- رقیب (۱۳۹۰) به تحلیل میزان هوش معنوی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان وارتباط آن با ویژگی های جمعیت شناختی پرداخت. نتایج پژوهش او حاکی از این که میان متغیرهای سابقه مدیریت با میزان هوش معنوی ارتباط معناداری وجود ندارد. و رابطه میان سن و سابقه خدمت با میزان هوش معنوی معنادار است. به طور کلی یافته ها نشانگر میزان هوش معنوی نسبتا بالای مدیران گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان است.
- زارعی متین و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی به شناسایی و سنجش مولفه های هوش معنوی در محیط کار پرداختند و به این نتیجه رسیدند که مولفه های هوش معنوی در محیط کار به ترتیب عبارتند از: شناخت و باور به ربوبیت خداوند، خردمندی معنوی، ظرفیت رفتارهای فضیلت مابانه، خودآگاهی عمیق، وجدان کاری، توانایی استفاده از منابع معنوی در جهت حل مسائل زندگی، معنی بخشی به کار و زندگی(کار برای رضای خدا)، توانایی پرسیدن سوالات اساسی و یافتن پاسخ های بنیادین، داشتن بصیرت، درک، تشخیص و تمیز، توجه به ارزشهای معنوی، تفکر سیستمی، احساس مثبت داشتن، داشتن اهداف متعالی در کار و زندگی، داشتن بصیرت، درک، تشخیص و تمیز، روحیه خدمتکاری.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- حسینیان، قاسم زاده و نیکنام (۱۳۹۰) در پژوهشی بر روی دبیران نشان دادند که روابط مثبت معنی داری میان بعضی مولفه های هوش معنوی و زیر مقیاس های کیفیت زندگی مشاهده شد.
- حبیبی پور و همکاران (۱۳۸۸)در تحقیق خود«تأثیر به کارگیری تئوری هدف گذاری توسط مدیران پرستاری بر انگیزش شعلی پرستاران»به این نتیجه رسیدند که میزان انگیزش پرستاران گروه شاهد تغییری نداشته ولی پرستاران گروه آزمون به انگیزش به حدبالا رسیدند.
- آزادنیا و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی به بررسی هوش معنوی و تاثیرات آن بر سلامت جسمانی و روانی پرداختند، نتایج پژوهش این بوده؛ که افرادی که هوش معنوی بالاتری دارند از سلامت جسمانی و روانی بیشتری برخوردارند.
- موسوی (۱۳۹۰) در پژوهشی به بررسی رابطه هوش معنوی و رفتار سازمانی دبیران دبیرستان های شهرستان زنجان پرداخت. یافته های پژوهش نشان دادکه بین هوش معنوی با رفتار سازمانی دبیران همبستگی مثبت معناداری وجود دارد.
- نصر اصفهانی و اعتمادی (۱۳۹۱) در پژوهشی تحت عنوان رابطه ویژگی های شخصیتی با هوش معنوی و کیفیت زندگی در دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی به این نتیجه رسیدند که هوش معنوی و کیفیت زندگی با ابعاد شخصیتی برونگرایی، دلپذیربودن، وجدان گرایی و تجربه پذیری رابطه مثبت و معنادار و با روان نژند گرایی رابطه منفی داشتند.
- حمیدی و صداقت (۱۳۹۱) در پژوهشی تحت عنوان بررسی مقایسه ای هوش معنوی دانش آموزان دوره متوسطه بر اساس جنسیت و پایه تحصیلی بیان کردند که بین دو جنس از لحاظ هوش معنوی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
- غنا و همکاران (۱۳۹۱) در پژوهشی به بررسی رابطه هوش معنوی با برخی از عوامل جمعیت شناختی و آموزشی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گلستان پرداختند و نتایج نشان داد بین دو جنسیت از نظر هوش معنوی تفاوت وجود ندارد. همچنین بین متغیرهای سن، تاهل، قومیت، رشته تحصیلی و معدل با نمره هوش معنوی ارتباط معناداری یافت نشد.
- کریمی مونقی و همکاران (۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان ارتباط هوش معنوی با توانمندی تدریس در اعضای هیات علمی دانشکده پزشکی که بر روی ۱۶۰ نفر از اعضای هیات علمی انجام شد به این نتیجه رسیدند که هوش معنوی اعضای هیات علمی در حد متوسط است و ارتباط مثبتی بین هوش معنوی و توانمندی تدریس وجود دارد.
- ذبیحی و ساغروانی (۱۳۹۱) به بررسی رابطه بین هوش معنوی وتعهد سازمانی پرداختند. نتایج این تحقیق نشان داد که همبستگی مثبت معناداری میان هوش معنوی و تعهد سازمانی وجود دارد.
- با عزت و همکاران (۱۳۹۱) به بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با استرس شغلی کارکنان دانشگاه پرداختند. یافته های آنها حاکی از آن است که مولفه های هوش معنوی نقش موثرتری در تبیین و پیش بینی استرس شغلی کارکنان داشته اند.
- حاجیان و همکاران (۱۳۹۱) به بررسی رابطه بین هوش معنوی وهوش هیجانی پرداختند. یافته ها نشان دهنده این است که بین هوش معنوی با هوش هیجانی رابطه وجود دارد و این ارتباط در ابعاد مختلف هوش معنوی و هوش هیجانی مشاهده شد و رابطه معنی داری بین آنها وجود داشت. در واقع هوش معنوی بیشتر موجب هوش هیجانی بیشتر می شود و هوش معنوی تقویت کننده هوش هیجانی است.
- باقری، اکبری زاده و حاتمی (۱۳۹۱) در پژوهشی نشان دادند که ارتقاء هوش معنوی از طریق آموزشهای دینی منجر به درک الگوهای زندگی، دستیابی بیشتر به مهارت های ارتباطی، تشخیص معنای واقعی حوادث و احساس تسلط در هدف گذاری می شود و بین دو جنسیت زن و مرد از نظر میزان هوش معنوی تفاوتی وجود ندارد.
- حمید و زمستانی (۱۳۹۲) در پژوهشی بر روی دانشجویان پزشکی نشان دادند که بین هوش معنوی و ویژگی های شخصیتی با کیفیت زندگی روابط چندگانه مثبت و معنی داری وجود دارد.
ب: تحقیقات خارجی
زین و مک میلان[۱۱۸] (۱۹۹۹ ) دریافتند که دبیران زن از نقش حرفه ای خود به عنوان معلم در مقایسه با همکاران مرد خود از رضایت مشتری برخوردارند. آنها در بررسی هایی دریافتند که شرایط کاری، کفایت تدریس و فرهنگ سازمانی به ترتیب از اهمیت زیادی در رضایت از شغل برخوردارند.
آرنسون[۱۱۹] و جورانسون [۱۲۰](۱۹۹۹ ) دریافتند که دبیران قراردادی از انگیزه کاری کمتری برخوردارند. زیرا که بر وضعیت شغلی خود کمترین کنترل را دارند.
فابریکاتور ، هندل و فینزل[۱۲۱] (۲۰۰۰)، در مطالعات خود دریافتند که معنویت بر رضایتمندی کلی زندگی تاثیر می گذارد. معنویت شخصی به طور موثقی، رضایتمندی بیشتر از زندگی را پیش بینی می کند. همچنین به عنوان یک مکانیسم سازگاری ارزیابی می شود که به آنها کمک می کند که نسبت به کسانی که سطح پایین تری از معنویت شخصی را دارا هستند، بهتر و آسان تر عوامل تنش زا را کنترل کنند.
اینگر سول[۱۲۲] (۲۰۰۱ ) گزارش می دهد، عواملی که باعث بی انگیزگی در کار در بین معلمین شده اند، عبارتند از : دستمزد پایین، حمایت ناکافی از سوی سازمان های اداراه کننده مدارس، مشکلات انظباطی دانش آموزان و محدود بودن کاربرد توانایی دبیران در تصمیم گیریهای مدارس.
مطالعات روکو و کاستانسکی (۲۰۰۱ ) نشان می دهد که مهمترین عواملی که موجب انگیزه کاری بالا می گردند شامل : کارهایی که به لحاظ ذهنی چالش بر انگیزند، پاداشهای منصفانه، وضعیتهای کاری حمایت شده و حمایت همکاران است.
در مطالعه ای که توسط کاستلیوس[۱۲۳] (۲۰۰۱ ) به نقل از دی نو بیل و مک کورمیک[۱۲۴] (۲۰۰۶ ) صورت پذیرفت ، گزارش شده است که سالهای تجربه عامل پیش بینی کننده انگیزه کاری است که به طور طبیعی همراه با ترفیعات و نظارتها است. اما چه چیزی عامل این ارتباط است، روشن نیست. همچنین گزارش می دهد: زنان معلم در ابتدایی و راهنمایی، در یک موقعیت کاری برابر با مردان، از انگیزه بالاتری نسبت به مردان برخوردارند. همچنین دبیران با سابقه کار بیشتر از دبیران با سابقه کار کمتر انگیزه کاری بیشتری دارند.
- زوهر ومارشال (۲۰۰۲) درپژوهشی باعنوان “اثرات معنویت برسلامت فرد” دریافتند که معنویت با بیماری کمتر وطول عمر بیشتر همراه است و افرادی که دارای جهت گیری معنوی هستند هنگام مواجهه باجراحت، به درمان بهتر پاسخ می دهند و به شکل مناسب تری آسیب دیدگی را می پذیرند.
- نتایج پژوهش ساندرا و هوگای[۱۲۵] (۲۰۰۳) در بررسی رابطه معنویت و رضایت از زندگی زنان آفریقایی آمریکایی نیز، نشان داد که زنان سطح تعصب مذهبی بالاتری نسبت به معنویت داشتند که همبستگی معنی داری با رضایت از زندگی داشت و معنویت به عنوان متغیری بود که در رضایت از زندگی زنان آفریقاقی در میانسالی علی رغم، سن، درآمد و سطح تحصیلات نقش داشت.
- پژوهش بریل هرت[۱۲۶] (۲۰۰۵) در بررسی رابطه معنویت و رضایت از زندگی افرادی که دچار آسیب نخاع شوکی بودند به این نتیجه رسیدند که ارتباط مثبت و معنی داری بین رضایت از زندگی و فاکتورهای معنوی روانشناختی ابزار کیفیت زندگی وجود دارد.
-گروسمن و هریس[۱۲۷] (۲۰۰۶ ) به نقل از دی نوبیل و مک کورمیک (۲۰۰۶ ) در تحقیقات خود گزارش دادند: که میزان رضایت شغلی و انگیزه در معلمینی که به تازگی حرفه خود را آغاز نموده اند بالا است و در گروهی که بین سالهای ششم تا بیستم هستند، رفته رفته رو به کاهش است و آنهایی که بالای بیست سال هستند مجدداً در حال رشد است.
- یانگ (۲۰۰۶) در تایوان، ماوب (۲۰۰۶) در چین و سالی ماگزیمو (۲۰۰۷) در آمریکا در تحقیقات خودتفاوت معنی داری را در هوش معنوی آزمودنی ها از لحاظ سن، جنس، تأهل و تجرد، مذهب و شغل نیافتند.
- جورج (۲۰۰۶) در پژوهشی باعنوان “استفاده علمی از هوش معنوی در محل کار” دریافت که مدیران با هوش معنوی بالا می توانند روش متفاوتی برای اداره کردن افراد وهدایت آنها اتخاذ کنند.
- نتیجه پژوهش آکلیز کازرین[۱۲۸] (۲۰۰۹) نیز نشان داد که ابعاد مذهبی بودن با رضایت از زندگی بالاتر مرتبط است و افراد مذهبی در اقوام مذهبی شادترند. در بررسی رابطه هوش هیجانی و رضایت زندگی نیز پژوهش هایی صورت گرفته که به برخی از آنها اشاره می شود.
- تاچمن[۱۲۹] (۲۰۰۹) بر مبنای یک برنامه ۵ مرحله ای نشان داد که درمان معنوی از طریق به کارگیری فنون مقابله مذهبی، در آموزش ارتباطات، یکی کردن مفاهیم و مهارت های آموخته شده، توجه به مهارت های ارتباطی و مهارتهای حلمساله و در نهایت حمایت ارتباطی اعضای خانواده های دارای فرد اسکیزوفرنی، موثر واقع می شود.
- آمرام و همکاران (۲۰۰۹) در پژوهشی نتیجه گرفتند که هوش معنوی در مدیریت شغلی موفق و کارآمد تاثیر بسزایی دارد. او معتقد است هوش معنوی موجب ارتقای کارکرد روزانه و سلامت جسمی و روحی فرد می شود. آمرام به وسیله مصاحبه با ۷۱ نفر از پیروان سنت های مختلف معنوی و تحلیل کیفی نتایج، مدلی از هوش معنوی با هفت بعد ارائه کرد: خود آگاهی: که شامل هوشیاری، دقت، آگاهی فراعقلایی است. ۲- متانت: زندگی کردن به صورت روحانی و داشتن توکل و عشق به زندگی ۳- معنا: درک معنای فعالیت روزانه ۴- تعالی: فرارفتن از خود و احساس اتصال به مردم و طبیعت ۵- حقیقت یابی: زندگی به همراه کنجکاوی، پذیرش و عشق به همه موجودات. ۶- سازش در عین داشتن آرامش. ۷- هدایت درونی: آزادی درونی، تحریک شدن از درون و نه از بیرون و داشتن جرات، خلاقیت و شادمانی و نیاز کمتر به تایید دیگران.
- دیمیر[۱۳۰](۲۰۱۱) در پژوهشی تحت عنوان پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان از روی انگیزه درونی و بیرونی دبیران به این نتیجه رسید که میزان بالای انگیزه درونی دبیران عملکرد تحصیلی بالای دانش آموزان را پیش بینی می کرد.
- ریسیپوگلو[۱۳۱] (۲۰۱۳) در پژوهشی بر روی انگیزه کاری دبیران در نمونه ای از دبیران در ترکیه نشان داد که دبیران با انگیزه بالا از میزان تعهد کاری بالاتری برخوردار بودند. دبیران با سابقه تدریس و مدرکهای تحصیلی متفاوت انگیزه متفاوتی داشتند، اما بین دبیران مرد و زن از لحاظ انگیزه کاری تفاوت معنی داری وجود نداشت.
جمع بندی
هوش معنوی به عنوان یکی از مفاهیم جدید هوش، دربردارنده نوعی سازگاری و رفتار حل مساله است که بالاترین سطوح رشد را در حیطه های مختلف شناختی، اخلاقی، هیجانی، بین فردی و … شامل می شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطراف و دستیابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می نماید.
معلم کارگزار اصلی تعلیم و تربیت و روح نظام آموزشی هر کشوری است و با کوشش خردمندانه او است که اهداف متعالی نظام آموزشی کشور محقق می شود.آنچه دانش آموزان در مدرسه کسب می کنند، متأثر از خصوصیات، کیفیات، شایستگی های علمی، فرهنگی و اخلاقی دبیران است. اینکه دبیران افراد حرفه ای هستند و باید نسبت به حرفه خود متعهد باشند، موضوعی است که توسط اکثر صاحبنظران و پژوهشگران مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. برای رسیدن به سطح بالایی از تخصص و تعهد در دبیران انگیزه کاری آنها کلید اصلی این امر مهم است. اکثر پژوهشها نشان داده اند که دبیران دارای سابقه تدریس پایین از انگیزه و رضایت شغلی بالاتری برخوردارند.
جستجو برای معنا داری و دیدن مفهومی بزرگتر از زندگی می تواند تقریباً هر واقعه و تجربه زندگی را در بر گیرد. به طور مشابه، بعضی از توانایی ها و صفات هوش معنوی مثل حکمت، خود آگاهی، استدلال خلاّق، کمال، دلسوزی و پرسش سؤالات چرایی، می تواند با موضوعات و مشکلات بالاتری، جدای از موضوعات معنوی یا وجودی، مرتبط باشند. با توجه با مبانی نظری این پژوهش به نظر می رسد که یکی از پیش نیازهای انگیزه کاری دبیران هوش معنوی و به صورت اختصاصی تر مؤلفه های هوش معنوی می باشد.
از آنجا که یکی از وظایف مهم مدیران در سازمانها، شناسایی استعدادهای بالقوه کارکنان و فراهم نمودن زمینه های رشد و شکوفایی آنان است، این مسئله مدیران را ناگریز می سازد تا محیط درونی و بیرونی حاکم بر سازمان را به گونه ای شکل دهند تا اهداف مناسب برای ارضای نیاز کارکنان را انتخاب نموده و برای ایجاد انگیزش در کارکنان گام بردارند. برای ایجاد انگیزش، لازم است که نیازها شناسایی و در جهت ارضای آنها تلاش شود. یکی از نیازهای هر فرد در سازمان تولید معنی شخصی، آگاهی وجودی و تفکر انتقادی وجودی است.
فصل سوم
پژوهش
۳-۱) مقدمه
پی بردن به قاعده و نظم میان داده ها و رویدادها در علوم انسانی و اجتماعی به خصوص علوم رفتاری بر خلاف سایر علوم به سختی انجام می شود، زیرا موضوع اصلی در این علوم، رفتار پیچیده آدمی است که عوامل بسیاری در ایجاد آن دخالت دارند. اما می توان با روش مناسب به شناخت آن پرداخت(دلاور، ۱۳۸۹). تحقیق عبارت است از «یک عمل منظم که در نتیجۀ آن پاسخهایی برای سؤالهای مورد نظر و مطرح شده، در موضوع تحقیق به دست میآید». این چنین پاسخها ممکن است کلی و ذهنی، نظیر یافته های تحقیقات بنیادین یا بر عکس قابل لمس و ویژه مانند یافته های تحقیقات کاربردی باشند، در هر حال محقق سعی دارد حقایقی را آشکار کند و بر اساس تعبیر و تفسیر این حقایق به دانش نو دست یابد (نادری و سیف نراقی،۱۱:۱۳۹۰). در این فصل به روش شناسی پژوهش که شامل نوع تحقیق، توصیف جامعه آماری، نمونه آماری، شیوه نمونه گیری، ابزارهای گردآوری اطلاعات، روایی و پایایی پرسشنامه ها، روش آماری تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است.
۳-۲) روش تحقیق
روش پژوهش، نقشه و نحوه جمع آوری اطلاعات یا داده های لازم برای آزمون فرضیه یا تعیین روابط بین متغیرها را نشان می دهد. هر موضوع تحقیق ضمن آن که به یک طرح مدون و جامع نیاز دارد، می بایست از پشتوانه تئوریکی تحقیقی که در راستای متغیرهای تحقیق صورت گرفته باشد، برخوردار گردد. انتخاب روش تحقیق بستگی به ماهیت موضوع، اهداف پژوهش و فرضیه های پژوهش دارد (دلاور، ۱۳۸۹). انتخاب روش تحقیق بستگی به هدفها و ماهیت موضوع پژوهش و امکانات اجرایی آن دارد. به سخن دیگر، هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که محقق مشخص نماید، چه شیوه و روشی را اتخاذ کند تا او را هرچه دقیق تر، آسانتر، سریعتر و ارزانتر در دست یابی به پاسخ یا پاسخ هایی برای پرسشهای تحقیق مورد نظر کمک کند (نادری و سیف نراقی،۳۱:۱۳۹۰). با توجه به اینکه موضوع این پژوهش بررسی رابطه بین هوش معنوی و انگیزه کاری است و محقق سعی میکند آنچه را که هست بدون دخالت یا استنتاج ذهنی گزارش کند، بنابراین از روش تحقیق توصیفی[۱۳۲] از نوع همبستگی[۱۳۳] استفاده شد. مسئلۀ پژوهش زمانی از نوع همبستگی است که پژوهشگر با بهره گرفتن از گروهی از آزمودنیها دست کم دربارۀ دو متغیر بدون آنکه هیچ یک از آنها دستکاری یا کنترل شود اطلاعاتی بدست آورد. این گونه اطلاعات را میتوان برای بررسی این مطلب به کار برد که آیا متغیرهای مورد مطالعه با یکدیگر ارتباط دارند یا نه؟ در صورتی که رابطهای کشف شود، آیا این رابطه مثبت است یا منفی و شدت و قدرت آن چه اندازه است؟ (نادری و سیف نراقی،۴۶:۱۳۹۰). بنابراین روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی میباشد.
۳-۳) جامعه آماری
تعریف جامعه بنابر نظر اغلب محققان عبارت است از همۀ اعضای واقعی یا فرضی که محقق علاقه مند هست یافته های پژوهش را به آنها تعمیم دهد (دلاور،۱۲۰:۱۳۸۷). جامعهی آماری این پژوهش، کلیهی دبیران زن و مرد شهرستان کامیاران (۲۰۳=N) بودند (جدول ۱-۳):
جدول۳-۱ جامعهی آماری