الف) استقلالدرونی: شخص مستقلانه عمل میکند،یعنی شخص آن را برپایه ترجیحات،علایق و تواناییهای خود انجام داده باشدو مستقل از تأثیرات و مداخلات غیرضروری بیرونی باشد.
ب) خودتنظیمی:یعنی افراد تصمیم بگیرند از چه مهارتی در موقعیتها استفاده کنند، وظایف و امکانات موجود را بازرسی و امتحان کند، برنامه فعالیتها را ارزیابی و در صورت لزوم بازبینی و تجدیدنظر کند.
پ) قدرتمندی روانی: یعنی شخص به رویدادها با قدرت و اختیارذهنی واکنش نشان دهد.
ت) خودشکوفایی: افراد از قدرت،دانش و محدودیتها،جامع و به صورت معقولانه استفاده کنند و طوری عمل کنند که از این روش به صورت ذینفع سود ببرند(رودباری،۱۳۹۰).
۲- ۱۱محیطهای حامی خودمختاری:
وقتی میخواهیم محیطهای حامی خودمختاری برای آنها به وجود آوریم، به چهار طریق زیر با آنها ارتباط برقرار می کنیم.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۱۱-۱حمایت از خودمختاری، عاطفه منفی را میپذیرد
گاهی افرادی که سعی داریم آنها را با انگیزه کنیم، انگیزش کمی دارند و نسبت به اینکه مجبورند کارهای را انجام دهند که به نظرشان جالب نیستند، عاطفه منفی نشان میدهند. گاهی آنها نسبت به اینکه مجبور هستند کارهای مانند تمیز کردن اتاقشان، پیروی از مقررات، و دویدن دور زمین بازی را انجام دهند و خوش رفتار باشند،((نگرش)) گاهی مقاومت نشان میدهند. افراد دارای شیوه حامی خودمختاری، به دقت به این جلوههای عاطفه منفی و مقاومت توجه میکنند و آنها را به عنوان واکنشهای موجهی به انجام دادن کارهای که به نظر ملالآور و بیارزش میرسند، قبول میکنند. افراد حامی خودمختاری اصولاً میگویند:((عیبی نداره)) و بعد برای حلکردن علت زیربنایی عاطفه منفی و مقاومت، با فردی که چنین واکنشی داشته است، به طور مشترک کار میکنند. افرادی که شیوه کنترل کننده دارند، به دیگری تفهیم میکنند که این گونه جلوههای عاطفه منفی و مقاومت غیرقابل قبول هستند و میگویند:((یا کاری که خواستم انجام میدهی یا اینکه از خانه بیرون میروی)). این گونه افراد به جای اینکه با افراد بیانگیزه به طور مشترک کار کنند، سعی میکنند عاطفه منفی آنها را به چیزی مقبولتر تبدیل کنند و مثلاً میگویند:(( این لبخند مسخره را از صورتت دور کن و کاری را که گفتم انجام بده)). یعنی، افراد دارای شیوه حامی حودمخاری سعی میکنند مشکل انگیزشی را حل کنند و از جلوههای عاطفه منفی دیگران برای کمک به حل آن استفاده میکنند،در حالی که افراد دارای سبک با انگیزه کردن کنترلکننده، برای جلب اطاعت دیگران سعی میکنند با عاطفه منفی آنها مقابله کنند.
۲-۱۱-۲حمایت از خودمختاری, منابع انگیزش درونی را پرورش میدهد
کسانی که از شیوهی با انگیزه کردن حامی خودمختاری برخوردارند با پرورش دادن منابع انگیزشی درونی دیگران, آنها را با انگیزه میکنند. یعنی، وقتی آنها میخواهند دیگران را به ابتکار عمل ترغیب کنند، با شناسایی تمایلات، ترجیحات، و شایستگیهای آنها این کار را انجام میدهند. بعد از این که آنها تمابلات، ترجیحات، و شایستگیهای دیگران را شناسایی کردند، به آنها امکان میدهند تا این ویژگیها را نشان دهند. برای مثال، آموزگار حامی خودمختاری در مدرسه، برنامۀ درسی را با تمایلات، ترجیحات، و شایستگی های دانشآموزان هماهنگ میکند. در مقابل، یک آموزگار کنترلکننده، منبع انگیزشی دانش آموزان را نادیده میگیرد و به جای آن، آنها را وادار به اطاعت کورکورانه میکند، به برانگیزندههای بیرونی مانند مشوقها، پیامدها، رهنمودها، تکالیف، و ضربالاجل ها متوسل میشود.
۲-۱۱-۳حمایت از خودمختاری، به زبان اطلاع رسانی متکی است
گاهی فرادی که سعی داریم آنها را با انگیزه کنیم، بیعلاقه هستند، در واقع دیگر به طرز بدی عمل میکنند و گاهی به طرز نامناسبی عمل میکنند. افرادی که از شیوۀ با انگیزه کردن حامی خودمختاری برخوردارند، با بیعلاقگی، عملکرد بد، و رفتار نامناسب به عنوان مشکلات انگیزشی که باید حل شوند نه هدفهای برای انتقاد کردن، برخورد میکنند( دسی، کانل، و ریان،۱۹۸۹). آنها به جای اینکه دیگران را به کاری که باید انجام دهند وادار سازند، با زبان اطلاعرسانی و نرم به این مسئله میپزدازند. برای مثال، ممکن است یک مربی یه ورزشکاری بگویید:(( می بینم که میانگین نمرات شما اخیراً افت کرده است؛ میدانید علت آن چه چیزی ممکن است باشد؟)). در مقابل، افرادی که شیوۀ کنترل کننده دارند، از سبک ارتباطی وادارکننده و خشک استفاده میکنند که به دیگران دیکته میکند باید، حتماً، مجبورند، کار خاصی راً انجام دهند( مثلاً،جانی باید جدیتر تلاش کنی)، یا ( باید این طرح تحقیق را تا قبل از پایان روز تمام کنی). زبان اطلاع رسانی به دیگران کمک میکند علت بیعلاقگی، عملکرد بد، یا بدرفتاریشان را تشخیص دهند و به آنها درمورد بهبودی و پیشرفت، بازخورد میدهد ( مثلاً، اخیراً در سبک نگارش شما شادابی تازه ای را احساس میکنم) و در عین حال، از بازخورد انتقاد آمیز،قضاوتی، و منفی خودداری میکند(مثلاً، کیفیت کار شما افتضاح است).
۲-۱۱-۴حمایت از خودمختاری، ارزش قایل شدن را تقویت میکند.
وقتی میخواهیم دیگران را با انگیزه کنیم، گاهی از آنها انتظار داریم کارهای انجام دهند که نسبتاٌ کسل کننده هستند. برای مثال، والدین از فرزندانشان میخواهند که اتاق خود را تمیز کنند، آموزگاران از دانشآموزان میخواهند از مقررات پیروی کنند، مربیان از ورزشکاران میخواهند دور زمین بدوند، و دکترها از بیماران خود میخواهند داروهایشان را طبق جدول زمانبندی شده مصرف کنند. افرادی که شیوۀ حامی خودمختاری دارند، برای اینکه دیگران را برای انجام دادن کارهای کسل کننده با انگبزه کنند، ارزش، معنی، فایده، یا اهمیت انجام دادن این گونه رفتارها را انتقال میدهند، مثلاً میگویند: مهم است که شما از مقررات پیروی کنید زیرا ما باید به حقوق همه در کلاس احترام بگذاریم. با پیروی کردن از مقررات، به دیگران احترام میگذارید. تقویت کردن ارزش قایل شدن، به معنی استفاده ازکلمه ((زیرا)) برای انجام دادن این نکته است که چرا انجام دادن کاری کسلکننده ارزش آن را دارد که وقت و انرژی صرف آن کنیم. اما افرادی که از شیوۀ با انگیزه کردن کنترلکننده دارند، برای توضیح دادن اهمیت انجام دادن این گونه کارها، وقت صرف نمیکنند و جملاتی از این قبیل را بیان میکنند: ((حتماَ این کار را انجام بده))یا(( این کار را انجام بده چون من از تو خواستم آن را انجام دهی)). علت متذکر شدن دلیل منطقی این است که فردی که آن را میشنود به احتمال بیشتری مقررات، محدودیتها، و قید و بندهای تحمیل شده به صورت بیرونی را درونی میکند و آنها را داوطلبانه میپذیرد. وقتی فعالیتهای کسلکننده( ولی مهم) درونی میشوند، افراد تلاش داوطلبانهای را برای انجام دادن آنها به خرج میدهند(ریو،۱۳۸۸).
۲-۱۲حمایت لحظه به لحظه از خودمختاری
چهار ویژگی فوق، شیوه شیوه کلی باانگیزه کردن حامی خودمختاری را نشان میدهند. علاوه بر این، وقتی افراد محیط های حامی خودمختاری را به وجود میآورند، معمولاً با نشان دادن رفتارهای لحظه به لحظهای که مشخصه شیوه آنهاست، این کار را انجام میدهند. برای مثال، تعامل خاصی نظیر آموزگارانی که میخواهند دانشآموزان را هنگام درس بخصوصی باانگیزه کنند یا دکتری که سعی دارد یک بیمار را در مدت ویزیت ۱۰ دقیقهای با انگیزه کند، در نظر بگیرید. چندین پژوهشگر، از مدل آموزگار- دانشآموز استفاده کردهاند که به موجب آن، ابتدا این موضوع را ارزیابی کردند که آیا آموزگار شیوه حامی خودمختاری دارد یا کنترلکننده و بعد از آن آموزگار خواستند به تدریس مشغول شود. این پژوهشگران، نحوهای را که هر آموزگار سعی کرد دانشآموزان را با انگیزه کند، مشاهده کردند. به طوری که در جدول۱-۲ نشان داده شده است. ستون سمت راست آنچه را که آموزگاران حامی خودمختاری هنگامی که سعی دارند دانشآموزان را با انگیزه کنند، بنابر خصلت، میگویند و انجام میدهند نشان میدهد، در حالی که ستون سمت چپ آنچه را که آموزگاران کنترل کننده وقتی که سعی میکنند دانش آموزان را با انگیزه کنند، بنابر خصلت، میگویند و انجام میدهند نشان میدهد( براساس دسی و همکاران،۱۹۸۲؛ ریو و یانگ،۲۰۰۳؛ ریو، بولت، و کای،۱۹۹۹)
جدول۲-۲ آنچه افراد حامی خودمختاری و کنترلکننده برای با انگیزه کردن دیگران میگویند و انجام میدهند
آنچه افراد حامی خودمختاری میگویند و انجام میدهند | آنچه افراد کنترل کننده میگویند و انجام میدهند |
به دقت گوش می کنند | مطالب دیگران را حق خود می دانند |
به دیگران فرصت می دهند | پاسخ های درست را نشان می دهند |
دلیل منطقی می آورند | رهنمود می دهند، امر و نهی میکنند |
تلاش را ترغیب می کنند | اضهارات((باید))،((حتماً))،((مجبورید))برزبان میآورند |
پیشرفت و مهارت را تحسین می کنند | سوال های کنترل کننده می پرسند |
از دیگران میپرسند چه کاری دوست دارند انجام دهند | متوقع به نظر می رسند |
به سوال ها جواب می دهند | پاسخهای درست را بیان میکنند |
به نقطه نظر دیگران احترام میگذارند |