هنجار، واژه ای است که برای کلمه نُرم[۹] بکار برده می شود. نُرم از زبان لاتین و یونانی و به معنای مقیاس است، با این مفهوم که هر جزئی که بخواهد در یک شبکه کلی تر قرار گیرد، باید با آن شبکه “جور” و “مقیاسش” با آن متناسب باشد. وقتی کسی می خواهد ازدواج کند، بر اساس یک سلسله قواعد (خواستگاری، شیرینی خوران، صیغه محرمیت ، جهیزیه ، جشن …) عمل می کند. وقتی بخواهیم وارد یک دانشگاه یا مدرسه ای شویم یا کتابی بنویسیم باید قواعدی را رعایت کنیم به این قواعد نُرم اجتماعی می گویند. اگر انسان این قواعد را رعایت نکند، معمولا مورد اعتراض دیگرات قرار می گیرد[۱۰].
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
پس کارکرد مهم نُرم یا هنجار تنظیم روابط اجتماعی است . بنابراین نُرم اجتماعی چند مشخصه دارد :
-
- قاعده و استاندارد رفتار اجتماعی
-
- رعایت کردن اکثریت
-
- مجازات در صورت عدم رعایت
معادل عربی کلمه هنجار ،سیره، سنه، طریق مستقیم، طراز و قاعده است[۱۱]
از مصادیق هنجار می توان به این موارد اشاره کرد : صداقت، جهاد، امانت داری، انضباط ، اعتدال
۲ـ۴ـ مفهوم ناهنجار
در لغت : بی راه، بی قاعده، برخلاف طریقه معین، نامناسب و رفنتار ناهنجار یعنی رفتار بی تناسب و ناملایم و ناپسند [۱۲].
در اصطلاح جامعه شناسی :کسی که هنجارهای اجتماعی را مراعات نمی کند، او را نابهنجار، ناسازگار و ناهموار گویند، اگر رفتار نابهنجار زودگذر نباشد و دیر گاهی دوام آورد، او را کجرو یا منحرف و رفتار او را کجروی یا انحراف اجتماعی می گویند[۱۳].
کجروی اجتماعی به مفهوم رفتاری است که به طریقی با انتظارهای رفتاری مشترک اعضای یک جامعه سازگاری ندارد و بیشتر افراد جامعه آن را نا پسند و نادرست می دانند. به بیان دقیق تر شامل هر گونه رفتاری
می شود که با هنجارهای اجتماعی همنوایی ندارد[۱۴]
از مصادیق ناهنجاری : ظلم ، اسراف، دروغ، رشوه، احتکار، خلف وعده ، دزدی و تفرقه می باشد.
بنابراین هنجار برای زندگی اجتماعی ضروری است و اگر رعایت نشود، زندگی اجتماعی مختل و جامعه عملا فلج می شود . هنجارهای اجتماعی در واقع الگوهای رفتاری تعیین شده و مورد توافق افرادی است که در یک جامعه مشخص زندگی می کنند و زمینه های فرهنگی مشابهی دارند. به همین دلیل هنجارها ملاک سنجش رفتارها است . ولی ممکن است، کاری در یک جامعه به عنوان هنجار شناخته شود و در جامعه دیگر ناهنجاری محسوب گردد و یا خطا و اشتباهی در یک جامعه الگوی رفتاری و مورد توافق همگان باشد، هر چند کاری زشت و خلاف محسوب گردد. مانند رفتار قوم لوط و یا رواج اعتیاد در یک جامعه. مقصود ما از هنجار در این تحقیق، تطبیق و سازگاری رفتارها با آموزه های دینی است. اگر عمل و رفتاری با هنجارها و آموزه های دینی سازگار باشد، عملی بهنجار و اگر ناسازگار باشد، عملی نابهنجار تلقّی می شود. ناهنجارى: عدم هماهنگى رفتار، اعتقاد و باور انسان با فطرت و عقل و هماهنگى آن با هوی و هوس مى باشد.
عواملی که موجب پیروی از هنجارها می شود :
-
- عادت : بسیاری از قاعده مندیهای رفتارهای اجتماعی فقط در پی تکرار به وجود می آید . انسانها در هنگام پیروی از این گونه هنجارها، عموما آگاهی و وقوف ندارند و اگر از آن ها پرسیده شود، چرا این کار را می کنید، یا جوابی ندارند، بدهند یا می گویند: ‘چون همه این کار را می کنند’.مانند سه وعده غذایی داشتن در طول روز.
-
- آداب و رسوم : چیزهائی است که مردم مدت بیشتری به آن عمل کرده اند، در صورتی که از مردم سوأل شود، چرا این کار را می کنند، آنها برای کارشان استدلال، هر چند نه متقاعد کنند و بیشتر توجیه کننده ارائه می دهند. مانند پوشیدن لباس مشکی در عزاداری.
-
- قوانین و مقررات و قراردادهای اجتماعی : چون این قبیل از قوانین توسط مجلس وضع می گردد و در آن پاداش و یا مجازات برای کسانی که پیروی از هنجارهای وضع شده دارد، انگیزه ای می شود، برای پیروی از الگوهای رفتاری تعیین شده و یا پرهیز از ناهنجاریها. مانند رعایت مقررات راهنمائی و رانندگی.
-
- سودمندی هنجار : اگر کارکرد هنجار در جامعه سودمند باشد، یعنی افراد بدانند رعایت هنجار حافظ منافع آن ها است و یا از مصالح آن ها حفاظت می کند؛ به رعایت هنجار گرایش بیشتری پیدا می کنند . مانند رعایت چراغ قرمز.
از دیدگاه نهج البلاغه پیروی از آداب و رسوم و عادتهای صحیح اجتماعی تا جائی که با دین منافات نداشته باشد، ضروری می باشد . امیرالمؤمنین ۷می فرماید:
«أَنَّ أَفْضَلَ عِبَادِ اللَّهِ عِنْدَ اللَّهِ إِمَامٌ عَادِلٌهُدِیَ وَ هَدَى فَأَقَامَ سُنَّهً مَعْلُومَهً وَ أَمَاتَ بِدْعَهً مَجْهُولَهً وَ إِنَّ السُّنَنَ لَنَیِّرَهٌ لَهَا أَعْلَامٌ وَ إِنَّ الْبِدَعَ لَظَاهِرَهٌ لَهَا أَعْلَامٌ [۱۵]
برترین بندگان خدا نزد خدا پیشواى عادلى است که هدایت شده و هدایت کند، سنّت معلومى را به پا دارد، و بدعت مجهولى را بمیراند. سنّتها نورانى هستند و داراى نشانههاى مشخّص، و بدعتها آشکارند و داراى علائم معلوم .»
آن حضرت سنت های حسنه را تقویت می کرد و روش های ناپسند را مذمت می نمود. به عنوان مثال نهی استقبال مردم از حاکم[۱۶]، پیاده همراه شدن با حاکمی که سواره است[۱۷]، منع ستایش، تملق و محافظه کاری نسبت به ایشان[۱۸] که از سنت های نادرست در آن زمان بوده، نهی می کردند.
«مُقَارَبَهُ النَّاسِ فِی أَخْلَاقِهِمْ أَمْنٌ مِنْ غَوَائِلِهِمْ [۱۹]
هماهنگى با اخلاق مردم سپر ایمنى است در برابر کینههایشان»
مقصود از اخلاق مردم ، اخلاق اجتماعی آن ها است، که شامل رسومات و عادتها می باشد.
«وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهٌ [۲۰]
آداب پسندیده زیورهاى تازه هستند»
مناسب ترین اصطلاح معادل هنجار، در نهج البلاغه “سنّه ” می باشد : که باید با همان شرط قبلی (مخالف با دین نباشد) اقامه و تقویت گردد زیرا آثار و فوائد زیادی خواهد داشت :
«لَا تَنْقُضْ سُنَّهً صَالِحَهً عَمِلَ بِهَا صُدُورُ هَذِهِ الْأُمَّهِ وَ اجْتَمَعَتْ بِهَا الْأُلْفَهُ وَ صَلَحَتْ عَلَیْهَا الرَّعِیَّهُ وَ لَا تُحْدِثَنَّ سُنَّهً تَضُرُّ بِشَیْءٍ مِنْ مَاضِی تِلْکَ السُّنَن [۲۱]
روشى را که بزرگان امت بر اساس آن رفتار کردهاند، و به سبب آن در میان مردم الفت برقرار شده، و اصلاح جامعه بر پایه آن بوده از بین مبر، و روشى را که به روشهاى گذشته ضرر مىزند به وجود نیاور»
منظور از “سنه صالحه” در این فراز، که مترجم آن را روش معنا کرده ، همان کارهای خوبی است، که مردم از گذشته آن را انجام می دادند، که می تواند، شامل عادتها و آداب و رسوم خوب گذشتگان باشد .
«وَ الْوَاجِبُ عَلَیْکَ أَنْ تَتَذَکَّرَ مَا مَضَى لِمَنْ تَقَدَّمَکَ مِنْ حُکُومَهٍ عَادِلَهٍ أَوْ سُنَّهٍ فَاضِلَهٍ أَوْ أَثَرٍ عَنْ نَبِیِّنَا ( صلىاللهعلیهوآلهوسلم )أَوْ فَرِیضَهٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ [۲۲]
بر تو واجب است که به یاد حکومتهاى عدل پیش از خود باشى، و نیز لازم است که به روشهاى خوب، یا اثرى که از پیامبرمان صلّى اللّه علیه و آله رسیدهیا فریضهاى که در کتاب خداوند است توجه نمایى»
در این فراز هم منظور از “سنه فاضله” به معنی روش های خوب است .
ازآن جا که بین ارزش و هنجار رابطه مستقیم وجود دارد و هنجار در واقع نماد بیرونی و عینی ارزشها است، باید مفهوم ارزش نیز توضیح داده شود. به عنوان مثال علم دوستی یک ارزش اجتماعی است و در نتیجه درس خواندن یک هنجار اجتماعی محسوب می شود .
ارزش از مفاهیم پیچیده و با کاربرد بسیار متنوع است . این کلمه در حقوق، اقتصاد، اخلاق و جامعه شناسی با معانی متفاوت در نظر گرفته می شود و در درون هر رشته به نحوی تعریف می شود.
۲ـ ۵ ـ مفهوم ارزش
ارزش در لغت : قیمت، بها، ارج، برازندگی، شایستگی، قابلیت، استحقاق [۲۳]
در اصطلاح : ارزش یک نوع درجه بندی، طبقه بندی و امتیاز بندی پدیده ها (مثلا کالاها) است از خوب تا بد ، یا از مثبت تا منفی[۲۴].
تفاوت هنجار و ارزش در این است که ارزشها مفاهیم انتزاعی و کلی می باشند در حالی که هنجار خطوط راهنمای ویژه ای برای مردم در وضعیتهای معین می باشد.[۲۵]
در واقع ارزش جنبه درونی، شخصی و ذهنی دارد، اما هنجار شیوه رفتاری و جنبه بیرونی دارد. وقتی اکثریت یک جامعه پدیده ای را با ارزش تلقی کردند، آن پدیده به ارزش اجتماعی هنجار شده تبدیل می گردد ولی لازمه این کار، این است که، رهبران جامعه آن ارزش را در جامعه اشاعه دهند، تا ارزشها نهادینه گردد و به هنجار تبدیل شود.
نزدیک ترین واژه به لحاظ معنایی به مفهوم ارزش، اخلاق است و مهمترین ارزشها، خصلت های اخلاقی اعضای جامعه است، که وقتی در حد گسترده ای میان مردم جاری شود، تبدیل به یک پدیده اجتماعی می شود و نتایج فراوانی دربر خواهد داشت و می تواند آثار عینی اجتماعی و عمومی خوبی داشته باشد.
از نظرامیرالمؤمنین ۷تقوی در رأس همه ارزشها است :
«التُّقَى رَئِیسُ الْأَخْلَاقِ[۲۶] تقوا پیشواى اخلاق است»
و در سایه تقوی است که سایر ارزشها شکل می گیرد. آن حضرت متقین را اهل همه فضیلتها می داند .
«فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِل[۲۷]
پرهیزکاران در این دنیا اهل فضایلند»
امیرالمومنین۷در یکی دیگر از خطبه های نهج البلاغه ، درباره یکی از جوامعی که از نظر ایشان وضع اجتماعی مطلوبی پیدا کرده بود، سخن می گوید و علت رشد آنها را چنین ارزیابی می کند:
«قَوْمٌ وَ اللَّهِ مَیَامِینُ الرَّأْیِ مَرَاجِیحُ الْحِلْمِ مَقَاوِیلُ بِالْحَقِّ مَتَارِیکُ لِلْبَغْیِ مَضَوْا قُدُماً عَلَى الطَّرِیقَهِ وَ أَوْجَفُوا عَلَى الْمَحَجَّهِ فَظَفِرُوا بِالْعُقْبَى الدَّائِمَهِ وَ الْکَرَامَهِ الْبَارِدَه[۲۸]
همان مردمى که به خدا قسم داراى رأى میمون و پسندیده، و بردبارى زیاد، و گویندگان حق، و تارک ستم و تجاوز، و پیشروان راه حق، و شتابنده به مسیر هدایت بودند، که به نعمت جاوید دنیاى دیگر رستگار شدند، و به کرامت گواراى آن شتاب ورزیدند.»
آن حضرت ملاک جامعه مطلوب را برخوردار بودن از ارزش های دینی دانسته اند و در این عبارت، عامل نیل به چنین موفقیتی را ترویج فضایل اخلاقی مانند صداقت، بردباری و عدالت دانسته اند .
۳ـ عوامل شکل گیری هنجارها
اکنون که اهمیت وجود هنجارها در زندگی اجتماعی مشخص شد، به چگونگی فرایند درونى کردن ارزش ها و ایجاد هنجارها پرداخته می شود. هنجارها و ناهنجاری ها هیچ گاه به خودی خود و یک شبه در جامعه ای ایجاد نمی شود و تحقق آن نیاز به اقدامات اساسی و گروهی دارد . همان گونه که در توضیح مفهوم ارزش بیان شد، ارزشها باید در جامعه نهادینه شود، تا هنجارها شکل گیرد.