۱۹۸۰
Brockhaus
تمایل به مخاطره پذیری
۱۹۸۱
Welsh & White
نیاز به کنترل، مسئولیت پذیری، اعتماد به نفس، تهاجم
۱۹۸۲
Dunkelberg & Cooper
رشدگرا، استقلال طلب، مهارت طلب
۱۹۸۲
Young
مرکز کنترل، آزادی برای نوآوری، عزت نفس
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
منبع: Karland et al, 1984
الف- نیاز به توفیق یا توفیق طلبی[۱۵]
نیاز به توفیق عبارت است از تمایل به انجام کار در استانداردهای عالی جهت موفقیت در موقعیت رقابتی. Mc Clelland(1961) با تحقیقات خود چنین نتیجه گیری کرد که نیاز به توفیق در افرادی که فعالیت های خود را آغاز می کنند، بالاتر می باشد.
ب- مرکز کنترل داخلی[۱۶]
عقیده فرد نسبت به اینکه وی تحت کنترل وقایع خارجی یا داخلی می باشد را مرکز کنترل می نامند. کارآفرینان موفق، به خود ایمان دارند و موفقیت یا شکست را به سرنوشت، اقبال و یا نیروهای مشابه نسبت نمی دهند. به عبارت دیگر دارای مرکز کنترل درونی هستند، کارآفرینان به شدت به توانایی خود برای تعیین سرنوشتشان باور دارند. آنها به استقلال بها می دهند و به ویژه دوست ندارند به وسیله دیگران کنترل شوند (Borland, 1974).
ج- تمایل به مخاطره پذیری معتدل[۱۷]
تمایل به مخاطره پذیری عبارت است از پذیرش مخاطره های معتدل که می تواند از طریق تلاش های شخصی مهار شوند. کارآفرینان افرادی میانه رو هستند که حساب شده مخاطره می کنند. آنها لزوماً در پی فعالیتی نیستند که مخاطرهی آن زیاد باشند، بلکه مایل اند مقدار متوسطی از مخاطره را که برای شروع فعالیت اقتصادی، معمولی تلقی می شود، بپذیرند و در این حد حاضر می شوند تا پول، امنیت، شهرت و موقعیت خود را به مخاطره اندازند. البته در مواردی که آنها به توانایی خود در دستیابی به اهداف، اعتقاد قوی داشته باشند. احتمال شکست و در نتیجه سطح خطر را کم ادراک می کنند. بنابراین سطح خطری که آنها متوسط درک می کنند، اغلب توسط غیر کارآفرینان زیاد دیده می شوند (Borland, 1974).
د- نیاز به استقلال[۱۸]
نیاز به استقلال را می توان به صورت عباراتی نظیر “کنترل داشتن بر سرنوشت خویش"، “کار را برای خود انجام دادن” و “آقای خود بودن” تعریف کرد. ویژگی بارز کارآفرینان بیش از هرچیز شاید همین استقلال عمل باشد.
ه- خلاقیت[۱۹]
خلاقیت را ایجاد راهحل های بدیع و مناسب در هر حوزه از فعالیت بشری تعریف می کنند. نوآوری را هم، پیاده سازی آن ایده های بدیع و مناسب می دانند (قاسم زاده، ۱۳۸۰). به عبارت دیگر خلاقیت عبارتست از ایجاد ایده هایی که منجر به بهبود کارایی و اثربخشی یک سیستم می شود. دو جنبه مهم در خلاقیت وجود دارد: فرایند و افراد. فرایند، برای رسیدن به راه حل یک مسأله طراحی می شود. افراد نیز منابعی هستند که راهحل را تعیین می کنند.(Kuratko& Hodgetts, 2001)
و-تحمل ابهام[۲۰]
قدرت تحمل ابهام عبارت است از پذیرفتن عدم قطعیت بعنوان بخشی از زندگی، توانایی ادامه حیات با دانشی ناقص درباره محیط و تمایل به آغاز فعالیتی مستقل بی آنکه شخص بداند آیا موفق خواهد شد یا خیر. کارآفرینان دارای توانایی تصمیم گیری و اقدام سریع در یک محیط نامطمئن و سریعاً در حال تغییر، می باشند.
علاوه بر ویژگی های فوق، ویژگی های متعدد دیگری نیز در کارآفرینان شناسایی شده است که برخی از آنها عبارتند از:
- نوآوری(Innovation)
- اعتماد به نفس (Self - Confidence)
- دانش فنی (Technical Knowlecge)
- هدف گرا (Goal - Oriented)
- عکس العمل مثبت نسبت به مشکلات و موانع (Positive Reaction to set back)
- توانایی به ایجاد ارتباطات (Communication Ability)
- تمایل به مسئولیت پذیری(Desire for Responsibility)
۲-۵- عناصر تشکیل دهنده کارآفرینی
کارآفرینی ممکن است شامل یک یا چند مورد از عناصر زیر باشد(Fry, 1993)
راه اندازی یک کسب و کار
داشتن خلاقیت و نوآوری در توسعه محصولات یا خدمات جدید