یکی از مسائل بسیار مهمی که در ایجاد یک زمان بندی دقیق موثر است در نظر گرفتن شرایط عدم قطعیت می باشد. در مقاله مروری ذکر شده به دو نوع عدم قطعیت اشاره شده است که اولی در زمان اجرا و دومی در ورود بیماران غیر انتخابی می باشد که در این تحقیق فقط عدم قطعیت نوع اول در نظر گرفته خواهد شد.
برای حل این گونه مسائل در حالت عدم قطعیت روش های مختلفی ارائه شده است که شبیه سازی یکی از روش هایی است که بیشتر به آن توجه شده است. مدل های برنامه ریزی ریاضی و بهینه سازی نیز از دیگر تکنیک های رایج در ادبیات موضوع زمان بندی و برنامه ریزی اتاق عمل می باشند. با توجه به پیچیدگی بالای مسائل زمان بندی در مسائل با اندازه های بزرگ روش های ابتکاری و فرا ابتکاری زیادی نیز در این زمینه ارائه شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بسیاری از مطالعات زمان بندی اتاق عمل قابل اجرا در شرایط واقعی هستند. در حقیقت این گونه مسائل با توجه به شرایط واقعی مدلسازی شده اند. این مسائل در دسته مقالات کاربردی قرار گرفته و در مقابل مطالعاتی که از داده های واقعی استفاده نکرده اند در دسته مقالات غیر کاربردی قرار می گیرند.
در این پایان نامه از روش های مبتنی بر تحقیق در عملیات و تکنیک های بهینه سازی استفاده شده است.پس ادبیات موضوع محدود به همین حیطه می باشد. در ادامه ابتدا ادبیات موضوع مربوط به زمان بندی مطرح خواهد شد و در پی آن مقالاتی که زمان بندی اتاق عمل را مورد بررسی قرار دادند آورده می شود.
۲-۳ ضرورت توجه به زمانبندی
محصولات به چه ترتیبی میبایست تولید شوند؟ برای انجام کلیه فرایندها در زمان مشخص به چه تعداد ماشین از انواع مختلف نیازمندیم؟ چه زمانی فرایند تولید آغاز میشود؟ محدودیتهای دسترسی ماشینآلات چیست؟ اینگونه سوالات مکررا توسط افرادی که وظیفه برنامه ریزی و زمانبندی عملیات را دارند، مطرح می شود. این افراد وظیفه دارند منابع محدود موجود را به نحوی به فرآیندها تخصیص دهند که یک یا چندین مورد از اهداف تولیدی سازمان نظیر تحویل به موقع، کاهش زمان تولید و غیره تحقق یابد.
امروزه با توجه به پیچیدهتر شدن صنایع تولیدی و نیاز به کارایی بیشتر، چرخه تولید کوتاهتر محصول، انعطاف بیشتر، کیفیت بهتر محصولات، ارضای هرچه بیشتر توقعات مشتریان و در عین حال داشتن هزینه های کمتر، چهره تولید تغییر کرده است. سازمانهای امروزی به منظرو حفظ و بقای خود نه تنها باید خود را با این محیط متغییر تجاری سازگار کنند بلکه برای دوام آوردن در چنین بازاری میبایست به فکر ایجاد برتریهای رقابتی در چنین وضعیتی باشند. به منظور دستیابی به چنین مزایایی، سازمانها به دنبال راه هایی برای بهینه کردن عملیات در سیستمهای تولیدی خود هستند. برنامه ریزی تولید یکی از حیاتی ترین بخشهای سیستمهای تولیدی است. در این میان هرچند توابع کلیدی دیگری همچون گردش مالی، منابع مدیریتی، برنامه ریزی ظرفیت، نگهداری و تعمیرات و غیره نیز نقش اساسی در سیستمهای تولیدی دارند اما امروزه بحث زمانبندی بسیار بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. در حقیقت امروزه برنامه ریزی و زمانبندی کار برای بقا در بازار یک ضرورت است. در واقع برای مواجه شدن با فشارهای وارده بر بازارهای صنعتی و تجاری کنونی ( نظیر تنوع سلایق، کاهش طول عمر محصولات، رقابت در عرصه جهانی، گسترش سریع فرایند و تکنولوژیهای جدید و غیره) و به منظور کاهش هزینه ها میبایست سطح موجودی سیستمهای تولیدی کاهش یافته و بیکاریها به حداقل برسد و در عین حال بتوان رضایت مشتریان را از لحاظ تحویل به موقع نیز تأمین کرد. بنابراین نیاز به یک برنامه زمانبندی کارا، موثر و قابل اطمینان کاملا احساس می شود اما متاسفانه دستیابی به چنین برنامه زمانبندی کار ساده ای نیست و حتی اغلب بسیار پیچیده است تا آنجا که نتایج یک تحقیق در مورد صنایع مکانیکی آمریکا نشان میدهد که ۸۰ درصد از زمان مفید ماشینآلات در حالت انتظار تلف می شود. این آمار هرچند تأسف بار نکته قوی نیز دارد که نشان از پتانسیل صرفه جویی ناشی از زمانبندی مناسب در صنایع است.
کلاسن و مالسترم (۱۹۸۲) اهمیت برنامه ریزی تولید را اینگونه بیان می کنند: «صدها ربات و یا تجهیزا کنترل کامپیوتری که میلیون ها دلار برای آنها هزینه شده است، چنانچه به علت برنامه زمانبندی غلط، مورد استفاده نامناسب قرار گیرند دارای کمترین ارزشی نیستند».
در نهایت نکته دیگری که یاید به آن توجه کرد این است که زمانبندی تنها محدود به محیطهای تولیدی نمی شود و در سایر محیطها مانند فرآیندهای پردازش اطلاعات و سروسیهای صنعتی نظیر نگهداری و تعمیرات، حمل و نقل و غیره نیز کاربرد فراوان دارد.
۲-۴ تعریف انواع زمان بندی
زمانبندی نوعی تصمیم گیری با نقش حیاتی در سیستمهای تولیدی، خدماتی و صنعتی تعریف شده است. در محیطهای رقابتی کنونی که شرایط به سرعت در حال تغییر است وجود یک برنامه زمانبندی کارا نقش اساسی و حیاتی خواهد داست. درواقع در این چنین شرایطی شرکتها مجبور به رعایت زمان موعد تحویل کالا به مشتری، مدت زمان ساخت و غیره است. چرا که در غیر این صورت علاوه بر متحمل شدن هزینه های مالی ناشی از افزایش زمان ساخت و یا جریمههای دیرکرد، اعتماد مشتریان خود را نیز از دست خواهند داد.
زمانبندی تولید عبارت است از تخصیص منابع محدود تولید، از جمله نیروی انسانی، تجهیزات و ابزار، برای انجام مجموعه ای از وظایف با بهینه سازی یک یا چند هدف (پیندو ۱۹۹۵). درواقع یک فرایند تصمیم گیری است که نقش مهمی در صنعت تولید ایفا می کند. زمانبندی موثر به یک ضرورت اساسی برای بقای شرکت و کسب و کار در حال رشد در بازار تبدیل شده است. امروزه صنعت در حال تجربه چالشهای جدیدی مانند رقابت جهانی، چرخه عمر محصول کوتاه تر، محصولات سفارشی، و تغییرات تقاضا در بازار، و غیره است. به منظور حفظ رقابت، برای شرکت های تولیدی بهبود عملکرد سیستم های زمانبندی تولید تحت افزایش نوسانات بازار (به عنوان مثال سفارشات هجوم و لغو کار) و عدم قطعیت داخلی در فرایند تولید (به عنوان مثال خرابی ماشین آلات، شکست ابزار، و تغییر زمان پردازش) بسیار مهم است.
انواع مسائل زمانبندی از محیط های تولید در دنیای واقعی شناخته شده است. با این حال بیستر تحقیقات دانشگاهی بر روی مسائل کلاسیک تمروز دارند. زمانبندی کارگاهی یکی از قدیمیترین مسائل زمانبندی است که بررسیهای زیادی هم در دانشگاه و هم در صنعت بر روی آن انجام شده است. مدل زمانبندی کارگاهی پایهای شامل مجموعه ای از کارها و ماشین آلات است، که هدف آن تعیین توالی بهینه یا نزدیک به بهینه کار بر روی هر ماشین با توجه به برخی محدودیتهای موجود است.
با توجه به محیط های کارگاهی، زمانبندی کارگاهی را می توان به پنج دسته اصلی طبقه بندی کرد: تک ماشینه، ماشین های موازی، جریان کارگاهی، کارگاهی، و کارگاه باز(الله وردی و سروش[۶] ۲۰۰۸، هال ۱۹۹۸). همه مسائل زمانبندی کارگاهی به کلاس NP تعلق دارند. زوبولاس[۷] و همکاران(۲۰۰۸). در شکل زیر مای کلی از محیط کارگاهی زمان بندی نشان داده شده است.
شکل ۲-۱ روابط بین محیط های ماشین های مختلف
۲-۵ ادبیات مرتبط با مسائل جریان کارگاهی انعطاف پذیر
مسأله زمانبندی جریان کارگاهی انعطافپذیر(FFS)، یکی از شناخته شده ترین مسائل در زمینه زمانبندی تولید است، که به طور طبیعی از محیطهای تولیدی سرچشمه میگیرد و به طور گستردهای در صنایع مختلف دنیای واقعی وجود دارد. از زمانی که مسأله زمانبندی جریان کارگاهی انعطاف پذیر در سال ۱۹۷۰ شناخته شد (آرتاناری و رامامورثی،[۸]۱۹۷۱)، توجه زیادی را در چند دهه گذشته به خود جلب کرده است(وانگ، [۹]۲۰۰۵).
یک زمانبندی جریان کارگاهی انعطافپذیر، در ادبیات موضوع با نامهای خط جریان انعطاف پذیر(FFL)[10]، جریان کارگاهی ترکیبی (HFS)[11]، یا جریان کارگاهی چند پردازنده[۱۲] شناخته می شود(جانگواتاناکیت[۱۳] و همکاران ۲۰۰۸،کوادت و کوهن،[۱۴] ۲۰۰۷). زمانبندی جریان کارگاهی انعطافپذیر یک تعمیم از مسأله زمان بندی خاص است(جانگواتاناکیت[۱۵] و همکاران، ۲۰۰۸) که از ترکیب مسائل زمان بندی جریان کارگاهی[۱۶] (FSS) کلاسیک و مسأله زمان بندی ماشین های موازی[۱۷] (PMS) ساخته می شود.
با ترکیب FSS و PMS یک FFS شامل یک سری از مراحل تولیدی می شود که هر کدام از آن مراحل چند ماشین را در بر میگیرد. بین هر دو کار پشت سر هم یک بافر میانی وجود دارد وقتی که کار در مرحله قبلی به پایان رسید برای پردازش در مرحله بعد در صف منتظر خواهد ماند. تمام کارهای آزاد شده به زمانبندی جریان کارگاهی انعطافپذیر باید تمام مراحل را به همان ترتیبی که وارد میشوند بگذرانند.
شکل ۲-۱ ساختار کلی مسأله جریان کارگاهی انعطافپذیر
در زمانبندی جریان کارگاهی انعطافپذیر ، جایگشت کارها معمولا مجاز نیست و از قطع کارها جلوگیری می شود. هدف زمانبندی جریان کارگاهی انعطافپذیر شناسایی توالی عملیات کارها بر روی هر ماشین است. شکل (۲-۱) یک ساختار کلی زمانبندی جریان کارگاهی انعطافپذیر را با m مرحله و تعداد متغیری از ماشینها در هر ایستگاه نشان میدهد.
پیکربندی مسأله جریان کارگاهی انعطافپذیر را می توان در بسیاری از صنایع در دنیای واقعی یافت(رودریگز و سالهی،[۱۸] ۲۰۰۵، چوی و همکاران، ۲۰۰۹) از جمله کارخانه کیسه های کاغذی، مواد چرمی، لباس و تولید کفش، صنعت خودرو، تولید فولاد، ساخت تخته مدار چاپ [۱۹](PCB) ، تولید نیمه هادی، صنایع شیمیایی و پتروشیمی، و غیره. به عنوان مثال، در یک سیستم تولید فولاد و ریخته گری پیوسته، کارها باید در سه مرحله جریان یابند، که در آن عملیات، از جمله ساخت فولاد، پالایش و ریخته گری، یک به یک انجام شوند(تانگ[۲۰] و همکاران، ۲۰۰۵، عتیقه چیان[۲۱] و همکاران، ۲۰۰۹). مسائل زمانبندی عموما NP-hard به عنوان مسائل بهینه سازی ترکیبی در نظر گرفته شده اند. گوپتا[۲۲] (۱۹۸۸) ثابت کرد که مسأله زمانبندی جریان کارگاهی انعطاف پذیر با دو مرحله، حتی اگر فقط یکی از مراحل شامل چند ماشین باشد NP-hard است. این نشان میدهد که مسأله زمانبندی جریان کارگاهی انعطاف پذیر عمومی همچنین NP-hard است. گورگند و همکاران، (۱۹۹۹) نشان داند که مسأله زمانبندی جریان کارگاهی انعطاف پذیر,(n × m) (مرحله × کار) با ماشین موازی در مرحله i، تعداد کل راه حل های ممکن برابر است با .
جدول ۲-۱ برخی از مسائل زمانبندی جریان کارگاهی انعطاف پذیر
مقالات | سال انتشار | فرضیات |
جلاب و جلاب | ۲۰۰۲ | جایگشت کار |
کروز و آشکین[۲۳] لاجنران[۲۴] وو و ویت[۲۵] جانگواتاناکی[۲۶] زندیه و غلامی[۲۷] |
۲۰۰۴ ۲۰۰۶ ۲۰۰۷ ۲۰۰۸ ۲۰۰۹ |
آماده سازی وابسته به توالی در ماشین آلات |
ریانه و همکاران[۲۸] الویی و آربیتا عتیقه چیان |
۲۰۰۱ |