فصل چهارم
آیین نوروز و مردم شناسی نوروز در شیراز
نوروز
نوروز جشن ملی ایرانیان، یادگار ارزشمندی از نیاکان روشنبین و نشانهای درخشان از هویت ملی و فرهنگی ماست. حسن انتخاب نخستین روز سال در تاریخ شمسی نشانهای از پیوند دلها با طراوت و شادی و سرسبزی است. جشن نوروز در طول تاریخ ایران زمین فرازها و نشیبهای فراوانی طی کرده است. اما همچنان ماندگار و زیبا و سبز در ذهن و زبان ایرانیان جای دارد.
در دورانی که در آن زندگی میکنیم «جهانی شدن» مقولهای جدی است که میکوشد فرهنگ ملی و خرده فرهنگهای جهانی را در خود مستحیل سازد و با تحمیل فرهنگی یگانه که نه بایسته است و نه شایسته، خاطرههایی ازلی قومی را به فراموشی سپارد. و به همین دلیل است که امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند شناخت، شناساندن و تقویت فرهنگ ملی و مذهبی کشورمان هستیم. فرهنگی که در آن زاده شدهایم، رشد کردهایم، با آن خو گرفتهایم و باید آن را برای آیندگان به یادگار بگذاریم. (فقیری، ۱۳۸۲: ۱۳)
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مجمع عمومیسازمان ملل ۲۱ مارس را به عنوان روز جهانی عید نوروز با ریشه ی ایرانی به رسمیت شناخت و آن را در تقویم خو جای داد و پیش از این نیز این جشن توسط سازمان علمیو فرهنگی سازمان ملل متحد به عنوان میراث غیر ملموس جهانی به ثبت رسیده است. (همان:۹)
گوشههایی است از آداب و رسوم نوروزی در فارس و روایتی میباشد از آنچه که از این سنت دیرینه باقی مانده است. هدف عمدهاش حفظ و نگهداری آداب و رسوم مردم فارس بزرگ است. (همان:۱۴)
(تاریخ عکس: ۱۳۹۰، عکاس: نگارنده پایان نامه، موضوع عکس: بهار شیراز)
واژهی نوروز
«نوروز» واژهیی است مرکب از دو جزء که رویهم به معنای روز نوین است و بر نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی، آنگاه که آفتاب به برج حمل انتقال مییابد، گذارده شود. و در اصطلاح بر جشن سر سال پارسی- ایرانی، که در روز نخست فروردین ماه برابر با ۲۱ مارس، مسیحی- آغاز فصل بهار- برگزار میشود، گفته میآید.
اصل پهلوی این واژه «نوک روچ» یا «نوگ روز» (Nogroz) بوده است. «نوروز» در زبان عربی، هم به ریخت فارسی آن به کار رفته و هم معرَّب آن به گونۀ «نیروز» آمده است.(همان)
پیدایش نوروز
بیشتر تاریخنویسان و صاحبان فرهنگ «جمشید» پادشاه پیشدادی را پایهگذار نوروز و سایر رسمهای نیکو دانستهاند. مسعودی گوید: «بیشتر مردمان بر این اعتقادند که نوروز در روزگار او پدید آمد و در پادشاهیاش آیینی شد». اگرچه در کهنترین کتاب ایرانی، یعنی اوستا از نوروز نامی نیست لیکن از جمشید یم «YIMA» یاد شده است و به نوآوریهای او اشاراتی رفته.
همچنین در تاریخ الامم و الملوک محمد بن جریر طبری و ترجمهی آن از ابوعلی محمد بلعمی و زیر آمده است: «… و علما را بفرمود «جمشید» که آن روز که من بنشستم به مظالم شما نزد من باشید تا هر چه در او داد و عدل باشد بنمایید تا من آن کنم و آن روز که بر مظالم نشست روز هرمز بود از ماه فروردین پس از آن روز «رسم» کردند و بر گبران اکنون سنت گشت»
شاعران ایرانی در دورهی اسلامی مکرر کردهاند که نوروز از جمشید یادگار است. چنان که استاد حکیم فردوسی آورده است.
چون آن کارهای وی آمد به جای ز جای مهی برتر آورد پای
به فر کیانی یکی تخت سای چو مایه بدو گوهر اندر نشاخت
که چون خواستی دیو برداشتی زهامون بگردون برافراشتی
چو خورشید تابان میان هوا نشسته بر او شاه فرمان روا
جهان انجمن شد بر تخت اوی از آن بر شده فره بخت اوی
به جمشید بر گوهر افشاندند مر آن روز را، روز نو خواندند
سر سال نو، هرمز فرودین بر آسوده از رنج تن، دل ز کین
به نوروز نو، شاه گیتی فروز بر آن تخت بنشست فیروز روز
بزرگان به شادی بیاراستند می و رود و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگار
قریب به همین مضمون «بیرونی» در آلاثارالباقیه به نقل آورده است:
«… و باز عید بودن نوروز را چنین گفتهاند که چون جمشید برای خود تخت بساخت در این روز بهر آن سوار شد و جن و شیاطین آن را حمل کردند و به یک روز از کوه دماوند به بابل آمد و مردم برای دیدن این امر در شگفت شدند و این روز را عید گرفتند».
لیکن این گونه اقوال، بالجمله بر اساس روایات افسانهای و اساطیری بازگوی شده و هم به قول بیرونی «هیچ عقلی آنها را نمیپذیرد. ولی مقصود ما آن است که تواریخ را به دست آوریم، نه آن که گفتهها را انتقاد کنیم».
نوروز عام و نوروز خاص
«بیرونی» پس از ذکر این که نوروز نخستین روز است از فروردین ماه گوید: «و آنچ از پس اوست از این پنج روز همه جشنهاست و ششم فروردین ماه، نوروز بزرگ دارند. زیرا خسروان بدان پنج روز حقهای حشم و گروهان و بزرگان بگزاردندی و حاجتها روا کردندی. آنگاه بدین روز ششم، خلوت کردندی خاصگان را».
بدین سان میبینیم که پنج روز اول فروردین جشن نوروز، گونهای همگانی داشته و عموم مردمان به اجرای مراسم و سرور و شادمانی میگذرانیدهاند، از این رو آن را نوروز عامه نامیدهاند و از ششم فروردین ماه، که جشن نوروز به گونهی ویژه و درباری برگزار میشده است نوروز خاصه گفتهاند.
نوروز پس از اسلام
با روی کار آمدن دولت صفوی و برگزیدن تشیع به عنوان مذهب رسمی، این جشن رونق و تازگی و درخششی عظیم یافت. در این عصر علمای شیعه به گردآوری روایات و اخبار امامان در مورد نوروز قیام کردند، که از همه مهمتر کتاب «السماءوالعالم» علامه مجلسی است (جلد ۱۴ بحارالانوار) که حاوی فصلی مشبع است و در اخبار و روایات و اعمال و ادعیه و از کار نوروزی و فضایل نوروز و جنبهی دینی آن که از جمله، اینها را نقل میکنیم: حدیث «یوم النیروز هوالذی» یعنی روز نوروز آن است که در آن خدا به دعای یکی از پیامبران باران به مردم فرستاد و آب به ایشان داد و آب پاشی به یکدیگر در نوروز سنت شده، این حدیث اشاره به این نکته است که در زمان قدیم معمول بوده که آب بر یکدیگر میپاشیدند (آبریزان) و حتی در برخی از نواحی ایران هنوز معمول است و این را شگون میگیرند.
حدیثی دیگر چنین است «هوالیوم الذی حمل فیه…» یعنی روزی است که در آن رسول خدا، علی را بر دوش خود گرفت و بتهای قریش فرو ریخت و شکست. هم در این عصر، اینچنین نوروز صبغهی مذهبی یافت که در این مورد مختصری از «السماء والعالم» مجلسی که از حضرت صادق «ع» روایت گردیده نقل میشود «… در آغاز فروردین آدم آفریده شده و آن روز فرخندهای است برای طلب حاجتها و برآورده شدن آرزوها و دیدار پادشاهان و کسب دانش و زناشویی و مسافرت و دادوستد. در آن روز خجسته بیماران بهبودی مییابند و نوزادان به آسانی زاده میشوند و روزیها فراوان می گردد. در نوروز خوب شستشو کنید و خود را پاک نگهدارید و بهترین جامهها را بپوشید و بوهای خوش به کار برید و سپاس خدای را به جای آرید، زیرا در آن روز پیغمبر اسلام در غدیر خم برای ولایت علی «ع» از مردمان بیعت گرفت و هم در آن روز علی بر مردم نهروان چیره شد. هنگامی که جشن نوروز فرا میرسد ما منتظر هستیم که از جانب خدا پیروزی و شادی برسد، چو این که آن روز ما اختصاص دارد و پارسیان آن را نگهداری کردهاند، اما شما مقام آن را از میان بردهاید و خوب نگهداری نکردهاید.»
و نیز از حضرت موسی بن جعفر «ع» آمده است که:
«… این روز بسیار کهن است. در نوروز خداوند از بزرگان پیمان گرفت تا او را پرستش کنند و برای او شریک قائل نشوند و به آیین فرستادگانش در آیند و دستورشان بپذیرند و آن را اجرا نمایند و آن نخستین روزی است که آفتاب بدمید و بادهای دهنده وزید و گلهای روی زمین پدید آمد و هم جبرییل بر پیامبر نازل شد و نیز روزی است که ابراهیم بتها را شکست و هم پیامبر علی را بر دوش خود گرفت تا بتهای قریش را از خانهی کعبه بینداخت».
پنجه و پنجک PANJE-PANJAK
سال کامل، یعنی سیصدوشصتوپنج روز و کسری، بر ماه و سال خورشیدی منطبق است. اما در بسیاری از نقاط ایران- مثلا مناطق کشاورزی شمال- هنوز حساب روزها و ماهها را با نامهای محلی و به رسم قدیم بر مبنای «تقویم زراعی» یا سال قمری گیرند که طبعاً پنج روز کمتر از سال خورشیدی میشود و کشاورزان این پنج روز آخر سال را «پنجه» و «پنجک» مینامند و برای آن مراسمی دارند که بخشهایی از آن به مراسم شب جمعهی آخر سال مانده است و این دو، یعنی شب جمعه آخر سال و پنجه، به فروردگان (از رسوم قدیم ایرانیان) خیلی شباهت دارد.
ابوریحان بیرونی، دانشمند بلندمرتبه ایرانی در آثارالباقیه گوید: «مردم خوارزم در پنج روز آخر اسپندارمذ و پنج روز لاحق که از پی آنها آیند مانند مردم فارس در ایام فروردجان عمل کنند از نهادن غذاها در دخمهها برای روانهای اموات».
جشن نوروز را گرامی میداریم اهالی فارس نیز چون تمام مردم ایران، عید نوروز، این عید ملی ایرانی را جشن می گیرند و در گوشه و کنار این استان سنتهای زیبای نوروزی را گرامی میدارند. حراست از آیینهای نوروزی وظیفهی همهی کسانی است که به ایران عشق میورزند.
جشن چهارشنبهسوری
جشن چهارشنبهسوری یکی از جشنهای باستانی و ملی ایران است که در گوشه و کنار این سرزمین با تشریفات ویژهای برگزار میگردد. به جشن چهارشنبهسوری، چهارشنبهی آخر سال هم میگویند.
وجه تسمیه چهارشنبهسوری
سور در فارسی به معنی رنگ سرخ یا گل سرخ و یا جشن است و چند معنی دیگر هم میدهد. در مورد این جشن، مقصود رنگ سرخ و گل سرخ است، اگر چه از آن مفهوم جشن هم مستفاد میشود. ولی علت تسمیه این شب و روز به سوری همان افروختن آتش در آن است که در نتیجه آن را سوری یا سرخ رنگ و به رنگ گل سرخ نامگذاری کردهاند. (فقیری، ۱۳۸۲: ۱۵-۲۱)
آداب و رسوم نوروزی در فارس
در گسترهی ایران همیشه جاودان روزهایی است که با تمام وجود به انتظارش نشستهایم. این روزها جاذبه و شکوه چشمگیر خود را دارند که بزرگداشت آنها برایمان مقدس و ارزشمند است.
از جمله این روزها «نوروز» است. نوروز با زیباییاش، طراوت و سرسبزیاش قشنگترین عید همهی روزگاران است.
نوروز ایرانی با بهار میآید و همین ویژگیاش بدان، اعتباری خاص بخشیده است. با فرارسیدن نوروز تنها طبیعت نیست که حیاتی تازه را آغاز میکند و چشمها را به دنبال خود میکشد، بلکه انسانها هم در این سرزمین همراه با نوروز روحیهای تازه یافته و با دید و بازدیدهای خود که از سنتهای دیرین نوروزی است، با تقسیم شادیهایشان با هم میکوشند که در ستایش این عید ملی هر چه بیشتر سهیم باشند.
بکوشیم که ایرانی بمانیم و در پاسداشت فرهنگ غنی و دیرپای کشورمان لحظهای غفلت نورزیم. (فقیری، ۱۳۸۲: ۱۵)
(تاریخ عکس: ۱۳۹۰، عکاس: نگارنده پایان نامه، موضوع عکس: نارنجستان قوام)