نداشتن محصول متمایز در بازار
نداشتن توالی مالی مناسب برای خلق برند
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
رضات نداشتن کارکنان و عدم همکاری آنها در خلق برند
نبود دیدگاه و نگرش علمی در زمینه خلق برند
۲-۱۰-۴مفهوم برند ملی
برند ملی، مفهومی است که در بر دارنده طیف وسیعی از فعالیتهای یک ملت است که شامل صادرات، سرمایهگذاری خارجی، فرهنگ و میراث فرهنگی، مردم، حاکمیت و گردشگری است. در واقع، برند ملی نشاندهنده هویت یک ملت از ابعاد گوناگون است. برندسازی ملی درباره ساختن افرادی است که میخواهند به موفقیتهای یک کشور توجه کنند و به کیفیتهای آن ایمان دارند. برند ملی نمونه عینی و مدرن قدرت است. به عبارت دیگر مفهوم برند ملی مفهومیفراگیر و گسترده است که میتواند چتری برای همه برندها باشد و کلیه برندهای یک کشور را تحت پوشش خود بگیرد. (امیرشاهی، ۱۳۸۶).
۲-۱۱ واژه مینا در لغت نامه دهخدا
در فرهنگ دهخدا میناسازی چنین تعریف شدهاست: نقاشی و تزیین فلزاتی همانند طلا، نقره و مس بوسیله رنگهای لعابدار مخصوصی که در حرارت بسیار زیاد پخته و ثابت شود.
۲-۱۱-۱ تعریف واژه مینا و میناکاری
قبل از پرداختن به هنر میناکاری در ایران به بررسی واژه «مینا» و «میناکاری» مربوط به این هنر در فرهنگها، کتابها و مقالات مختلف میپردازیم.
«مینا: ۱- مادهای است از لعاب شیشه ای، حاجب ماوراء یا شفاف که آنرا روی کاشی و فلزات برای نقش و نگار بهکار میبردند. ترکیبی است از لاجورد و طلا و غیره که در کوره میبرند و شفاف مثل شیشه کبود رنگ بیرون می آید.
۲- فلزی با رنگهای لعابدار مخصوص و نقاشی و تزیین شده و این رنگها بر روی آن در درجات بسیار زیاد حرارت ثابت گردیده باشد.
۳- آبگینه الوان که در مرصعکاریها به کار برند و … میناسازی؛ میناکاری؛ میناگری: نقاشی و تزیین فلزات مختلف از قبیل طلا و نقره و مس با رنگهای لعابدار مخصوص که در درجات بسیار زیاد حرارت، پخته و ثابت میشوند. »(معین،۱۳۵۵،۴۵۱۰و۴۵۱۱)
مینا[۴] ۱- ماده زجاجی کدر که در کوره ذوب و شفاف می شود و در ترصیع روی فلزات به کار میرود.
۲- میناکاری[۵]
«نقاشی مینایی، نقاشی یا مینای رنگارنگ مذاب و جوش خورده به زمینه فلز.»(مرزبان، ۱۳۸۰، ۶۷)
لعاب، مینا
اندودهای که پس از سخت شدن، دارای نمایی مینایی یا شیشه ای می شود مانند لعابهای کوزهگری، لعابهای سرامیکی، یا اندودهای سرامیکی …
لعابکاری
فرایند پوشش کاری فلزات، کوزهها، شیشهها با پوشش گدازیده شیشه ای سخت است.
میناکاری، لعابکاری شیشه ای[۶]
« کاربرد پوشش شیشه ای گدازیده روی سطوح فلزی است». (فرهنگ، ۱۳۷۹، ۳۵۱، ۳۵۲)
مینا
« زنجاب ـ به فرانسه گدازه ـ شیشههای از جنس سیلیکات بور و فلورید که به آسانی گداخته میگردد. شفاف و سفید رنگ است. با افزودن فلزات رنگین آن را الوان می کنند، برای ساختن فیروزه بدی به کار میرود. در گوهرسازی برای تهیه افزار زینتی مانند گل سینه، جای سیگاری و جز آن با رخساره و رنگهای گوناگون بر روی فلزات کشیده می شود.» (دانایی، ۱۳۷۶، ۳۹۰)
رنگ روغن، مینا، لعا، لاک، پوشش لاکی
« ۱- رنگ روغنی رزیندار و با زمینه ظریف که نسبتا سختتر، صافتر و براقتر از رنگ معمولی خشک می شود. ۲- Glass: لعاب، لعاب شیشه و …» (سیبیل پارکر، ۱۳۷۸، ۱۳۶۸).
(لعاب مینا) نوعی رنگ روغنی که دارای رزین است و … میناکاری (لعاب شیشه ای، لعاب شفاف) نوعی پوشش شفاف که بر سطح قطعات زده می شود.
هنرمندان خلاق و با ذوق ایرانی از دوره هخامنشی لعاب شیشه ای مینا را بر روی سطوح فلزی زیورآلات، با رنگهای درخشان به جای جواهر به کار بردند و میناکاری در دوره های بعد نیز ادامه داشته و در عهد ساسانی به اوج خود رسیده است.
این هنر را در همان آغاز به چین بردند در آنجا مبدا و اساس هنر ملی شد. مولینیه در کتاب «تاریخ و فن میناکاری» میناهای ساخت بیزانس را ملهم از میناهای ایران دانسته و معرفی می کند.
هنر میناکاری در اوایل دوران اسلامی در شهرهای شمای ایران توسط اسپهبدان ـ که علاقه بسیار به سابقه تاریخی و اجدادشان داشتند و در حفظ هنر ایشان کوشیدهاند ـ نیز در دوره های بعد ادامه یافته و در هرکجا که تحت حمایت حاکمان قرار گرفته به اوج و شکوفایی رسیده است.
آثار میناکاری تا بعد از دوره صفویه بیشتر در کاخها و دربار و خانههای اشراف ـ به جز مواردی که در ساخت ضریح اماکن متبرکه از مینا استفاده شده است ـ و به دور از دید عموم بوده است.
در دوره های بعد این هنر بیشتر به شیوه نقاشی مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است و با همت استاد مرحوم شکرالله صنیع زاده تا به امروز نیز تنها در اصفهان با این شیوه کار می شود.
۲-۱۱-۲هنر میناکاری ایران قبل از اسلام
ایران زمین از زمانهای بسیار دور مهد خلاقیتهای هنری بوده و هست. فلات ایران با وجود کاوشهای فراوانی که در آن صورت گرفته است، باز میتوان گفت گنجینهها و غنایم هنری بسیاری را در سینه خود محفوظ و مدفون دارد.
از جمله هنرهای دستی ایرانیان در گذشته های دور، تزیین و کندهکاری روی فلزات است. ظروف فلزی که به دست آمده از فلزات گوناگون ساخته شده که مهمترین آنها، عبارتست از: طلا، نقره، مس، برنز، برنج، آهن، فولاد، سرب، آلومینیوم و کرم.
این فلزات برای زینتآلات و ظروف گوناگون به کار میرفتند، زیرا که امکان ساختن ابزار لازم در یک ورق فلز چندان مشکل و ناممکن نبود. از جمله موارد فلزکاری، میتوان از ترصیع و میناکاری نام برد.
«در آثار باقیمانده از سالهای ۴۰۰۰ تا ۱۹۲۵ ق.م. فلزکاریهایی از بابل و سومریها بهدست آمده است که نشان میدهد این اقوام، در ایجاد نقشها روی فلزات مهارت فراوانی داشته اند. در میان این آثار اگر به دقت مشاهده شود، خواهیم دید که مس به ویژه بیشتر مورد توجه بوده است. و غالباً ظروف مس به وسیله کندهکاری و مومکاری تزیین میشده است.»(دبیری، ۱۳۵۵، ۲)
«نمونه زیادی از صنعت فلزکاری زمان هخامنشی به دست آمده است که دلالت بر استادی و سلیقه عالی صنعتگران در این قسمت مینماید. دستبند و بازوبندهای طلا از زمان هخامنشیان به دست آمده است. اینها کاملاً مدور نیستند. بلکه معمولاً در قسمت مقابل بست قدری فرورفتگی دارند. تصویر مرغ خیالی با شاخ و منقار روی این دستبندها و بازوبندها نقش شده است.» (کریستی ویلسن، ،۸۰)
«از هنر میناگری و شیشهسازی آثار بسیار معدودی در دست است که با گذشت قرون رنگآمیزی معجزهآسای خود را از دست دادهاند و به محک روزگار سائیده شده است. هنگامی که لعابی آمیخته از رنگهای صدفی و مینایی بر چهره فلز نقش و رنگ میگیرد هنر میناکاری ایران را منعکس میسازد. گاه نیز سنگهای رنگین و لاجوردی جانشین مینا می شود و همان تأثیرات عینی را به وجود میآورد.» (ورودی، ۱۳۴۵، ۴۹۲).
«در دوران هخامنشی مهرههای غلطان خمیر شیشه و شیشه ای مقاوم خود را در تزیین گردنبندها و گوشوارهها حفظ کرده اند و در اواخر این دوران شیشه کوچک به نازکی ورق کاغذ به جای سنگ جواهر در زینتآلات بهکار رفته است». (فرداپور، ۱۳۴۸، ۲۱).
«در زمان اشکانیان که اولین مرحله آشنایی هنرمندان ایرانی با هنر یونانی شروع می شود، هنر ایران دستخوش دگرگونی و تحول شده است. اشکانیان علاقه فراوانی به جواهرات و آثار زرین و ادوات نقرهای داشته اند، و صاحبان پیشینه های فلزکاری را نیز شک نیست که تشویق میکردند. چنانکه نقوش موجود از پادشاهان و ملکههای اشکانی نشان میدهد هنر تزیین روی فلز عملی معمول و مرسوم بوده است و رسم معمول هنری این زمان پایه های هنر عظیم و درخشان عصر ساسانی را برافراشته است. مهد هنر ساسانی سرزمین فارس بود و مبنای شناخت هنر عصر ساسانی را باید در این سرزمین جستجو کرد. همه هنرها در عصر ساسانی رونق گرفت و به اعتلایی که در روزگاران پیش وجود نداشت رسید.» (دبیری، ۱۳۵۵، ۳)
«ظروف نسبتاً زیادی از بشقاب و جام و فنجان و گلدان از عهد ساسانی مانده است. این ظروف که غالباً سیمین و گاهی زرین است. نهایت مهارت پیشهوران عهد ساسانی را در حکاکی نشان میدهد. موضوعهای مهم تزیین این ظروف صحنههای شکار، رامشگران و کنیزکان، ضیافت، حیوانات افسانهای و خیالی، شاه بر تخت سلطنت، اعتلای منصب، گلها و پرندگان بوده است». (وزیری، ۱۳۶۳، ۱۶۷)
«قطعات میناکاری مرصع از اختراعات ایران است و با شکوهترین آن جام خسرو است که اکنون در کتابخانه ملی پاریس میباشد این هنر را در همان آغاز به چین بردند و در آنجا مبدا و اساس هنر ملی شد». (صدیق، ۱۳۵۵، ۳۲).«عقیده «مولینیه» نویسنده کتاب «تاریخ و فن میناسازی» آن است که میناهای ساخت بیزانس که در ردیف بهترین میناهای دنیا بهشمار میرود از هنر میناسازی ایران الهام گرفته است».( غرشی،۱۳۴۱،۱۲).
۲-۱۱-۳هنر میناکاری ایران بعد از اسلام
در دوران اسلامی نوع دیگری از فلزکاری مرسوم گشت که بیش از انواع دیگر آن مورد پسند واقع شده بود و آن ظروف فلزی مانند هاون و آفتابه لگن و شمعدان برنجی و غیره بود که روی آن را با قلم کنده بودند و گاهی نیز با نقره به صورت میناکاری نقوشی در آن به وجود آورده بودند.
«در چند قرن اوایل دوران اسلامی عدهای از شاهزادگان ایرانی در ناحیه مازندران حکومتهای تحت عنوان ،امرای اسپهبدان تشکیل دارند و چون علاقه زیادی به سابقه تاریخی اجداد خود نشان میدادند، ظروف فلزی قدیم ساسانی را در خانههایشان حفظ کردند و هنرمندان وابسته به آنها نیز از آن ظروف تقلید کردند.
یکی از این قبیل ظروف که اکنون در موزه ارمیتاژ است کتیبهای به نام، محمدبن عبدالوحید هراتی، مورخ به تاریخ ۵۵۹ دارد و میناکاری آن به وسیله ،حاجب مسعود بن احمد، انجام گرفته است. ظرف برنجی دیگری در موزه لور با کتیبهای به نام ،عثمان بن سلیمان نخجوانی، مورخ ۵۸۶ دیده می شود». (وزیری، ۱۳۶۳، ۲۵۴).
«گرچه ذوق و اسلوب ساسانیان به اشکال انسان و حیوانات در صنعت فلزکاری تا مدتی غلبه داشت، ولی به تدریج در اثر دین اسلام به طرحهای دیگر مبدل گشت، نقش گل و تاک که سابقا در ایران معمولی بود رونق تازهای گرفت و حروف کوفی که برای این قبیل نقوش بسیار متناسب بود توسعه یافت.» (کریستی ویلسون، ۱۳۰)
«در زمان سلجوقیان موصل به صورت مرکز تهیه ظروف برنجی و میناکاری درآمد و محصول آن از شهر دمشق و حلب به کشورهای دور دست فرستاده شد.
«یک آفتابه نقره میناکاری شده مورخ به تاریخ ۶۲۳ که به امضای یک هنرمند موصلی است در موزه متروپولیتن دیده می شود. در همین موزه یک پایه شمعدان نقره میناکاری شده موجود است که به امر ، سلطان بدرالدین لولو موصلی، ساخته شده است» (وزیری، ۱۳۶۳، ۲۵۵).