان را مورد توجه قرار میدهد و با اشاره به نیازهای مخاطب از جمله داشتن اطلاعات از رویدادهای پیرامون از یک سو و نیز ندانستن و گریز از واقعیات از سوی دیگر، او را عنصری منفعل و وابسته به رسانهها فرض میکند.
مک کوایل و سون ویندال (۱۳۸۸)، مهمترین و اصلیترین ایدهی نظریه وابستگی مخاطبان را وابسته بودنِ خاطبان به منابع اطلاعاتیِ رسانههای جمعی برای دانستن و جهتگیری نسبت به رویدادهای اجتماعی ذکر میکنند.
در هریک از سه واحد (جامعه، رسانهها و مخاطبان) عواملی باعث افزایش یا کاهش میزان وابستگی مخاطبان به رسانهها میشود:
هرگاه در اجامعه میزان تغییر، تضاد و بینظمی افزایش یابد، مردم برای رفع ابهام و کسب اطمینان، به اطلاعات رسانهها وابستگی بیشتری پیدا میکنند. چنان که به هنگام وقوع جنگ، انقلاب و دیگر بحرانهای اجتماعی، نیازهای خبری مردم بیشتر و لذا وابستگیشان به رسانهها بیشتر میشود.
هرچقدر تعداد و محوریت کارکردهای اطلاعات رسانه ای بیشتر و گستردهتر باشد، میزان وابستگی مخاطبان افزای مییابد.
هرچقدر دامنه و میزان نیاز مخاطبان به اطلاعات رسانهای بیشتر باشد، میزان وابستگیشان به رسانهها بیشتر است.
دو شرط جامعه شناختی موثر بر میزان وابستگی مخاطبان از دیدگاه بال روکیچ و دی فلور چنین است:
در وضعیت افزایش پیچیدگی جوامع، رسانهها تمایل بیشتری به ایفای نقشها و کارکردهای خاص و ممتاز دارند.
میزان بالای تغییر و تضاد در جامعه، بطور نسبی بر میزان وابستگی مخاطبان تاثیر میگذارد.
به عبارتی در شرایط تغییر و تضاد اجتماعی، وابستگی مردم به منابع اطلاعات رسانه ای افزایش مییابد. این وابستگی پیامد مشترک تضعیف نظم اجتماعی موجود و تقلیل ظرفیت رسانهها برای جمع آوری و انتقال اطلاعات است؛ اطلاعاتی که تسهیل کنندهی برساخت مجدد نظم اجتماعی است. بنا به استدلال بال روکیچ و دی فلور، هرچقدر وابستگی به رسانهها در ارتباط با یک پیام ویژه بیشتر باشد، این احتمال که پیام شناختها، احساسات و رفتار مخاطبان را تغییر دهد، بیشتر است.
نظریه وابستگی مخاطبان اخیرا به وابستگیهای مردم به رسانهها به صورت فردی تاکید میکند تا به صورت مخاطبان انبوه و تودهوار. به عبارتی، میزان و شدت وابستگی افراد به رسانهها متاثر از متغیرهای در حال تعامل جامعهشناختی و روانشناختی است که عبارتند از:
عوامل ساختاری – الگوی روابط به هم وابسته رسانهها و نظامهای سیاسی، اقتصادی و غیره
عوامل زمینهای – ماهیت محیط اجتماعی که افراد و گروههای اجتماعی در درون آن عمل میکنند.
عوامل رسانهای – ماهیت و کیفیت فعالیتهای نظام رسانه ای در ساخت و تعریف پیام.
عوامل شبکهی میان فردی – شیوهای که در ا» شبکههای ارتباط میان فردی انگیزهها و تجربیات رسانهای افراد را شکل میدهد.
عوامل فردی – اهداف فردی که به واسطهی استفاده از رسانه ها میسر میشود.
آثار شناختی، عاطفی و رفتاری رسانهها بر مخاطب در شرایط وابستگی را میتوان به شکل زیر خلاصه کرد:
شناختی: ایجاد و از بین بردن ابهام، شکل گیری نگرش، برجسته سازی، گسترش نظامهای اعتقادی مردم، تبیین ارزشها
عاطفی: ایجاد ترس و اضطراب، بالا بردن و پایین آوردن روحیهی بیگانگی
رفتاری: فعالسازی یا منفعل سازی، ایجاد مسئله یا حل مسئله، رسیدن به استراتژی یا فراهم کردن آن برای عمل (مثلا تظاهرات سیاسی) و باعث رفتار معقول شدن (مهدی زاده ۱۳۹۱؛ ۷۵)
نظریه برجسته سازی