تحقیق مرانجوری و علیخانی (۱۳۸۹)
این تحقیق به بررسی رابطهی بین محافظهکاری و فرضیهی قرارداد بدهی میپردازد. متغیر وابسته این تحقیق محافظهکاری است که بر اساس مدل گیولی و هاین (۲۰۰۰) اندازهگیری شده است و متغیرهای مستقل این تحقیق نسبت بدهی بلندمدت به جمع داراییها و نسبت حقوق صاحبان سهام به جمع داراییها میباشد. نتایج این تحقیق که بر مبنای ۴۸ شرکت از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و برای یک دورهی ۵ ساله از ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷ میباشد، حاکی از عدم وجود رابطهی معنادار بین محافظهکاری و شاخصهای قرارداد بدهی است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تحقیق بنیمهد (۱۳۹۰)
این تحقیق به بررسی اثر محافظهکاری بر بدهی پرداخته است. در این تحقیق برای اندازهگیری شاخص محافظهکاری از مدل گیولی و هاین (۲۰۰۰) استفاده شده است. نتایج تحقیق که مربوط به ۴۲ شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و برای یک دورهی ۸ ساله از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۶ است نشان میدهد که محافظهکاری حسابداری اثری فزاینده بر بدهی دارد. به عبارت دیگر بدهی با محافظهکاری رابطهای مستقیم دارد و در صورت ۱ واحد افزاش در محافظهکاری، بدهی به اندازهی ۲۶% آن یک واحد افزایش مییابد. در این تحقیق متغیرهای مداخلهگری که میتواند بر رابطهی محافظهکاری و بدهی اثر بگذارد، کنترل شده است. این متغیرها شامل سطح فروش، شاخص سودآوری (بازده داراییها)، اندازهی شرکت و درصد مالکیت دولت است که طبق نتایج بهدست آمده بیشترین اثر را درصد مالکیت دولت و کمترین اثر را اندازهی شرکت دارد. نتایج نشان میدهد که میزان بدهیها با درصد مالکیت دولت و سطح فروش رابطهی مستقیم و با بازده داراییها رابطهی معکوس دارد.
۲-۵. خلاصه فصل
در این فصل ابتدا در رابطه با محافظهکاری و تفاسیر مختلف آن بحث شد. سپس بحث راجع به چسبندگی هزینهها و تفسیر اقتصادی آن مطرح شد. در نهایت پیشینه پژوهش که شامل تحقیقات خارجی و داخلی انجام شده در حوزه محافظهکاری و چسبندگی هزینهها بود ارائه گردید.
فصل سوم:
روش تحقیق
۳-۱. مقدمه
در این فصل، ابتدا روش تحقیق ذکر خواهد شد. در ادامه، جامعه آماری، نمونه آماری، فرضیات تحقیق و مبانی نظری آنها آورده میشود. مدلهای تحقیق، متغیرهای تحقیق، روش آزمون فرضیات و آزمون مدلهای تحقیق و نیز روش گردآوری اطلاعات، دیگر بخشهای تشکیل دهندهی این فصل میباشد.
۳-۲. روش تحقیق
این تحقیق از لحاظ همبستگی و روششناسی از نوع شبهتجربی و در حوزه تحقیقات پسرویدادی و اثباتی حسابداری قرار دارد. این تحقیق با بهره گرفتن از اطلاعات واقعی صورت میگیرد و چون می تواند در فرایند استفاده از اطلاعات کاربرد داشته باشد، لذا نوعی تحقیق کاربردی محسوب می شود. روش پسرویدادی روشی است که در آن تحقیق با بهره گرفتن از اطلاعات گذشته و مطالعه روابط گذشتهی متغیر وابسته و متغیرهای مستقل به بررسی روابط بین آنها می پردازد. به عبارت دیگر روش پسرویدادی روشی است که از روی اطلاعات گذشته و از روی معلول، به یافتن علت احتمالی می پردازد (سروستانی، ۱۳۹۱).
اطلاعات موردنیاز این تحقیق، با مطالعه صورتهای مالی و یادداشتهای همراه صورتهای مالی جمعآوری شده است. جمعآوری داده ها با بهره گرفتن از نرمافزار پایگاه دادهای تدبیرپرداز و صحرا و برداشت مستقیم آنها از صورتهای مالی صورت گرفته است. صورتهای مالی شرکتها نیز از وب سایت مدیریت پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی سازمان بورس و اوراق بهادار استخراج شده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق، پس از انتخاب شرکتهای نمونه و جمعآوری اطلاعات مربوطه، این اطلاعات با بهره گرفتن از نرمافزار صفحه گسترده اکسل پردازش شده و سپس با بهره گرفتن از نرمافزار SPSS 21 و Eviews 7 دادههای تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. مدل مورد استفاده در این تحقیق نیز از نوع رگرسیون خطی چندگانه هستند.
۳-۳. جامعه آماری
جامعه آماری عبارتست از مجموعهای از افراد، اشیاء و … که حداقل در یک صفت مشترک باشند(خاکی، ۱۳۸۹، ص ۲۵۰). جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بهجز مؤسسات اعتباری و سایر نهادهای پولی، شرکتهای بیمه و صندوق بازنشستگی بهجز تأمین اجتماعی، سایر واسطهگریهای مالی و شرکتهای سرمایهگذاری است که از سال ۱۳۸۰ لغایت ۱۳۸۹ در بورس فعال بوده اند. جامعه آماری این تحقیق شامل ۱۶ گروه صنعت میباشد.
۳-۴. نمونه آماری
نمونه عبارتست از مجموعهای از نشانهها که از یک قسمت، یک گروه یا جامعهای بزرگتر انتخاب میشود، بهطوری که این مجموعه معرف کیفیات و ویژگیهای آن قسمت، گروه یا جامعه بزرگتر باشد (خاکی، ۱۳۸۹، ص. ۲۵۰، به نقل از نادری و نراقی، ۱۳۷۸، ص. ۱۵۹). در این تحقیق نیز برای بررسی عدم تقارن زمانی سود از نمونهگیری استفادهشده است.
داده های مورد استفاده در این تحقیق از نوع دادههای ترکیبی میباشد. دادههای ترکیبی به بیان خصوصیات یک متغیر می پردازند که هم در طول زمان و هم با توجه به مقاطع تغییر پیدا میکنند (افلاطونی و نیکبخت، ۱۳۸۹، ص.۲۲۸).
نمونه مورد استفاده در این تحقیق با بهره گرفتن از روش حذفی سیستماتیک انتخاب شده است. بنابراین شرکتها باید ویژگیهای زیر را داشته باشند تا عضو نمونه منظور شوند:
-
- شرکتهایی که قبل از ابتدای سال ۱۳۷۹ در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشند.
-
- سال مالی آنها منتهی به ۲۹ اسفندماه باشد و در دوره مورد نظر تغییر سال مالی نداده باشند.
-
- در تمامی سالهای مورد بررسی در دوماهه منتهی به پایان سال، سهام آن ها حداقل یک بار مورد معامله قرار گرفته باشد تا بتوان قیمت بازار هر سهم را در پایان سال به دست آورد.
-
- اطلاعات مورد نیاز برای انجام این تحقیق در مورد آن ها وجود داشته باشد.
پس از حذف شرکتهای فاقد شرایط مذکور، تعداد ۵۸ شرکت به عنوان نمونه باقی مانده است و با توجه به ماهیت ترکیبی داده ها، تعداد مشاهدات این پژوهش ۵۸۰ سال- شرکت میباشد.
۳-۵. فرضیه های تحقیق و مبانی نظری آنها
همانطور که شرح داده شد، هم محافظهکاری و هم چسبندگی هزینهها الگوی مشابهی از عدم تقارن زمانی سود را ، نشان میدهند. با این وجود، میتوان به صورت تجربی، از طریق جدا کردن تغییرات مستقل در بازده سهام بعد از در نظر گرفتن اثر فروش و همچنین تغییرات مستقل در فروش بعد از در نظر گرفتن اثر بازده سهام، محافظهکاری را از چسبندگی هزینهها جدا کرد.
پس از در نظر گرفتن اثر فروش، تغییرات مستقل در بازده سهام از دو طریق با سود جاری شرکت مرتبط است. اول، شناسایی نامتقارن اخبار خوب در برابر اخبار بد در مورد جریان وجوه نقد آتی در شرایط محافظهکاری، بر این دلالت میکند که بعد از در نظر گرفتن اثر فروش، ارتباط نامتقارن بین سود و بازده سهام به دلیل محافظهکاری قابل مشاهده است. دوم، اخباری که در بازده سهام منعکس شده میتواند انتظارات مدیران را از وضعیت آتی شرکت منتقل کند، که در نتیجه بهطور مستقیم بر تصمیمات تعهد منابع و در پی آن بر میزان هزینهها و سود، اثر میگذارد.
این اثر دوم، میتواند نسبت به اخبار خوب در برابر اخبار بد، تقارن داشته باشد. اخبار خوب (بد) در مورد جریان وجوه نقد میتواند خالص ارزش فعلی جریان وجوه نقد مورد انتظار از آخرین واحد از منابع را افزایش (کاهش) دهد. افزایش (کاهش) در خالص ارزش فعلی در پی اخبار خوب (بد)، خطوط استخدام و اخراج را در نگاره شماره ۲-۲ به سمت بالا (پایین) منتقل خواهد کرد و منجر به سطح بیشتری (کمتری) از منابع تعهد شده برای یک سطح مشابه از فروش خواهد شد (بانکر و همکاران، ۲۰۱۲).
به دلیل وجود تقارن بین اخبار و خالص ارزش فعلی، اثر اخبار بر سطح بهینه منابع (متناسب با فروش)، متقارن خواهد بود و در نتیجه منجر به ارتباط متقارن بین سود و بازده سهام به دلیل چسبندگی هزینهها خواهد شد. بنابراین، بعد از در نظر گرفتن اثر فروش، هر گونه عدم تقارن بین سود و بازده سهام را میتوان تحت عنوان محافظهکاری شناسایی کرد (بانکر و همکاران، ۲۰۱۲).
بهطور مشابه، بعد از در نظر گرفتن اثر بازده سهام، تغییرات مستقل در فروش، چسبندگی هزینهها را نشان خواهد داد. در یک بازار کارا، بازده سهام بهطور کامل اخبار در مورد جریان وجوه نقد آتی را منعکس خواهد کرد. بنابراین بعد از در نظر گرفتن اثر بازده سهام، فروش شرکت هیچ اطلاعاتی در مورد جریان وجوه نقد آتی را در بر نخواهد داشت و سود سهام تحت تأثیر محافظهکاری قرار نخواهد گرفت. در نتیجه، بعد از در نظر گرفتن اثر بازده سهام، هرگونه عدم تقارن بین سود و فروش میتواند به تنهایی ناشی از چسبندگی هزینهها باشد.
برای بررسی محافظهکاری، میتوان از متغیرهای قابل مشاهدهتری نیز استفاده کرد. همانند تحقیق خان و واتس (۲۰۰۹)، در این تحقیق نیز از متغیرهای اندازه شرکت، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و اهرم به عنوان عوامل قابل مشاهده محافظهکاری استفاده خواهد شد.
۳-۵-۱. ارتباط بین متغیرهای تحقیق خان و واتس (۲۰۰۹) با محافظهکاری
ارتباط متغیرهایی که خان و واتس (۲۰۰۹) به صورت تجربی مورد آزمون قرار دادند با محافظهکاری به این شرح میباشد:
۳-۵-۱-۱. اندازه شرکت: شرکتهای بزرگ، محیط اطلاعاتی غنیتری دارند و این به دلیل وجود سرمایهگذاران و تحلیلگران بیشتر و اطلاعرسانی بیشتر رسانهها در مورد این شرکتها است که موجب کاهش ابهام و عدم تقارن اطلاعاتی مربوط به شناسایی سودهای مورد انتظار میشود. از طرفی شرکتهای بزرگ، عملیات پیچیدهتر و بخشهای بیشتری دارند که میتواند موجب عدم تقارن اطلاعاتی شود. شواهد تجربی نشان میدهد که بهطور میانگین شرکتهای بزرگ عدم تقارن اطلاعاتی کمتری نسبت به شرکتهای کوچک دارند (ایسلی و همکاران، ۲۰۰۲).
۳-۵-۱-۲. نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری: شرکتهای با نسبت بالای ارزش بازار به ارزش دفتری، فرصتهای رشد بیشتری را نسبت به سایر شرکتها دارند. فرصتهای رشد بهطور مثبت با هزینههای نمایندگی در ارتباط است (اسمیت و واتس، ۱۹۹۲) و محافظهکاری یک واکنش صحیح و کارا نسبت به حاکمیت شرکتی در قبال هزینههای نمایندگی است (واتس، ۲۰۰۳) که بر ارتباط مثبت بین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و محافظهکاری دلالت میکند.
شرکتهای با نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری زیاد، احتمالاً دارای بازده سهام پرنوسانی هستند، زیرا بخش زیادی از ارزش بازار به دلیل فرصتهای رشد پرریسک است و شرکتهای با بازده سهام پرنوسان، احتمال مواجهه با زیانهای بزرگ را نیز دارند که موجب بهوجود آمدن دعاوی حقوقی علیه شرکت خواهد شد و بنابراین تقاضا برای محافظهکاری را افزایش خواهد داد. به علاوه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری به دلیل عدم تقارن زمانی شناسایی درآمد در مقابل هزینه که موجب کمنمایی خالص داراییها نسبت به ارزش بازار خواهد شد با محافظهکاری در ارتباط است (خان و واتس، ۲۰۰۹).
۳-۵-۱-۳. اهرم: شرکتهای دارای اهرم زیاد، با مشکلات نمایندگی بین اعتباردهندگان و سهامداران روبهرو هستند. از جمله مشکلات نمایندگی رایج بین این دو گروه میتوان به توزیع سود بیش از اندازه بین سهامداران، جایگزینی داراییها و عدم سرمایهگذاری در فرصتهای مناسب سودآور نام برد. این مشکلات نمایندگی میتواند منجر به بالا رفتن هزینه بدهیهای شرکت شود. در نتیجه تقاضا برای محافظهکاری به عنوان ساز و کاری برای کاهش مشکلات نمایندگی بین شرکت و اعتباردهندگان افزایش مییابد. بهعلاوه شرکتهایی که در شرایط بحران مالی قرار دارند، احتمال اینکه تحت تعقیب قانونی قرار گیرند بیشتر است و بنابراین برای مواجهه نشدن با مسائل مرتبط با دعاوی حقوقی علیه شرکت، تقاضا برای محافظهکاری در شرکتهای دارای اهرم زیاد، افزایش مییابد (خان و واتس، ۲۰۰۹).
بهخاطر اینکه متغیرهای خان و واتس (۲۰۰۹) ممکن است که از درجه چسبندگی هزینهها اثر پذیرد، ضروری است تا این پیشبینی نظری بعد از در نظر گرفتن چسبندگی هزینهها آزمون شود و این متغیرها از درجه چسبندگی هزینهها تأثیر پذیرند[۳۰].
بازده سهام، به طور مثبت با تغییرات در فروش سال جاری همبستگی دارد و چسبندگی هزینهها بر این دلالت دارد که سود باید نسبت به کاهش فروش، بیشتر از افزایش فروش حساس باشد. بنابراین رگرسیون استاندارد سود بر روی بازده سهام که چسبندگی هزینهها را در نظر نمیگیرد، تحت تأثیر متغیرهای حذفشده قرار میگیرد. اضافه کردن متغیرهایی برای در نظر گرفتن اثر چسبندگی هزینهها، اثر متغیرهای حذفشده را از بین میبرد و بنابراین مقدار محافظهکاری برآوردشده را کاهش میدهد. بنابراین فرضیههای تحقیق به این شرح ارائه میشود:
فرضیه شماره ۱: با در نظر گرفتن اثر فروش، محافظهکاری منجر به عدم تقارن بین سود و بازده مثبت سهام در برابر بازده منفی سهام میشود.
فرضیه شماره ۲: با در نظر گرفتن اثر بازده سهام، چسبندگی هزینهها منجر به عدم تقارن بین سود و افزایش در فروش در برابر کاهش فروش میشود.
فرضیه شماره ۳: اگر محافظهکاری در دادهها وجود داشته باشد، با در نظر گرفتن اثر چسبندگی هزینهها عدم تقارن زمانی سود با توجه به واکنش به اخبار خوب در برابر اخبار بد، بایستی با افزایش اندازه شرکت، کاهش یابد.
فرضیه شماره ۴: اگر محافظهکاری در دادهها وجود داشته باشد، با در نظر گرفتن اثر چسبندگی هزینهها عدم تقارن زمانی سود با توجه به واکنش به اخبار خوب در برابر اخبار بد، بایستی با افزایش نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، افزایش یابد.
فرضیه شماره ۵: اگر محافظهکاری در دادهها وجود داشته باشد، با در نظر گرفتن اثر چسبندگی هزینهها عدم تقارن زمانی سود با توجه به واکنش به اخبار خوب در برابر اخبار بد، بایستی با افزایش اهرم، افزایش یابد.
فرضیه شماره ۶: اگر چسبندگی هزینهها در دادهها وجود داشته باشد، با در نظر گرفتن اثر چسبندگی هزینهها، میزان برآورد محافظهکاری کاهش مییابد.
۳-۶. مدل آماری تحقیق و تعریف متغیرها
در ادامه، مدل برآورد محافظهکاری باسو (۱۹۹۷) و چسبندگی هزینههای اندرسون، بانکر و جاناکرامان (۲۰۰۲) ارائه میشود و مدل عدم تقارن زمانی سود با توجه به پدیده چسبندگی هزینهها بسط داده میشود.
مدل استاندارد باسو (۱۹۹۷) برای اندازهگیری محافظهکاری به این شرح میباشد:
(مدل ۱)
بهطوری که سود (خالص) هر سهم شرکت در سال t و قیمت سهام شرکت در ابتدای دورهی مالی است. در تحقیقات بازار سرمایه، معمولاً مقایسه بین شرکتهای مختلف به دلیل ماهیت و اندازهی متفاوت آن ها، با مشکلاتی همراه است. به همین دلیل در این گونه تحقیقات از متغیری برای هممقیاس کردن دادهها استفاده میشود.
کریستی[۳۱] (۱۹۸۷) استفاده از مقیاسبندی شرکتها با معیار ارزش بازار سهام را معرفی کرد و بیان نمود که این رویکرد موجب کاهش واریانس ناهمسانی نیز میشود. بارت و کلینچ[۳۲] (۲۰۰۹) نیز در تحقیق خود به مقایسه بین رویکردهای مختلف برای مقایسه بین شرکتها میپردازد و نشان میدهد که استفاده از قیمت سهام ابتدای دوره نسبت به سایر روشها نتایج بهتری را در بر دارد. بنابراین در این تحقیق نیز از متغیر قیمت سهام ابتدای دوره ( ) استفاده شده است.